دیدهبان ایران؛ پریسا هاشمی: «آمار را حبس نمیکنیم و بهزودی با دریافت دادههای لازم آمار بخش مسکن ارائه میشود. جمعیت کشور بیش از ۸۵ میلیون نفر است که نزدیک ۶۶ میلیون ساکن نقاط شهری و مابقی روستایی هستند. تعداد خانوارها نیز بیش از ۲۷ میلیون خانوار است.» این سخنان غلامرضا گودرزی، رئیس مرکز آمار در نشست خبری اخیر خود است. او در حالی این آمار را میدهد که تا حدود سه دهه پیش، تعداد روستائیان بیش از ساکنان شهرها بود، اما آخرین آمار حاکی از آن است که اکنون شهرنشینان ایران بسیار بیشتر از روستاییان هستند.
شهلا کاظمی، جمعیتشناس در گفتوگو با خبرنگار دیدهبان ایران موضوع افزایش جمعیت شهرنشینان ایران را مورد بررسی قرار داد و در پاسخ به این سوال که آیا تغییر رویکردی وجود دارد که شهرنشینان بیش از روستاییها شدهاند، گفت: «ضریب شهرنشینی در ایران در اولین سرشماری که سال ۱۳۳۵ انجام شد، ۳۱ درصد بود، یعنی این میزان از جمعیت کشور شهرنشین بودند و ۶۹ درصد روستانشین. در حال حاضر این ضریب برعکس شده است و حدود ۲۳ درصد روستانشین و تقریبا ۷۷ شهرنشین هستند.»
او با اشاره به علت این تغییر ضریب افزود: «اتفاقی برای روستاها نیفتاده است. در اولین سرشماری ۱۳ میلیون روستایی بودند و تقریبا تا ۲۳ میلیون هم رسیده است. در حال حاضر نیز حدود ۲۱ میلیون جمعیت روستایی در کشور وجود دارد. در حقیقت جمعیت روستاها تغییر چندانی نکرده است. از اولین سرشماری سال ۱۳۳۵ که جمعیت ایران نزدیک به ۲۰ میلیون نفر بوده، در شهرها و روستاها با افزایش جمعیت روبهرو بودیم. آن هم به دلیل این که موالید همیشه در تمام طول تاریخ از مرگ و میر بیشتر است. حدود ۲ میلیون نفر در سال به دنیا میآمدند و ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار نفر میمردند. این باعث شده است که جمعیت افزایش یابد. در ۳۰ تا ۴۰ سال اخیر نیز هر سال یک میلیون به جمعیت کشور اضافه شده است.»
کاظمی با بیان این که در چهار دهه اخیر هم روستاها و هم شهرها با افزایش جمعیت روبرو بودند، تاکید کرد: «بخش کشاورزی ظرفیت نگهداری این جمعیت را در خود ندارد، پس عدهای در روستاها ثابت میمانند و هر چقدر جمعیت اضافه میشود، جوانترها به شهرها مهاجرت میکنند. ضریب شهرنشینی به دو دلیل افزوده میشود؛ اول این که افزایش جمعیت شهری و دوم به دلیل مهاجرت روستا - شهری است. یک عامل دیگر هم وجود دارد که باعث افزایش نسبت شهرنشینی نسبت به روستانشینی میشود. این که بسیاری از روستاها در اثر افزایش جمعیت تبدیل به شهر شدهاند. در حقیقت بدون مهاجرت ساکنان برخی روستاها که در سرشماری قبلی جزو جمعیت روستایی بودند، در سرشماری بعدی امتیاز شهری دریافت کردهاند، یعنی برخی نقاط بدون این که حتی شهرداری داشته باشند، به شهر تبدیل شدهاند. پس شهرنشینی به این دلایل افزایش پیدا کرده است، اما روستانشینی کم نشده، بلکه ثابت مانده است.»
سکونت در حاشیه شهرها؛ افتادن از چاله به چاه
این جمعیتشناس در پاسخ به این سوال که آیا بسیاری از روستاهای ما خالی از سکنه شدهاند یا خیر، توضیح داد: «ممکن است بعضی از روستاها خالی از سکنه شده باشند، اما تعداد جمعیت روستایی کشور زیاد تغییر نکرده و ثابت مانده است. در سه سرشماری یعنی سرشماری سالهای ۱۳۵۵، ۱۳۶۵ و ۱۳۷۵، جمعیت شاغل در بخش کشاورزی حدود ۳ میلیون نفر بوده است. بخش کشاورزی به دلیل محدودیت منابع آبی و زمین بیش از این ظرفیت ندارد، حتی اگر جمعیت افزایش پیدا کند. در نتیجه، جمعیت به سمت شهرها سرزیر میشود.»
کاظمی در پاسخ به این پرسش که سرزیر جمعیتی چقدر میتواند در معضلات اجتماعی به ویژه حاشیهنشینی تاثیرگذار باشد، خاطرنشان کرد: «بهشدت اثرگذار است، چراکه این افراد به دلیل عوامل دافعه مبدأ مهاجرت میکنند، زیرا آنها در مبدا شغلی و درآمدی ندارند که بتوانند زندگی خود را اداره کنند. بنابراین راهی شهرها میشوند. در جمعیتشناسی اصطلاحی با عنوان «از چاله به چاه افتادن» وجود دارد. اگر در روستاها زندگی این افراد تامین نمیشود اقوام و خویشانی میتوانند به آنها کمک کنند. اما وقتی به شهرها مهاجرت میکنند دچار انواع آسیبها میشود، آن هم به دلیل این که تخصص، سواد و مهارتی ندارند، به همین دلیل مجبور هستند به مشاغل کاذب روی بیاورد و احتمال دارد گرفتار معضلات بزرگتری مانند مافیا و قاچاق شوند یا مسکن غیرمتعارف داشته باشد و مجبور شود در محلههای غیرقانونی ساکن شود. ممکن است این افراد دچار انواع انحرافات و به افزایش حاشیهنشینی در شهرها گرفتار شوند. ما به مهاجرتهایی که باعث افزایش بیماری و آسیبهای اجتماعی میشود، «مهاجرتهای بیبرنامه» میگوییم.»
انتقال پایتخت راه چاره نیست
هنوز دولت چهاردهم جای پایش سفت نشده بود که مسعود پزشکیان، رئیس جمهور از انتقال پایتخت به دلیل مشکلات بسیارش سخن گفت. اما این موضع او با واکنشهای بسیاری روبهرو شد. منتقدان معتقد بودند که این راه چاره نیست. به جای رها کردن ابرمشکلات و بحرانهای شهر تهران، باید معضلات پایتخت ایران را حل کرد. از سوی دیگر منتقدان نه در این دولت بلکه در تمام دولتها تمرکز خدمات در شهر تهران و چند کلانشهر را یکی از بزرگترین مشکلات کشور دانستهاند که باعث مهاجرت روستانشینان به شهرها به ویژه تهران میشود.
کاظمی در پاسخ به این سوال که اگر خدمات در شهرهای کوچک و روستاها گسترش یابد باز هم شاهد این مهاجرتهای بیبرنامه خواهیم بود، به خبرنگار ما گفت: «اساسا مهاجرت ناشی از توسعه نابرابر است. ساکنان جایی که محروم و فقیرتر است، به مناطق توسعه یافتهتر مهاجرت میکند تا تحصیل بالاتر، بهداشت بیشتر و شغل بهتری داشته باشد. قبل از انقلاب هم شرایط اینطور بود و بعد از انقلاب هم بهبودی پیدا نکرده است و این توسعه نابرابر تشدید میشود. شهرهای بزرگ، بزرگتر میشود و روستاها و شهرهای کوچک محروم باقی میمانند. از این سو هیچ برنامهریزی این روستاها و شهرهای کوچک نمیشود.»
وی در پایان خاطرنشان کرد: «برخی مدیران به محض آن که از مشکلات تهران میگوییم به فکر جا به جایی پایتخت میافتند. اما نمیگویند چطور باید جلوی مهاجرتهای بیرویه را بگیریم. اگر تهران از پایتخت بودن خارج شود به کراچی هند تبدیل میشود. پس از آن که پایتخت هند به دهلی منتقل شد، کراچی از آسیبهای اجتماعی مانند بیبند و باری، حاشیهنشینی، انواع تکدیگری و مسائل مختلف دیگر پر شد. تهران هم به این سرنوشت دچار میشود. اگر با تقویت مبدا از مهاجرتهای بیرویه به شهرهای بزرگ به ویژه تهران ممانعت شود، شرایط بهتر خواهد شد.»
منبع: سایت دیدهبان ایران