المیرا ندائی
ژانرِ اکشن، بدونِ شک، پایِ ثابتِ برجستهترینِ آثارِ سینماییِ کریستوفر نولان است.
این فیلمنامهنویس، کارگردان و تهیهکنندهی بریتانیایی_آمریکایی که تِمِ اصلیِ آثارش یادآورِ مضامینِ بنیادینِ سینمایِ میکل آنجلو آنتونیونی فیلمنامهنویس و کارگردانِ ایتالیاییست: تنهاییِ انسانِ مدرن، بیتفاوتیاش به سرنوشتِ دیگران و سرشتِ انساندوستانهای که به تدریج در حال از بین رفتن است.
از سویِ دیگر، دیدگاهِ نولان به مقولاتی چون رویا و تکنولوژی شباهتِ بسیار زیادی به نگاهِ آندری تارکوفسکی کارگردان، عکاس، نویسنده، تدوینگر و نظریه پردازِ روسی دارد. هرچند تفاوتِ اصلی در اینجاست که نولان، تا جاییکه ممکن است تلاش میکند تا مضامینی عمیق فلسفی را در قالب و ظاهری ارائه دهد که عامهپسند و برای اکثریتِ جامعه قابلِ فهم باشد. به بیانِ سادهتر، اگر تارکوفسکی و آنتونیونی در صدد القایِ مضامینی چون کسالت، روزمرگی، و خلاء، در فضایی آرام، کند، و سرد باشند، نولان همین مضامین را در فضایی اکشن، هیجانآور، دلهرهآور، با ضربآهنگی تند، و پر تعلیق به تصویر میکشد؛ بدین معنا، جنسِ دغدغههای نولان، با فیلمسازانِ بنامی همچون تارکفسکی و آنتونیونی متفاوت است، اما لزومأ برتر نیست، و حتی به جرأت میتوان گفت که آثارِ نولان فاقد ظرافتهایِ هنریِ فیلمسازانِ فوق الذکر است.
تازگی و بدعتگذاری، ترکیبِ زیرکانهی ایدهها از تنوعی از منابعِ اقتباسی، رفت و برگشتهایِ زمانی، غافلگیری مخاطب، از بین بردنِ حد و مرزهایِ از پیش تعیین شده، حرکت در حدِ فاصلِ نوآرِ کلاسیک و نئو نوآر، به کار بستنِ گزارههای اثبات شده یا محتملِ علمی، اقتباس از بازهی وسیعی از آثار ادبی مکتوب، سینمایی و زندگینامهی اشخاصِ حقیقی، عدمِ نیاز به تحریکِ احساساتِ رقیقِ تماشاگر (البته به جز فیلمِ «میان ستاره ای»/ Interstellar)، نگاهی متمایز به جهانِ هستی از این منظر که هیچ عنصر قابلِ اعتمادی در این جهان وجود ندارد، و دقت به تک تکِ جزئیات صحنهها، همه و همه از ویژگیهایِ بارزی هستند که از نولان نابغهای در صنعتِ فیلمسازی، بالاخص ژانر اکشن و زیرشاخههای آن ساختهاند.
در این مقاله و مقالهی بعدی نگاهی کوتاه به ۱۰ اثرِ سینمایی بلند کریستوفر نولان خواهیم پرداخت؛ آثاری که در رشتههای مختلف تنها در مراسمهای اسکار ۳۴ بار نامزد دریافت جایزه شدهاند.
از این ۱۰ فیلمنامه، ۹ تای آن توسطِ خودِ نولان به رشتهی تحریر درآمده که نمونهی بارزی از یک کارگردان مولف است.
۱.
نخستین فیلمِ بلند نولان که در سال ۱۹۹۸ با سرمایه ی شخصی و همکاریِ دوستانش ساخته شد، «تعقیب» (Following) نام داشت.
یک درامِ اکشنِ دلهره آور که تمامأ سیاه و سفید بود، در بریتانیا فیلمبرداری شد، و با بودجهای معادل ۳۰۰۰ پوند ساخته شد.
نولان خود به تنهایی نویسنده، کارگردان، تهیه کننده، و تدوینگرِ این اثر بود. «تعقیب»، پژواکی از فیلمهای کلاسیکِ آلفرد هیچکاک است، اما نحیفتر و خبیثتر.
۲.
تنها ۲ سالِ بعد، نولان بزرگترین جهش و پرش زندگیِ حرفهای خود را تجربه کرد.
اثرِ دوم نولان به نامِ «یادگاری» (Memento) در سالِ ۲۰۰۰ نامزدِ جایزهی اسکار برای بهترین فیلمنامهی اقتباسی شد.
«یادگاری» یک اکشنِ نئونوآرِ روانشناسانه است که هم شاملِ سکانسهای سیاه و سفید و هم شاملِ سکانسهای رنگیست. سکانسهایِ سیاه و سفید، روایتی خطی را به تصویر میکشند، حال آنکه، سکانسهایِ رنگی، وقایع را به صورت برعکس (از آخر به اول) روایت میکنند و در آخرِ داستان، این دو نوع روایت بهم گره میخورند. نولان با «یادگاری» موفق به کسبِ جایزهی ایندیپندنت اسپریت(Independent Spirit Awards) برای بهترین فیلمنامه و کارگردانی شد.
او همچنین نامزدِ جایزهی انجمنِ کارگردانانِ آمریکا (Directors Guild of America Awards) شد.
از نظر بسیاری از منتقدان سینمایی در سرتاسرِ جهان، فیلمِ «یادگاری» بهترین فیلم دهه ۲۰۰۰ بوده است. نولان، با فیلمنامهای چنان خلاقانه، به شهرتِ جهانی دست یافت.
لازم به ذکر است که «یادگاری» با بودجه ای بالغ بر ۴ میلیون دلار ساخته شد.
۳.
در سال ۲۰۰۲، نولان از فیلمسازیِ مستقل فاصله گرفت و به فیلمسازیِ استودیویی روی آورد. اثرِ جدید او اکشنی دلهره آور، روانشناسانه و جنایی بود به نام «بی خوابی» (Insomnia). اِستیون سودِربِرگ کارگردانِ معروفِ آمریکایی، تحتِ تأثیرِ «یادگاری»، نولان را برای کارگردانیِ «بی خوابی» انتخاب کرد؛ تریلریِ رمزآلود با بازیهای درخشانِ آل پاچینو، رابین ویلیامز و هیلاری سوان’.
کمپانی برادرانِ وارنرز به دنبالِ کارگردانِ با تجربهتری برای فیلمی با بودجهی تخمینیِ ۴۶ میلیون دلاری بودند. «بیخوابی» با حضورِ نابغهای نوظهور همچون نولان موفق به فروش ۱۱۳ میلیون دلاری در گیشه شد.
این فیلم بسیار ماهرانه و هوشمندانه به مقولهی اخلاقیات و گناه از منظری متفاوت میپردازد و در واقع بازسازیِ یک فیلمِ نروژی به همین نام محصول ۱۹۷۷ است.
این اثرِ زیرکانه از نولان، به طرزِ غریبی تأثیرگذار و تکان دهنده است، و در همان سال در رشتههای مختلف نامزد جوایز قابل توجهی در فستیوالها و رقابتهای سینمایی شد، مانند ونیز، گلدن گلوب و اسکار.
۴.
در اوایل ۲۰۰۳، با ایده و نگاهِ جدیدی به شخصیتِ محبوبِ ‘بَتمن’(Batman) نولان به سراغِ برادرانِ وارنرز رفت.
ایدهی نولان برخلاف ِ دیدگاههای متعارف، بیشتر دیدگاهی کلاسیک بود، تا یک فانتزیِ کمیک بوکی.
«بتمن آغاز میکند» (Batman Begins) در ژانرِ اکشنِ اَبَرقهرمانی، بزرگترین پروژهی نولان تا آن زمان بود. این اثر در سال ۲۰۰۵، هشتمین فیلمِ پرفروش در ایالت متحده و نهمین فیلم پرفروش در جهان در آن سال شد.
۵.
در سال ۲۰۰۶، نولان با همکاری برادرش جاناتان، فیلمِ «حیثیت» (prestige) را با الهام از رمان «پرستیژ» نوشتهی کریستوفر پیریست نویسنده بریتانیایی در سال ۱۹۹۵ ساخت.
گفتنیست که برادرانِ نولان در ساخت فیلم «پرستیژ»، از اقتباسی تقریبأ وفادار از زندگینامهی یک شعبدهبازِ چینی نیز بهره بردند
. فیلمنامهی این فیلم که در ژانرِ اکشنِ دلهرهآور روانشناسانهِ علمی_تخیلی و رازآلود ساخته شده است، حاصلِ همکاری پنج ساله ی این دو برادر است، کریستوفر و جاناتان نولان. فیلمی که از نظرِ منتقدان بسیار موفق بود و ۱۰۹ میلیون دلار در گیشه فروخت.
۶.
در همان سال، نولان استارتِ ادامهی بتمن با نام «شوالیه ی تاریکی» (The Dark knight) را زد؛ فیلمی با درونمایههایی نوآر که در آن پلیس، سیستمِ قضایی، شورشی، فقیر، ثروتمند و جنایتکار همگی در مقابلِ هم قرار میگیرند.
این اثر در سال ۲۰۰۸ روی پردهی سینماها رفت و نه تنها عنوانِ یکی از برترین آثار دهه ۲۰۰۰ را به خود اختصاص داد، بلکه در لیستِ برترین آثارِ اکشنِ ابرقهرمانی در جهان قرار دارد. فیلمی که عمیقتر و نوآرتر از هر فیلم دیگری در سینمای هالیوود است، و در خمیرمایهی آن هنر و صنعت، شعر و سرگرمی ورزیده شدهاند. یک تراژدی محسورکننده که گامی فراتر از اقتباس نهاده است.
“آگاهی ما هویت ما را شکل میدهد”. مضمونی که نولان در آثارش به آنها میپردازد.
پرسه در اقلیم ژانرهای سینمایی، با نگاهی اجمالی به آثارِ نابغهی سینمای اکشن در سه دههی اخیر ادامه خواهد داشت…
با ما همراه باشید.