ماهرخ ابراهیمپور: کتاب «یعقوب نیمرودی (۲۰۲۳-۱۹۲۶)» نخستین کتاب از مجموعه «مأموران اسرائیل در ایران» تألیف محمدتقی تقیپور بهتازگی از سوی موسسه مطالعات پژوهشهای سیاسی منتشر شده است. این کتاب پژوهشی کوتاه درباره یکی از سرماموران اعزامی سرویسهای اطلاعاتی، جاسوسی و نظامی دولت اسرائیل به ایران در دوران رژیم پهلوی است.
یعقوب نیمرودی در سال ۱۳۰۵ شمسی متولد و در ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ در فلسطین اشغالی درگذشت. او از دیماه ۱۳۳۴ تا اواخر عمر رژیم پهلوی، به مدت حدود بیستویک سال در سمتها و مأموریتهای گوناگون در ایران فعالیت کرد. نیمرودی برای تحکیم و توسعه روابط و همکاریهای ایران و اسرائیل در دوران محمدرضا پهلوی فعالیتهایی داشت که اساساً در تقابل و تعارض با منافع، مصلحت و امنیت ملی ایران و حتی کشورهای اسلامی منطقه بود و تماماً بر پایه برنامهها و راهبردهای منطقهای صهیونیسم صورت میگرفت.
در این کتاب آمده است: «سَرجاسوسی به نام یعقوب نیمرودی که اندکی بیش از بیست سال، تحت پوششهای گوناگون، حضوری فعال و تاثیرگذار در عرصههای مختلف، بهویژه اطلاعاتی، جاسوسی، نظامی و اقتصادی در ایران داشت. بستر و زمینههای فراهمشده برای یعقوب نیمرودی و دیگر ماموران صهیونیست، آن هم با مجوز و چراغ سبز محمدرضا و توسط برخی مقامات بلندپایه کشوری و لشکری، سراسر ایران را به میدان تاختوتاز آنها تبدیل کرده بود. وابستگی نظام سلطنت به قدرتهای جهانی تحت سیطره ثروتسالاران یهودی و شبکههای صهیونیستی که اهرمهای قدرت اقتصادی، سیاسی و رسانهای دنیای غرب و نهادهای برنامهریزی و سیاستگذاری ایالات متحده و اروپا را در دست داشتند، از جمله عواملی محسوب میشد که شاه و کارگزاران حکومت پهلوی را تسلیم اراده اغیار کرده بود. علاوه بر این، نفوذ و حضور بعضی اشخاص یهودیتبار، بهایی و فراماسون در ارکان سیاست و قدرت نظام شاهنشاهی، در مجموع دلیل روشنی بود تا شخص محمدرضا، با همه خودبینی و خوی استبدادی و استکباری در برابر آنها احساس عجز کند و مرعوب و مطیع اوامر آنها باشد.»
یعقوب نیمرودی اولین بار در ۳۰ دی ۱۳۳۴ از طریق مرزهای ترکیه وارد ایران شد. البته وی هنگام ورود به ایران، ادعا کرد کارمند آژانس یهود است، اما آگاهان مسائل سیاسی تردیدی نداشتند که مأموریت اصلی او در ایران نمایندگی موساد است. بدین ترتیب وی اولین افسر اطلاعاتی ـ جاسوسی موساد در ایران محسوب میشد. نیمرودی از سال ۱۳۳۹ به پیشنهاد مئیر عزری، نماینده سیاسی اسرائیل در ایران، به عنوان اولین وابسته نظامی اسرائیل در ایران منصوب شد.
حسین فردوست در خاطرات خود در مورد نیمرودی میگوید:«زمانی که در سال ۱۳۴۰ به ساواک رفتم، سرتیپ علویکیا (قائممقام سابق ساواک) فردی به نام یعقوب نیمرودی را به من معرفی کرد و گفت که محمدرضا اجازه داده که او با ساواک رابطه داشته باشد و تبادل اطلاعات نماید. نیمرودی درجه سرهنگ دومی داشت و رئیس اطلاعات سفارت مخفی اسرائیل بود... نیمرودی در میان سرویسهای خارجی بیشترین رابطه را با ساواک داشت و هیچگاه از مقامات اطلاعاتی آمریکا یا انگلیس شنیده نشد که گلهگی کنند که چرا فلانی اینقدر در رابطه با ساواک فعال است.»
طی دوران حضور وی در ایران، ساواک روابط بسیار گسترده و نزدیکی با موساد برقرار کرد. او از مهمترین پایهگذاران فعالیتها موساد در ایران، عراق و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس بود. فعالیتهای نیمرودی تنها در عرصه اطلاعاتی ـ جاسوسی و امنیتی خلاصه نمیشد، او در بسیاری از مسائل اقتصادی، فرهنگی و نیز سیاسی یاریگر دولت اسرائیل در ایران بود. نیمرودی با حکومت پهلوی ارتباط بسیار نزدیکی داشت؛ روابط بسیار نزدیک او با شاه رشک و حسد رجال درجه اول ایرانی را برمیانگیخت. نیمرودی تا پایان دوران مأموریت رسمیاش در ایران ـ ۱۳۴۸ ش. برجستهترین نماینده موساد بود. وی مدت کوتاهی پس از پایان مأموریتش در ایران از سمتش در موساد و ارتش اسرائیل کناره گرفت و بار دیگر فعالیتش را در عرصه اقتصادی ـ تجاری ایران پی گرفت و ارتباطش را با شاه و رجال بلندپایه ایرانی حفظ کرد. با این حال ساواک تردید نداشت که حضور مجدد یعقوب نیمرودی در ایران، فقط به معاملات و فعالیتهای اقتصادی و نظایر آن محدود نخواهد بود و او اقدامات جاسوسی خود را در ایران، علیه کشورهای عربی از سر خواهد گرفت. گفته شده که او در قاچاق آثار عتیقه و باستانی ایران به کشورهای خارجی و از جمله اسرائیل دست داشت.
نیمرودی بعدها درباره حیطه فعالیت و عمل خود در ایران چنین اعتراف کرد: «اگر یک روز به روزنامهنگاران اجازه دهند از کارهایی که ما در تهران کردهایم مطلع شوند، از آنچه میشنوند وحشت خواهند کرد؛ حتی نمیتوانند آن را تصور کنند.»
در سالهای پس از پیروزی انقلاب، در «ماجرای مکفارلین» نام یعقوب نیمرودی دوباره بر سر زبانها افتاد و آن به خاطر نقشآفرینیاش به عنوان دلال در این ماجرا بود.
259