هدف این پروژه معرفی روحانیونی است که با فعالیتهای جهادی خود در مناطق مختلف کشور، تحولات شگرفی در زندگی مردم ایجاد کردهاند. در این برنامه، خواهید دید که این روحانیون برآمده از مردم معمولی جامعه هستند و دغدغههای فردی و معنوی آنها بوده که به فعالیتهای عامالمنفعه اجتماعی منجر شده است. تهیهکننده بخش مستند پروژه یکی از ما، زهره نجفزاده است که با تجربه در زمینه مستندسازی، از سال ۱۳۹۰ فعالیت خود را آغاز کرده و آثار برجستهای چون مستند «۶۴۱۰ روز اسارت» را در کارنامه کاری دارد.۶۴۱۰ روز اسارت توانست دربخش مستند جشنواره فجر سال ۱۴۰۱ نامزد دریافت سیمرغ در چندین بخش شود و البته جوایز متعددی نیز کسب کرد. درگفتوگو باوی وتهیهکننده برنامه، به بررسی چالشها و دغدغههای تولید پروژه یکی از ما پرداختیم.
امام محلهها؛ سوژه ساخت مستند
زهره نجفزاده درباره شکلگیری پروژه یکی از ما به جامجم گفت: سازمان تبلیغات هر سال گزارش عملکردی از فعالیتهای امام محلههای مختلف ایران دریافت میکند. در ابتدا به حدود ۵۰۰ گزارش رسیدیم که در پنج جلد با موضوع داستانهای ۱۰۰تایی آماده شد. در مرحله اول، ما شروع به الهامگیری از سوژههای جذابتر کردیم و در میان آنها چند ویژگی برای ما مهم بود. یکی از این ویژگیها این بود که امام محلهها باید علاوه بر فعالیتهای مربوط به مسجد، در زمینههای اجتماعی نیز فعال و تأثیر مثبتی بر زندگی مردم محل خود داشته باشند. همچنین، اینکه مردم محله باید بهواسطه کارهای این افراد به مسجد و اخلاق امامان جذب شده باشند نیز برای ما اهمیت داشت. در این فرآیند، ما بهتدریج تعداد سوژهها را کاهش دادیم تا به تعداد فعلی رسیدیم. برای ما مهم بود که این فعالیتها از سراسر ایران باشند و نهفقط از مراکز بزرگ. همچنین، ما بهدنبال کارهای مردمی بودیم و اگر مثلا شخصی را از استان سیستانوبلوچستان معرفی میکردیم، باید مردم آن منطقه با نام و کارهای اوآشنا میبودند.
اخلاص در امور جهادی
این مستندساز پس از بیان کلیت انتخابها و اهداف برنامه عنوان کرد: تلاش داشتیم طبق فرمایش رهبر، کارهای روحانیون جهادی بهخوبی نشان داده شود. امام محلهها و طلبهها بهخاطر خلوصنیت خود در انجام کارها، معمولا تمایل ندارند جلوی دوربین بیایند و خود را معرفی کنند. بهطور کلی، اکثر کسانی که ما با آنها مصاحبه کردیم، میگفتند؛ کار خاصی نکردهاند و از اینرو کار مستندسازی برای ما چالشبرانگیز بود اما با توجه به نیاز به تبیین فعالیتها و جنگ رسانهای که رهبر تأکید کردهاند، ما تصمیم گرفتیم که بهطور جدی به این موضوع بپردازیم و با دوربینهایمان به میدان برویم. البته بچهها بهطور مستقیم در این کار حضور داشتند و من از دور در خدمت آنها بودم.
اثرگذاری روحانیون، زاویه نگاه «یکی از ما»
تهیهکننده یکی از ما درخصوص چالشهای تولید این مستند ادامه داد: از ابتدا مسیر تولید، مبنای ساخت مستند برای تلویزیون بود و از این حیث ارزیابیهای تلویزیونی را مدنظر داشتیم، زیرا میخواستیم بدانیم چه چیزهایی باید مورد توجه قرار گیرد. در امور عامالمنفعه معمولا در مواجهه با مخاطبان کمکرسانیها ما با چالشهایی روبهرو بود. بهویژه در مواردی که حیطه فعالیت به بزههای اجتماعی مربوط میشد. مثلا زمانی که افراد با ظاهری نامناسب یا تتوهای روی بدن در کنار روحانیون قرار میگرفتند، برخی از این افراد ممکن بود به دلایل مختلفی با روحانیون ارتباط برقرار کرده یا از اعتیاد رهایی یافته باشند. همچنین، روحانیون ممکن بود در فعالیتهایی مانند کمپهای ترک اعتیاد مشارکت داشته باشند. با این حال، از آنجا که میدانستیم کار ما قرار است برای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شود، برخی موارد را در نظر گرفتیم. ما سعی نکردیم به مخاطبان فعالیت خیرخواهانه، چه افرادی که با بیماری اعتیاد مواجه بودند و چه کسانی که آسیبهای دیگری داشتند، توجه کنیم و محوریت کارمان را بر تأثیرگذاری روحانیون یا همان امام محلهها متمرکز کردیم. درواقع بهجای تمرکز بر آسیبها، به عملکردهای مثبت امام محلهها و تأثیر آنها بر جامعه پرداختیم. بهعنوان مثال، اگر محلهای با مشکل دزدی مواجه بود، ما به فعالیتهای امام محله در مبارزه با این مشکل میپرداختیم و نه به خود دزدی. در رسانه، انتخاب زاویه نگاه و اینکه کدام جنبه از سوژه نشان داده شود، بسیار مهم است. ما سعی کردیم بر عملکردهای مثبت امام محلهها تمرکز کنیم، مانند تأثیر آنها بر آمار سقطجنین یا ساختوسازهای عمرانی. رویکرد انتقادی نداشتیم زیرا هدف ما ورود اجتماعی نبود، بلکه هدفمان معرفی افرادی بود که در جامعه ناشناخته بودند. ما میخواستیم نشان دهیم که نیازی نیست بتمن یا اسپایدرمن باشید تا زندگیها را تغییر دهید؛ بلکه یک فرد معمولی نیز میتواند از دل جامعه برآید و تأثیرگذار باشد.
مواردی که تصویری نشدند
وی در پاسخ به مواردی که موفق به انجام فیلمبرداری نشدند اضافه کرد: ما یک سوژه داشتیم که به منطقهاش سفر کردیم و بچهها چند صد کیلومتر در بیابان رفتند تا به محل مورد نظر برسند اما وقتی رسیدیم، حاجآقا گفتند که نمیخواهند فیلمشان ساخته شود، هر کاری کردیم موفق نشدیم نظر مساعد ایشان را بگیریم و دست خالی برگشتیم. در چنین شرایطی، ما با الگوی بیرونی حاجآقا مواجه بودیم که در منطقه مرزی فعالیت میکند اما وقتی خود را جای او میگذاریم، متوجه میشویم که او در دل آن جغرافیا زندگی میکند و با چالشهای خاص خود روبهروست. ما سعی کردیم وقتی مسائل مربوط به امام محلهها را مطرح میکنیم، به منطقه و شرایط آن توجه کنیم؛ بنابراین تمرکز دوربین ما روی اقدامات حاجآقا بود که تأثیرگذار بوده است؛ چه از نظر اجتماعی، معیشتی، عمرانی، علمی یا تربیتی. مثلا برخی از حاجآقاها را داشتیم که مسجد را کرده بودند محلی برای بازی بچهها و در این امر با افراد مسنی مواجه بودند که اعتقاد داشتند مسجد فضایی بچگانه پیدا کرده و سروصدا مانع از فعالیتهای روتین شده؛ در حالی که این تعاملات باعث جذب نسلهای مختلف با نهادهای فرهنگی و انتظامی میشود.
اعتمادسازی برای تعامل
نجفزاده درخصوص تعامل و همکاریهای لازم برای تهیه این مستند اضافه کرد: در این مسیر با یک یا دو نفر مواجه شدیم که یکی از آنها به تیم ما گفت که نمیخواهد در تصویربرداری شرکت کند اما در بقیه موارد، توانستیم با روحانیون ارتباط برقرار کنیم. تعامل با روحانیون به اعتمادسازی نیاز دارد؛ زیرا آنها سبک زندگی خاصی دارند و نمیتوان بهراحتی وارد حریمخصوصیشان شد. جلب اعتماد اولیه برای ما مهم بود و خوشبختانه توانستیم با روحانیون ارتباط برقرار کنیم. مسئولان سازمان تبلیغات نیز به ما کمک کردند. در این چند ماه، بارها با آنها تماس گرفتیم و از آنها درخواست کمک کردیم. پیش میآمد افرادی شمارهشان اصلا در دسترس نبود یا پاسخگو نبودند. تعداد زیادی از این روحانیون در مناطق دورافتادهای بودند که هم از لحاظ جغرافیایی و هم ارتباط تلفنی، دسترسی به آنها بسیار دشوار بود. ما نیاز داشتیم که با سازمان تبلیغات همکاری کنیم تا از طریق مسئولان استان، شهرستان و بخش به روحانیونی که مدنظر داشتیم دسترسی پیدا کنیم.
ظرفیت دراماتیزهسازی سریالی
این تهیهکننده درباره امکان توسعه این سوژه توضیح داد: در سوژههای اولیهای که دریافت کردیم متوجه شدیم بسیاری از این موارد قابلیت زیادی در داستانسازی و فیلمسازی دارند. اتفاقات کوچکی که از پایتخت دور بودند، ولی ظرفیت دراماتیکی و بصری بالایی داشتند و میتوانند برای مخاطب جذاب باشند. استدلالمان این است این ایده و پروژه امکان بسط بالایی دارد و امیدواریم در ادامه همکاری لازم بین صداوسیما و سازمان تبلیغات شکل بگیرد تا بتوانیم این سوژهها را به تصویر بکشیم و دیده شدن چنین لحظاتی دلیل نامگذاری پروژه به یکی از ما بود. دیدیم این روحانیون یکی از همین مردم معمولی جامعه هستند که صرفا این افراد منتظر نماندند و از طریق اماممحلهشدن؛ رفتند و مشغول به خدمت شدند. موردی داشتیم که ایشان رفته بود در روستایی که مرکز بهداشت و آمبولانس نداشت و به همین دلیل فرزندش که قرار بود بهزودی بهدنیا بیاید را از دست داد و چند وقت بعد خود مادر هم فوت شد. وقتی اینها را به من میگفتند فکرم این بود، اگر کس دیگری در این موقعیت قرار میگرفت نهتنها از آنجا میرفت، بلکه میگفت؛ نمیخواهم دیگر آن منطقه و ساکنانش را ببینم ولی این حاجآقا گفته بود: «من داغ دیدم. حداقل بمانم و کمک کنم، کس دیگری داغ نبیند». ایشان در آن منطقه ماند و برای اهالی مرکز بهداشت ساخت و آمبولانس تهیه کرد. ایشان گفته بودند، بعد از فوت همسرم متوجه شدم در این منطقه میت را در خانهها غسل و کفن میکنند. حدود هفت روستا بودند که غسالخانه نداشتند. این موارد ربطی به امام محله ندارد؛ ایشان میتوانست فقط برود مسجد و نمازش را بخواند، اما دغدغههای فردی پای آنها را به اجتماع باز کرده و توانستهاند تأثیر بزرگی داشته باشند. ما در رفاه کامل در پایتخت نشستهایم و دائم غر میزنیم. ولی افرادی زن و بچهشان را بردند در منطقهای که امکانات اولیه هم ندارد، حتی گاهی آبوهوای آن منطقه هم شرایط سختی دارد؛ اینها شرایطی است که حتی به ذهن من پایتختنشین هم نمیرسد. در حالی که افرادی این سختیها را به جان خریدهاند و با جان و دل مشغول خدمت در مناطق محروم هستند و به شکلی از مردم منطقه حرف میزنند که فکر میکنید از خانوادهشان صحبت میکنند.نجفزاده با تشکر از افرادی که در بخش مستند این پروژه همکاری داشتند، گفت: لازم است از آقایان رضا اکبری، میثم غلامی و میلاد امینیموحد که کارگردانی این مستند را بهعهده داشتند تشکر کنم؛ همچنین از مسئولان مؤسسه نهضت بهویژه آقای موسویتبار، مدیر گروه مستند نهضت سازمان تبلیغات، صمیمانه تشکر میکنم که با حمایتهای برادرانه خود در کنار ما بودند و زحمات زیادی را متحمل شدند. این پروژه به همکاری و همافزایی تمامی اعضا نیاز داشت و من در این مسیر که در ظاهر با ۱۵ هزار و ۶۰۰ کیلومتر مسافت انجام شده و درواقع با تلاش مجدانه تیم به سرانجام رسیده، هرگز احساس تنهایی نکردم.
معرفی و ادای حق مطلب
مصطفی خلیلزاده، تهیهکننده بخش برنامه تلویزیونی یکی ازما نیزبه جامجم گفت:در بررسیهاودقتی که دربرنامهسازیها داشتم، احساس کردم پرداخت به سوژههایی با محوریت روحانیون کمتر انجام یا دیده شدهاند و درعین حال این افراد فعالیتهایی دارند که در نوع خود تأثیرگذار و مؤثر است. درموارد اندکی هم که روحانیت و فعالیتهایشان سوژه قرار گرفته بودند معمولا آنطور که باید و شاید اثر به چشم نیامده بود. به همین خاطر تلاش کردیم در این پروژه حقمطلب را در حد وسعمان ادا کنیم. افرادی که در این برنامه به آنها پرداخته میشود، قهرمانان منطقه خودشان هستند و هدفمان این بود که این عزیزان را به مردم معرفی کنیم. البته پروسه شناسایی و پیداکردن این افراد از معرفی تا پرداخت به قصه زندگی آنها، نزدیک به پنج، شش ماه طول کشید.
جذابیت داستانی برای بهتر دیدهشدن
خلیلزاده، تهیهکننده بخش برنامه تلویزیونی یکی از ما در گفتوگو با جامجم بیان کرد: ازآنجا که یکی از راههای دیدهشدن (نه به معنای دیدن افراد، بلکه دیدن سوژه)پرداخت دراماتیزه به سوژه است،بخشی ازکاررامختص تهیه فیلمداستانی قراردادایم. بنابراین برشی از زندگی هر کدام از روحانیونی که در برنامه حضور پیدا میکنند را قصهپردازی کرده و جلو دوربین بردیم تا در بین برنامه، این فیلمداستانی را به نمایش بگذاریم.ازجمله بخشهای دیگربرنامه تلویزیونی این مستند،بخشهای آیتم نمایشی و گفتوگو با افرادی از بازیگران و روحانیون هستند که با توجه به پیشینه این افراد درباره فعالیت عامالمنغهشان با آنها صحبت میکنیم.
∎
امام محلهها؛ سوژه ساخت مستند
زهره نجفزاده درباره شکلگیری پروژه یکی از ما به جامجم گفت: سازمان تبلیغات هر سال گزارش عملکردی از فعالیتهای امام محلههای مختلف ایران دریافت میکند. در ابتدا به حدود ۵۰۰ گزارش رسیدیم که در پنج جلد با موضوع داستانهای ۱۰۰تایی آماده شد. در مرحله اول، ما شروع به الهامگیری از سوژههای جذابتر کردیم و در میان آنها چند ویژگی برای ما مهم بود. یکی از این ویژگیها این بود که امام محلهها باید علاوه بر فعالیتهای مربوط به مسجد، در زمینههای اجتماعی نیز فعال و تأثیر مثبتی بر زندگی مردم محل خود داشته باشند. همچنین، اینکه مردم محله باید بهواسطه کارهای این افراد به مسجد و اخلاق امامان جذب شده باشند نیز برای ما اهمیت داشت. در این فرآیند، ما بهتدریج تعداد سوژهها را کاهش دادیم تا به تعداد فعلی رسیدیم. برای ما مهم بود که این فعالیتها از سراسر ایران باشند و نهفقط از مراکز بزرگ. همچنین، ما بهدنبال کارهای مردمی بودیم و اگر مثلا شخصی را از استان سیستانوبلوچستان معرفی میکردیم، باید مردم آن منطقه با نام و کارهای اوآشنا میبودند.
اخلاص در امور جهادی
این مستندساز پس از بیان کلیت انتخابها و اهداف برنامه عنوان کرد: تلاش داشتیم طبق فرمایش رهبر، کارهای روحانیون جهادی بهخوبی نشان داده شود. امام محلهها و طلبهها بهخاطر خلوصنیت خود در انجام کارها، معمولا تمایل ندارند جلوی دوربین بیایند و خود را معرفی کنند. بهطور کلی، اکثر کسانی که ما با آنها مصاحبه کردیم، میگفتند؛ کار خاصی نکردهاند و از اینرو کار مستندسازی برای ما چالشبرانگیز بود اما با توجه به نیاز به تبیین فعالیتها و جنگ رسانهای که رهبر تأکید کردهاند، ما تصمیم گرفتیم که بهطور جدی به این موضوع بپردازیم و با دوربینهایمان به میدان برویم. البته بچهها بهطور مستقیم در این کار حضور داشتند و من از دور در خدمت آنها بودم.
اثرگذاری روحانیون، زاویه نگاه «یکی از ما»
تهیهکننده یکی از ما درخصوص چالشهای تولید این مستند ادامه داد: از ابتدا مسیر تولید، مبنای ساخت مستند برای تلویزیون بود و از این حیث ارزیابیهای تلویزیونی را مدنظر داشتیم، زیرا میخواستیم بدانیم چه چیزهایی باید مورد توجه قرار گیرد. در امور عامالمنفعه معمولا در مواجهه با مخاطبان کمکرسانیها ما با چالشهایی روبهرو بود. بهویژه در مواردی که حیطه فعالیت به بزههای اجتماعی مربوط میشد. مثلا زمانی که افراد با ظاهری نامناسب یا تتوهای روی بدن در کنار روحانیون قرار میگرفتند، برخی از این افراد ممکن بود به دلایل مختلفی با روحانیون ارتباط برقرار کرده یا از اعتیاد رهایی یافته باشند. همچنین، روحانیون ممکن بود در فعالیتهایی مانند کمپهای ترک اعتیاد مشارکت داشته باشند. با این حال، از آنجا که میدانستیم کار ما قرار است برای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شود، برخی موارد را در نظر گرفتیم. ما سعی نکردیم به مخاطبان فعالیت خیرخواهانه، چه افرادی که با بیماری اعتیاد مواجه بودند و چه کسانی که آسیبهای دیگری داشتند، توجه کنیم و محوریت کارمان را بر تأثیرگذاری روحانیون یا همان امام محلهها متمرکز کردیم. درواقع بهجای تمرکز بر آسیبها، به عملکردهای مثبت امام محلهها و تأثیر آنها بر جامعه پرداختیم. بهعنوان مثال، اگر محلهای با مشکل دزدی مواجه بود، ما به فعالیتهای امام محله در مبارزه با این مشکل میپرداختیم و نه به خود دزدی. در رسانه، انتخاب زاویه نگاه و اینکه کدام جنبه از سوژه نشان داده شود، بسیار مهم است. ما سعی کردیم بر عملکردهای مثبت امام محلهها تمرکز کنیم، مانند تأثیر آنها بر آمار سقطجنین یا ساختوسازهای عمرانی. رویکرد انتقادی نداشتیم زیرا هدف ما ورود اجتماعی نبود، بلکه هدفمان معرفی افرادی بود که در جامعه ناشناخته بودند. ما میخواستیم نشان دهیم که نیازی نیست بتمن یا اسپایدرمن باشید تا زندگیها را تغییر دهید؛ بلکه یک فرد معمولی نیز میتواند از دل جامعه برآید و تأثیرگذار باشد.
مواردی که تصویری نشدند
وی در پاسخ به مواردی که موفق به انجام فیلمبرداری نشدند اضافه کرد: ما یک سوژه داشتیم که به منطقهاش سفر کردیم و بچهها چند صد کیلومتر در بیابان رفتند تا به محل مورد نظر برسند اما وقتی رسیدیم، حاجآقا گفتند که نمیخواهند فیلمشان ساخته شود، هر کاری کردیم موفق نشدیم نظر مساعد ایشان را بگیریم و دست خالی برگشتیم. در چنین شرایطی، ما با الگوی بیرونی حاجآقا مواجه بودیم که در منطقه مرزی فعالیت میکند اما وقتی خود را جای او میگذاریم، متوجه میشویم که او در دل آن جغرافیا زندگی میکند و با چالشهای خاص خود روبهروست. ما سعی کردیم وقتی مسائل مربوط به امام محلهها را مطرح میکنیم، به منطقه و شرایط آن توجه کنیم؛ بنابراین تمرکز دوربین ما روی اقدامات حاجآقا بود که تأثیرگذار بوده است؛ چه از نظر اجتماعی، معیشتی، عمرانی، علمی یا تربیتی. مثلا برخی از حاجآقاها را داشتیم که مسجد را کرده بودند محلی برای بازی بچهها و در این امر با افراد مسنی مواجه بودند که اعتقاد داشتند مسجد فضایی بچگانه پیدا کرده و سروصدا مانع از فعالیتهای روتین شده؛ در حالی که این تعاملات باعث جذب نسلهای مختلف با نهادهای فرهنگی و انتظامی میشود.
اعتمادسازی برای تعامل
نجفزاده درخصوص تعامل و همکاریهای لازم برای تهیه این مستند اضافه کرد: در این مسیر با یک یا دو نفر مواجه شدیم که یکی از آنها به تیم ما گفت که نمیخواهد در تصویربرداری شرکت کند اما در بقیه موارد، توانستیم با روحانیون ارتباط برقرار کنیم. تعامل با روحانیون به اعتمادسازی نیاز دارد؛ زیرا آنها سبک زندگی خاصی دارند و نمیتوان بهراحتی وارد حریمخصوصیشان شد. جلب اعتماد اولیه برای ما مهم بود و خوشبختانه توانستیم با روحانیون ارتباط برقرار کنیم. مسئولان سازمان تبلیغات نیز به ما کمک کردند. در این چند ماه، بارها با آنها تماس گرفتیم و از آنها درخواست کمک کردیم. پیش میآمد افرادی شمارهشان اصلا در دسترس نبود یا پاسخگو نبودند. تعداد زیادی از این روحانیون در مناطق دورافتادهای بودند که هم از لحاظ جغرافیایی و هم ارتباط تلفنی، دسترسی به آنها بسیار دشوار بود. ما نیاز داشتیم که با سازمان تبلیغات همکاری کنیم تا از طریق مسئولان استان، شهرستان و بخش به روحانیونی که مدنظر داشتیم دسترسی پیدا کنیم.
ظرفیت دراماتیزهسازی سریالی
این تهیهکننده درباره امکان توسعه این سوژه توضیح داد: در سوژههای اولیهای که دریافت کردیم متوجه شدیم بسیاری از این موارد قابلیت زیادی در داستانسازی و فیلمسازی دارند. اتفاقات کوچکی که از پایتخت دور بودند، ولی ظرفیت دراماتیکی و بصری بالایی داشتند و میتوانند برای مخاطب جذاب باشند. استدلالمان این است این ایده و پروژه امکان بسط بالایی دارد و امیدواریم در ادامه همکاری لازم بین صداوسیما و سازمان تبلیغات شکل بگیرد تا بتوانیم این سوژهها را به تصویر بکشیم و دیده شدن چنین لحظاتی دلیل نامگذاری پروژه به یکی از ما بود. دیدیم این روحانیون یکی از همین مردم معمولی جامعه هستند که صرفا این افراد منتظر نماندند و از طریق اماممحلهشدن؛ رفتند و مشغول به خدمت شدند. موردی داشتیم که ایشان رفته بود در روستایی که مرکز بهداشت و آمبولانس نداشت و به همین دلیل فرزندش که قرار بود بهزودی بهدنیا بیاید را از دست داد و چند وقت بعد خود مادر هم فوت شد. وقتی اینها را به من میگفتند فکرم این بود، اگر کس دیگری در این موقعیت قرار میگرفت نهتنها از آنجا میرفت، بلکه میگفت؛ نمیخواهم دیگر آن منطقه و ساکنانش را ببینم ولی این حاجآقا گفته بود: «من داغ دیدم. حداقل بمانم و کمک کنم، کس دیگری داغ نبیند». ایشان در آن منطقه ماند و برای اهالی مرکز بهداشت ساخت و آمبولانس تهیه کرد. ایشان گفته بودند، بعد از فوت همسرم متوجه شدم در این منطقه میت را در خانهها غسل و کفن میکنند. حدود هفت روستا بودند که غسالخانه نداشتند. این موارد ربطی به امام محله ندارد؛ ایشان میتوانست فقط برود مسجد و نمازش را بخواند، اما دغدغههای فردی پای آنها را به اجتماع باز کرده و توانستهاند تأثیر بزرگی داشته باشند. ما در رفاه کامل در پایتخت نشستهایم و دائم غر میزنیم. ولی افرادی زن و بچهشان را بردند در منطقهای که امکانات اولیه هم ندارد، حتی گاهی آبوهوای آن منطقه هم شرایط سختی دارد؛ اینها شرایطی است که حتی به ذهن من پایتختنشین هم نمیرسد. در حالی که افرادی این سختیها را به جان خریدهاند و با جان و دل مشغول خدمت در مناطق محروم هستند و به شکلی از مردم منطقه حرف میزنند که فکر میکنید از خانوادهشان صحبت میکنند.نجفزاده با تشکر از افرادی که در بخش مستند این پروژه همکاری داشتند، گفت: لازم است از آقایان رضا اکبری، میثم غلامی و میلاد امینیموحد که کارگردانی این مستند را بهعهده داشتند تشکر کنم؛ همچنین از مسئولان مؤسسه نهضت بهویژه آقای موسویتبار، مدیر گروه مستند نهضت سازمان تبلیغات، صمیمانه تشکر میکنم که با حمایتهای برادرانه خود در کنار ما بودند و زحمات زیادی را متحمل شدند. این پروژه به همکاری و همافزایی تمامی اعضا نیاز داشت و من در این مسیر که در ظاهر با ۱۵ هزار و ۶۰۰ کیلومتر مسافت انجام شده و درواقع با تلاش مجدانه تیم به سرانجام رسیده، هرگز احساس تنهایی نکردم.
معرفی و ادای حق مطلب
مصطفی خلیلزاده، تهیهکننده بخش برنامه تلویزیونی یکی ازما نیزبه جامجم گفت:در بررسیهاودقتی که دربرنامهسازیها داشتم، احساس کردم پرداخت به سوژههایی با محوریت روحانیون کمتر انجام یا دیده شدهاند و درعین حال این افراد فعالیتهایی دارند که در نوع خود تأثیرگذار و مؤثر است. درموارد اندکی هم که روحانیت و فعالیتهایشان سوژه قرار گرفته بودند معمولا آنطور که باید و شاید اثر به چشم نیامده بود. به همین خاطر تلاش کردیم در این پروژه حقمطلب را در حد وسعمان ادا کنیم. افرادی که در این برنامه به آنها پرداخته میشود، قهرمانان منطقه خودشان هستند و هدفمان این بود که این عزیزان را به مردم معرفی کنیم. البته پروسه شناسایی و پیداکردن این افراد از معرفی تا پرداخت به قصه زندگی آنها، نزدیک به پنج، شش ماه طول کشید.
جذابیت داستانی برای بهتر دیدهشدن
خلیلزاده، تهیهکننده بخش برنامه تلویزیونی یکی از ما در گفتوگو با جامجم بیان کرد: ازآنجا که یکی از راههای دیدهشدن (نه به معنای دیدن افراد، بلکه دیدن سوژه)پرداخت دراماتیزه به سوژه است،بخشی ازکاررامختص تهیه فیلمداستانی قراردادایم. بنابراین برشی از زندگی هر کدام از روحانیونی که در برنامه حضور پیدا میکنند را قصهپردازی کرده و جلو دوربین بردیم تا در بین برنامه، این فیلمداستانی را به نمایش بگذاریم.ازجمله بخشهای دیگربرنامه تلویزیونی این مستند،بخشهای آیتم نمایشی و گفتوگو با افرادی از بازیگران و روحانیون هستند که با توجه به پیشینه این افراد درباره فعالیت عامالمنغهشان با آنها صحبت میکنیم.