نصرتالله تاجیک، کارشناس مسائل بینالملل و سفیر پیشین ایران در اردن در گفتوگو با ایکنا، درباره تحولات اخیر در سوریه گفت: سمت و سوی اتفاقات اخیر در سوریه به دلیل ذینفعان متعدد هنوز چندان مشخص نیست و لذا خیلی زود است در این باره گمانهزنی کنیم یا اینکه به سناریونویسی یا ارائه سناریوهای محتمل دست بزنیم. این تحولات خیلی سریع اتفاق افتاد و به نوعی جدید محسوب میشوند و اخبار نسبتاً دقیقی در رابطه با آن وجود ندارد؛ در شرایطی که چنین اتفاقاتی رخ میدهد، روایتها بیش از واقعیتها تعیینکننده هستند ولی در اصل نمیتوان به روایتها هم بسنده و براساس آن تحلیل کرد و باید منتظر اخبار دقیقتر ماند.
وی افزود: متأسفانه سمت و سوی رسانههای کشور اینگونه است که بیشتر عوامل خارجی را در تحولات اخیر سوریه مؤثر میدانند و کمتر به عوامل داخلی که در این قضیه دخیل هستند توجه شده است؛ در صورتی که تحلیل بنده این است اتفاقات اخیر به تأسی از شرایط داخلی سوریه رخ داده، البته عوامل خارجی هم به صورت موردی زمینه را آماده میکنند تا به منظور بهرهبرداری از شرایط آینده و استفاده از آنها در راستای اهداف سیاست خارجی خود در اتفاقات اخیر سهیم و دخیل باشند ولی به نظر من نقش تعیینکننده را باید به عوامل داخل سوریه داد.
سفیر پیشین ایران در اردن ادامه داد: بعد از برقراری امنیت نسبی در سوریه طی چند سال گذشته شاهد بودیم تمامیت سرزمینی این کشور در اختیار دولتش قرار نداشت و حدودا 65 درصد خاک سوریه در اختیار دولت بود و کاملاً امن نبود و بخشهایی از آن در اختیار گروههای معارض، جهادی و مخالفان دولت مرکزی بود. قسمتی از این جنگجویان نیروهای داخلی و قسمتی دیگر نیروهای وارداتی یا نیابتی بودند و لذا مجموعه اینها دست به دست هم داده و اتفاقات امروز را رقم زدند.
مخالفان دولت اسد از طیفهای مختلف هستند
تاجیک اضافه کرد: مخالفان دولت سوریه را باید به طیفهای متعدد تقسیمبندی کرد؛ برخی از آنها با اهداف مختلف که از مشکلات داخلی این کشور نشئت میگیرند پا به عرصه گذاشتهاند و برخی دیگر از سوی بازیگران خارجی حمایت و شکل گرفتهاند و به خاطر وابستگی خارجی اهداف دیگری را دنبال میکنند.
وی یادآور شد: به عقیده من واقعیت داخلی سوریه آن است که تمامی سرزمین سوریه آزاد نشده و قسمتهایی از آن به خصوص غرب این کشور مانند ادلب در اختیار مخالفانی قرار دارد که ریشه القاعدهای دارند. هیئت تحریر الشام با ترکیه که اهداف سرزمینی در سوریه را دنبال میکند و از گذشته ادعای سرزمینی در این کشور داشته و یکی از مشکلات بین سوریه و ترکیه است، دارای ارتباط هستند و از سوی ترکیه، ناتو و آمریکا تجهیز و تغذیه مالی و تسلیحاتی و از سوی اسرائیل تغذیه اطلاعاتی میشوند. همچنین شرق سوریه در اختیار کردهاست و این منطقه مملو از چاههای نفتی بوده و حضور آمریکاییها در اینجا پررنگ است. در شمال غربی و شمال هم، چنین وضعیتی حاکم است و دولت سوریه فقط بر دمشق و مناطق مرکزی، جنوبی و جنوب غربی این کشور تسلط دارد.
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه نبود امنیت کامل، فقدان وحدت سرزمینی و عدم جدیت در انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی و عدم انجام بازسازی زیرساختهای تخریب شده در دوران داعش، شرایط امروز را برای سوریه رقم زده است، گفت: در کنار عوامل داخلی مؤثر در عدم پیشبرد این موارد، جا داشت که جامعه جهانی به ویژه کشورهای ثروتمند مانند کشورهای عربی پس از ماجرای داعش قدم جلو میگذاشتند و در بازسازی سوریه مشارکت میکردند. کشورهای عربی که به حضور و کمک ایران به سوریه با شک و تردید نگاه میکنند و آن را مداخله ایران در امور داخلی سوریه میدانند، باید به بازسازی این کشور کمک میکردند. اگر این بازسازی انجام میشد حداقل نوعی التیام، آرامش و انسجام داخلی در سوریه به وجود میآمد.
تاجیک بیان کرد: دولت سوریه به دلیل عدم یکدستی و انسجام کافی به وعدههای خارجی امید بست که باعث به وجود آمدن شرایط کنونی در این کشور شد.
وی با اشاره به نقش عوامل خارجی در تحولات سوریه گفت: همانطورکه گفتم تنها به عوامل خارجی نباید توجه شود ولی در ماجرای حلب و سقوط آن، عوامل خارجی نقش داشتند. مثلاً تغییر تمرکز ایران و روسیه و حزبالله از سوریه به اولویتهای خودشان در این زمینه اثرگذار است. جمهوری اسلامی ایران مشکلات خاص خود را از نظر داخلی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و خارجی دارد و از سوی دیگر برای حمایت مادی و معنوی از گروههای مقاومت به منظور تحقق اهدافشان، بار سنگینی بر دوش دارد. همچنین روسیه هم به دلیل جنگ با اوکراین به سمت و سویی دیگر سوق پیدا کرده است و به این عوامل خارجی باید شرایط کنونی حزبالله را هم افزود که پس از حمله اسرائیل به آن و ترور رهبران اصلی تا حدودی ضعیف شده و ناچار شد نیروهایش را از سوریه به لبنان منتقل کند.
سفیر پیشین ایران در اردن اضافه کرد: دیگر عامل خارجی مربوط به تهدیداتی است که از جانب اسرائیل متوجه شخص بشار اسد است؛ چون این رژیم به بشار اسد هشدار داده بود از ایران فاصله بگیرد و تقویت حزبالله به مثابه بازی با آتش است؛ این را باید مصداق تهدید مستقیم دانست و حتی اسرائیلیها ترسی از حمله به کاخ ریاست جمهوری سوریه ندارند!
تاجیک ادامه داد: عامل خارجی دیگر مربوط به تلاش اسرائیل و حامیانش برای عدم تقویت و بازسازی حزبالله لبنان است؛ برهم ریخته شدن صحنه سوریه و سرنگونی حکومت بشار اسد به معنای قطع ارتباط بین ایران و حزبالله است. همچنین شرایطی که برای گروههای مقاومت رقم خورده منجر به بحرانیشدن وضعیت سوریه و خیز برداشتن مخالفان بشار اسد شده است. مجموعه این عوامل خارجی سبب شدهاند تا توجهات نسبت به سوریه کم شود و گروههای معارض و مخالف دولت سوریه از این شرایط در راستای پیشبرد برنامههایشان استفاده کنند و این برای کشورهای بازیگر در سوریه مانند آمریکا، اسرائیل و ترکیه بسیار مطلوب است.
مشکلات داخلی سوریه و شرایط منطقه
وی بیان کرد: به طور کلی مشکلات داخلی حکومت و شرایط منطقه بهویژه پس از تحولات مربوط به هفتم اکتبر وضعیت کنونی را برای سوریه رقم زده و بازیگرانی چون ترکیه و رژیم صهیونیستی در سطحی و آمریکا در سطح دیگر، از تبعات عوامل خارجی بهره گرفتهاند؛ هرچند در تجهیز و آموزش گروههای مخالف بشار اسد هم نقش دارند.
این کارشناس مسائل بینالملل درباره احتمال تکرار تجربه داعش در سوریه گفت: واقعاً هنوز معادلات پشتپرده مشخص نیست ولی اگر این تحرکات در حد اقدام محلی معارضان باشد به عقید من بُرد زیادی نخواهد داشت اما اگر یک اقدام مدیریتشده از بیرون باشد، موضوع تفاوت خواهد کرد. بعید میدانم با توجه به تجربهای که دنیا از داعش به دست آورده تجربه داعش دوباره تکرار شود و از سوی دیگر تکرار آن به نفع کشورهای دخیل نیست و مخاطراتی در حوزه انرژی و اقتصادی به همراه دارد.
تاجیک با بیان اینکه زمینههای داخلی تحولات سوریه منجر به دخالت نیروهای خارجی شده است، گفت: کشورهای خارجی در جهت منافع ملی خود به منظور بهرهبرداری از تحولات سوریه به بحران اخیر در این کشور کمک میکنند ولی نمیتوان فقط اسرائیل، آمریکا و ترکیه را منشأ این تحولات دانست و ریشه های داخلی را نادیده گرفت. البته ضرورت دارد این واقعه کالبدشکافی شود و ابعاد و وزن واقعی عوامل داخلی و خارجی مشخص شود.
رژیم صهیونیستی به دنبال قطع سرشاخههای قدرت ایرانی
وی افزود: من معتقدم رژیم صهیونیستی علاقهمند است سرشاخههای قدرت استراتژیک ایران در منطقه را از بین ببرد که نمونه آن در غزه و لبنان رخ داد و در سوریه هم به خاطر عدم تقویت و بازسازی حزبالله و عدم حضور ایران درصدد دست زدن به اقداماتی در آینده است. به طور کلی اسرائیل در جهت تحقق اهدافش از هیچ ابزاری رویگردان نخواهد بود. پس میتوان گفت رژیم صهیونیستی به این موضوع علاقه دارد ولی خیلی قائل نیستم که اتفاقات اخیر در سوریه را اسرائیل به وجود آورده است. اسرائیل همهگونه همکاری و کمک میکند اما تا مشکلات داخلی نباشد کاری از پیش نمیتواند ببرد، همینطور ترکیه و آمریکا. مثلاً این همه نیرو سازماندهی میخواهد و مدتها روی چنین پروژهای کار شده و شکست اطلاعاتی این حرکت از تبعات تأثیرات نظامی آن مهمتر است.
این دیپلمات بازنشسته با اشاره به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات سوریه گفت: طبعاً سیاست ایران حمایت از حکومت سوریه است و باید تلاش شود با اجماعسازی، کشورهای عربی و اسلامی را بسیج و از قدرتهای نرم و سخت آنها استفاده کرد. به هر حال اولویت اول هر حکومتی رسیدگی به مردم، کشور، رفاه و توسعه است. ما دارای یک سری اهداف و منافع در سیاست خارجی هستیم که ممکن است اینها توجیهی برای دخالت کشورمان در مسائل خاورمیانه باشند. ولی مهم این است با رویکردی که کمترین هزینه را دارد باید به دنبال تأمین آنها بود و مهمترین عنصر آوردن اکثریت مردم پشت سیاستهای دولت است.
تاجیک اظهار کرد: باید در نظر داشت اهداف تعیینشده را با چه رویکردی میتوان محقق ساخت؛ بحث من این نیست که اهداف را کنار بگذاریم و اینها مباحث دیگری هستند ولی معمولاً هر هدفی با رویکردهای متفاوت طراحی و پیگیری میشوند و لذا اگر تا انتهای ماجرا با این وضعیت پیش برویم به یکی از اضلاع جنگ در خاورمیانه تبدیل خواهیم شد. تا زمانی که مسئله فلسطین و فلسطینیها حل نشود، اینگونه درگیریها همچنان تداوم خواهند یافت. پس باید در نظر داشت قرار است با چه رویکردی ادامه دهیم تا هم اهداف سیاست خارجیمان تأمین شوند و هم اینکه به یک طرف از بحران تبدیل نشویم.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام