«حقالناس» مهمترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانیترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز میفرمایند: «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمهای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.»
اوج جلوهگاه توجه به حقالناس در مکتب اسلام و اهلبیت(ع) را میتوان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند، برداشت، چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت میدانستند.
بخشهایی از کتاب «حقالناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی» نوشته آیتالله مظاهری را با عنوان «توبه از حقالله» را میخوانید.
توبه از حقالله
توبه از تضییع همه حقوقی که به طور مستقیم، به مردم ارتباط ندارد، توبه از حقالله شمرده میشود. یعنی برای توبه از پایمال کردن حقوق نفس، حقوق طبیعت، حقوق محیط زیست، حقوق حیوانات و نظایر آن لازم است انسان با پشیمانی قلبی از درگاه ایزد منان عذرخواهی نموده، تصمیم جدی بگیرد که اعمال خویش را اصلاح کند و اگر میتواند به جبران عملکرد گذشته بپردازد؛ مثلاً اگر درختی از طبیعت قطع کرده یک درخت به جبران آن بکارد.
افزون بر آن، خداوند متعال نیز حقوقی دارد که باید به جا آورده شود و کوتاهی در این زمینه توبه و جبران را واجب میکند. بخشی از حقوق خداوند سبحان، پرستش او و انجام اعمال واجب و نیز ترک افعال حرام است. کسی که واجبات الهی و به ویژه عباداتی مثل نماز، روزه و حج را به جا نیاورده یا مرتکب گناه شده است، در واقع حقوق خداوند را ندیده گرفته و باید این جسارت و بیادبی را جبران نماید.
در ارتکاب برخی گناهان، حقی از مخلوقات خداوند پایمال نمیشود، اما به سبب آنکه از فرمان خداوند تعالی، نافرمانی شده، نیاز به توبه دارد. گناه تضییع حقالله، بسیار بزرگ است، ولی رحمت واسعه پروردگار متعال اقتضا میکند که توبه از آن پذیرفته شود؛ بنابراین بندهای که مثلاً در مدت عمر خویش سر به طاعت الهی فرو نیاورده و با ذکر و نماز، ذات بیهمتای او را تسبیح و تحمید نکرده است و حتی با انجام معاصی خداوند را نافرمانی کرده، اگر از گذشته خویش پشیمان شود و در مقابل خداوند تعالی حقیقتاً اظهار ندامت کند، خدای رحمان و رحیم از حق خود میگذرد و او را میبخشاید.
حتی طبق تصریح قرآن کریم، پروردگار عالم برای کسی که توبه واقعی کند، درود و سلام میفرستد و رحمت خویش را شامل حال وی مینماید؛ «وَإِذا جاءک الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتنا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ کتَبَ رَبِّکُمْ عَلَی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رحیم». خداوند متعال رحمت را بر نفس خویش مقرر داشته، یعنی بر خود واجب کرده است که اگر بندگان به او بدی کنند، بعد پشیمان شوند و به سوی او بازگردند، آنها را ببخشد.
همان طور که قبلاً بیان شد، بنبست در اسلام وجود ندارد و یأس و ناامیدی از رحمت و مغفرت پروردگار متعال نیز معنا نخواهد داشت؛ بنابراین هر عبادتی از انسان فوت شده یا هر گناهی مرتکب شده باشد، اگر واقعاً از گذشته خود پشیمان گردد، تصمیم جدی مبنی بر اصلاح آینده بگیرد و به درگاه خداوند تضرع و زاری نماید و از ذات بیهمتای حضرت احدیت طلب عفو و بخشش کند، قطعاً خداوند رحمان و رحیم از حق خود و از بستانکاری خود میگذرد و بیحیایی بنده را ندیده میگیرد.
خداوند متعال از هفتاد پدر و مادر مهربان، مهربانتر است و رأفت و رحمت آن ذات یکتا اجازه نمیدهد، بنده پشیمانی که با خجالتزدگی و سرافکندگی به درگاهش روی آورده را ناامید و دست خالی برگرداند.