شناسهٔ خبر: 70055188 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

کلین‌شیت یا مُهر‌و‌موم/ بله، آقای فردوسی‌پور می‌شود! زبان فارسی را بیشتر از شما دوست داریم

صاحب‌خبر -

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- مخاطبان گرامی این تارنما می‌دانند که تا‌کنون چند بار دربارۀ عادل فردوسی‌پور نوشته و از استقلال او حمایت کرده و صراحت و شجاعت او را ستوده‌ایم.

   اما این نویسنده در گذشته هم او را به سبب رواج برخی واژگان غیر پارسی نکوهش کرده به یک دلیل خاص: زبان فارسی را بیش از عادل دوست داریم و در این فقره به رغم همه اختلافات سیاسی و نقدها حق را به آن عادل (‌حداد عادل) می‌دهیم اگرچه فرهنگستان زبان و ادب پارسی را باید بسی فراتر از آقای حداد دید.

   قضیه از این قرار است که آقای فردوسی‌پور گفته است "مگر می شود به کلین‌شیت بگوییم مُهر و موم؟". بله می‌شود.  همان‌طور که وقتی به جای عدلیه گفتند دادگستری و به جای بلدیه، شهرداری و به جای نظمیه شهربانی ایراد گرفتند مگر می‌شود و دیدیم که شد. چقدر هم زیبا و آهنگین: دادگستری و شهربانی و شهرداری و تازه از دادگستری کلمات دیگر هم زاده شد: دادگاه، دادیار، دادنامه، دادورز، دادخواست، دادسرا، دادخواه. از کلین شیت اما چند کلمه فارسی زاده می شود؟ در فوتبال هم همان‌گونه که به جای گلر - که نادرست هم هست - گفتند دروازه‌بان و شد. به جای فول گفتند خطا و شد. به جای بک و فوروارد گفتند مدافع و مهاجم و شد. 

  پدر بزرگ ما زنده شود و اخبار بشنود سامانه پدافندی هواپیمای دشمن را سرنگون کرد نمی‌داند یعنی چه. چون به جای سیستم و دفاع و طیاره به کار می‌رود که 70 سال پیش رایج نبود.

  حتی چهره‌ ای در آوازۀ صادق هدایت ساخت واژگانی پارسی و نو مانند چون «باشگاه، دانشگاه و پرونده» را خنده‌دار می‌دانست در حالی‌که مرور زمان نشان داد   درست نبوده و کافی است به یاد آوریم یکی می‌گفت مگر می‌شود به «دوسیه» بگوییم «پرونده» و حالا همه می‌گوییم پرونده و دوسیه منسوخ شده است. ‌ از همان ابتدا نباید کلین شیت رایج می‌شد و ممکن است مُهر و موم معادل مناسبی نباشد و مثلا اگر از با "مهار" ساخته می شد همان طور که خود مهر به جای سیو جا افتاده است.

 

    نسل قبلی می گفت سوبسید ولی آن قدر در رسانه‌ها گفته شد یارانه که جا افتاد. شاید بتوان خرده گرفت که چرا مهر و موم و از دکتر کزازی خواست که معادلی بسازد.

    عادل عزیز به یاد دارد که در برنامه 90 می‌گفت برای ما اس‌ام‌اس نمایید! اما دکتر کزازی به جای آن "پیامک" را ساخت و حالا خود او هم به کار می‌برد و دیگر نمی‌گوید اس‌ام‌اس نمایید! هر چند پیامک هم نمی‌نماییم! بلکه می‌فرستیم.

    پس در این که نباید بگوییم کلین‌شیت ذره ای تردید نیست و ولی اگر به جای مُهر و موم واژه‌ای دیگر ساخته می‌شد یا بشود یا زودتر به کار می‌رفت یا برود بهتر بود و هست. واژه را باید زود و قبل از رواج، به کار برد. بهترین مثال: ماهواره که چون زود ساخته شد رایج است. به سیاق آن تازه جشنواره ساخته شد به جای فستیوال. تارگردان را هم به سیاق کارگردان ساخته اند اما بعد از رواج ادمین. در حالی که کارگردان زودتر جای اصل فرنگی نشست.

   کاش عادل فردوسی‌پور که اهل کتاب و فرهنگ است در کنار علایق دیگر دل‌بستگی خود به زبان فارسی را با رایج کردن واژه‌های تازه بیشتر نشان دهد. همین خود واژۀ "واژه" را اوایل تمسخر می‌کردند و می گفتند مگر می‌شود به جای کلمه بگوییم واژه؟! اما حالا دیدیم که می‌شود. یا همین "سامانه" آن قدر به کار رفت که رایج شد.

   پس جناب فردوسی‌پور عزیز که همین روزها در حمایت از تو چند یادداشت منتشر کردیم چون در ایران مانده‌ای و نه به تحمیل صدا و سیمای ملال‌آور و انحصاری تن داده‌ای و نه مثل همکار سابق کوچیده‌ای تو را دوست داریم اما زبان فارسی را بیشتر دوست داریم. اگر دکتر کزازی واژه بهتری پیشنهاد کند البته آن را ترجیح می‌دهیم اما تا آن زمان همین مهر‌و‌موم را جا بینداز. همان طور که مشتی از اصطلاحات فرنگی فوتبالی را در دهان نسل تازه انداختی واژه‌های تازه را هم می‌توانی. 

  صحبت از یک کلمه نیست. صحبت از موج است و سیل ویران‌گر.  به تعبیر سعدی علیه‌الرحمه اگر زباغ رعیت مَلِک خورد سیبی/ برآورند غلامان او درخت از بیخ. چندان که به یاد داریم آن جوان که می‌خواست تکیه بر جای تو بزند می‌کوشید و هنوز هم گاهی دور از چشم ناظران سیما می‌کوشد واژگان انگلیسی بیشتری را در گفتار فارسی به کار ببرد تا اشبه‌الناس به عادل فردوسی‌پور شود غافل از آن که نه هر که سر بتراشد قلندری داند!

   آقای فردوسی پور! شاهرخ مسکوب می‌گوید: ایرانی بودن مصایب زیادی دارد اما زبان فارسی به همه آنها می‌ارزد. اگر می‌خواهی مصایب زیاد را تاب آوری و مسایل را چاره کنی یک راه این است که زبان فارسی را یاری کنی. گوش خیلی‌ها به دهان شماست. اغلب‌شان کتاب‌هایی را که ترجمه کرده‌ای نمی‌خوانند. اما کلین‌شیت را که اول بار از زبان شما شنیده‌اند طوطی‌وار تکرار می‌کنند و اگر بگویی میز آنها هم می‌گویند میز! چه رسد که بگویی مهر‌ و‍ موم. باور نداری؟ از علی پروین بپرس به کمک‌داور چه می‌گوید؟ حتی خط نگه‌دار هم نمی‌گوید. لاین‌کیپر را با تلفظ ابداعی خودش می‌گوید! امروز اما آن تعابیر به کار نمی‌رود. چون واژه را می‌توان جا انداخت و منسوخ کرد و یکی از کارهای رسانه‌ها همین است.

   یکی از دلایلی که عطا بهمنش، عطا بهمنش شد همین بود. یک بار نوشته های د. اسداللهی در کیهان ورزشی را بخوان و ببین تا چه حد به زبان فارسی علاقه‌مند بود یا شنبه ها ببین ابراهیم افشار با کلمات فارسی‌یی که زبان مادری او هم نیست و با خاطرات فوتبالی در هفت‌صبح چه می‌کند. واژگان بیگانه تا حدی که بتوان جامه پارسی بر آنها پوشاند یا هضم شوند قابل تحمل‌اند اما بیش از آن به زبان فارسی آسیب می‌رسانند و توجیه اصطلاخ تخصصی هم پذیرفته نیست. اصلا  مگر وسیله ارتباط خودت با مخاطبان همین زبان نیست؟!