به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا،مدیریت نادرست منابع کشاورزی و بیتوجهی به ویژگیهای اقلیمی مناطق، بحرانهای جدی بهوجود آورده است. این روش کشاورزی نه تنها منابع آبی کشور را به خطر انداخته، بلکه با پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی گستردهای روبهرو کرده است.
بحران آب زیرزمینی؛ نابودی دشتها و زندگی مردم
کشت محصولات پرآببر مانند برنج و ذرت علوفهای در مناطقی که منابع آبی آنها محدود است، باعث افت شدید سطح آبهای زیرزمینی میشود. در استانهایی مانند فارس، سطح آبهای زیرزمینی سالانه 1 تا 2 متر کاهش مییابد. این کاهش، در درازمدت به خشک شدن چاهها و از دست رفتن منابع آبی کشاورزی منجر خواهد شد. در حالی که این استانها بههیچوجه ظرفیت کشاورزی این محصولات را ندارند، همچنان به کشت این محصولات ادامه میدهند و این مسأله به بحران بزرگتری تبدیل میشود.
بهجای کشت برنج در استانهای خشک مانند فارس، باید این محصول به استانهای شمالی کشور مثل گیلان و مازندران منتقل شود که بارندگی کافی دارند و نیاز کمتری به آب زیرزمینی دارند.
شوری خاک؛خاکهای غیرقابل کشت و کشاورزی نابود شده
استفاده نادرست از منابع آب در خوزستان و سیستانوبلوچستان، هزاران هکتار از زمینهای کشاورزی را به شورهزار تبدیل کرده است. این اراضی دیگر قابلیت کشاورزی ندارند و کشاورزان مجبور به ترک زمینهای خود شدهاند. خاکهای شور و غیرقابل کشت، به دلیل آبیاری با آبهای شور و بیتوجهی به نیازهای واقعی زمینها، همچنان در حال گسترش است. این مسئله به کاهش تولیدات کشاورزی در سطح کشور و حتی تهدید امنیت غذایی کشور منجر خواهد شد.
باید بهجای کشت محصولاتی مانند چغندر قند و هندوانه که نیاز به آب زیاد دارند، محصولاتی مقاوم به شوری مانند زعفران و کینوا کشت شوند که علاوه بر مصرف آب کمتر، میتوانند برای کشاورزان درآمدزایی بیشتری داشته باشند.
خشک شدن تالابها و رودخانهها؛ نابودی زیستبومها و تهدید برای زندگی انسانها
کشت بیرویه محصولات در حوضههای آبریز، تالابهای مهم کشور مانند گاوخونی، هامون و بختگان را به مرز خشک شدن کشانده است. این بحران فقط به محیطزیست آسیب نمیزند، بلکه زندگی جوامع محلی که به این منابع وابسته هستند را تهدید میکند. در بسیاری از مناطق، آبهای سطحی که باید در کشاورزی و مصرف شرب استفاده شوند، به دلیل کشتهای بیرویه از بین رفتهاند. این وضعیت نه تنها موجب نابودی زیستبومها، بلکه باعث کاهش تنوع زیستی و فقر شدید در جوامع محلی شده است.
باید کشت محصولات پرآببر مانند ذرت علوفهای و چغندر قند در حوضههای آبریز بحرانی محدود شود و این محصولات به مناطق دارای منابع آب سطحی منتقل شوند، مانند خوزستان که منابع آبی بیشتری دارد.
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی؛ مردم، قربانیان اصلی بحران آب و کشاورزی ناپایدار
کاهش منابع آب و از بین رفتن زمینهای کشاورزی، باعث مهاجرت اجباری کشاورزان و فشار به زیرساختهای شهری شده است. کشاورزان در مناطق خشک مانند سیستانوبلوچستان و خوزستان، به دلیل خشکسالی و کاهش منابع آب، مجبور به ترک زمینهای خود و مهاجرت به شهرهای بزرگ شدهاند. این مهاجرتها نه تنها فشار زیادی به شهرها وارد کرده، بلکه باعث افزایش نارضایتی اجتماعی، بیکاری و درگیریهای محلی نیز شده است. رقابت برای منابع محدود آبی، تنشهای اجتماعی را در این مناطق شدت بخشیده است.
با جایگزینی محصولات کمآببر مانند کاکتوس زراعی، زعفران و گیاهان دارویی، میتوان هم از بحران کمآبی جلوگیری کرد و هم به کشاورزان فرصتهای جدید اقتصادی داد.
محصولاتی که باید در ایران کشت نشوند
برنج، این محصول باید تنها در مناطق شمالی کشور مانند گیلان و مازندران کشت شود و از کشت آن در استانهای خشک مانند فارس، خوزستان و چهارمحالوبختیاری باید جلوگیری شود.
ذرت علوفهای، این محصول در استانهایی مانند اصفهان و کرمان که منابع آبی آنها بهشدت محدود است، نباید کشت شود.
هندوانه و خربزه، این محصولات که به آب زیادی نیاز دارند، در مناطق کمآب مانند یزد، کرمان و سیستانوبلوچستان باید ممنوع شوند.
چغندر قند و کلزا، این محصولات نیز با مصرف آب بالا، در مناطق خشک و نیمهخشک کشور جایی ندارند.
ایران در آستانه یک بحران بزرگ
ادامه روند کنونی، کشور را با فاجعهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی روبهرو خواهد کرد. خشکسالی، مهاجرتهای گسترده، و تخریب اراضی کشاورزی، تنها بخشی از عواقب این بیتوجهی به منابع طبیعی هستند. اگر سیاستگذاران و کشاورزان هرچه سریعتر در این مسیر تغییرات اساسی ایجاد نکنند، ایران با بحرانی غیرقابل بازگشت روبهرو خواهد شد. وقت آن است که با اصلاح روشهای کشاورزی و حفاظت از منابع آبی، آیندهای پایدار برای کشاورزی و محیطزیست کشور بسازیم.
جدول: آسیبها و راهکارهای کشت محصولات پرآببر در ایران
مشکل | مثال مناطق بحرانی | محصولات پرآببر مرتبط | پیامدها | راهکارها |
---|---|---|---|---|
کاهش شدید آب زیرزمینی | دشتهای فارس، کرمان، خراسان جنوبی | برنج، ذرت علوفهای | افت 1-2 متر سطح آب زیرزمینی سالانه | انتقال برنج به شمال کشور |
شوری خاک | خوزستان، سیستانوبلوچستان | چغندر قند، هندوانه | کاهش حاصلخیزی، از بین رفتن اراضی | کشت زعفران و کینوا |
خشک شدن تالابها | تالاب گاوخونی، بختگان، هامون | ذرت علوفهای، برنج | نابودی زیستبومها، کاهش تنوع زیستی | محدود کردن کشت در حوضههای آبریز بحرانی |
مهاجرت اجباری | سیستانوبلوچستان، خوزستان | تمامی محصولات پرآببر | فشار بر زیرساختهای شهری، نارضایتی اجتماعی | توسعه محصولات کمآببر مانند کاکتوس زراعی |
تنشهای محلی بر سر آب | اصفهان، چهارمحالوبختیاری، یزد | هندوانه، ذرت علوفهای | افزایش درگیریهای محلی | مدیریت عادلانه منابع آبی و تغییر الگوی کشت |
خشکی رودخانهها | زایندهرود، کارون، هیرمند | برنج، چغندر قند | از بین رفتن حیات رودخانهها و وابستگی اقتصادی مردم | تغییر به آبیاری نوین و ممنوعیت کشت محصولات آببر |
ادامه این روش کشاورزی، چه آسیبهای اجتماعی و سلامتی را به همراه خواهد داشت؟
کشت محصولات پرآببر در مناطق خشک و نیمهخشک ایران علاوه بر مشکلات زیستمحیطی و اقتصادی، پیامدهای جدی اجتماعی و بهداشتی نیز به همراه دارد.
کاهش منابع آب و تخریب اراضی کشاورزی، باعث مهاجرت اجباری بسیاری از کشاورزان به شهرها و مناطق دیگر شده است. این مهاجرتها تنها باعث فشار به زیرساختهای شهری نمیشود، بلکه افزایش فقر و نارضایتی اجتماعی را نیز به همراه دارد. کشاورزان مجبور میشوند به مناطق شهری که امکانات لازم برای جذب نیروی کار اضافی را ندارند، مهاجرت کنند و این امر موجب ازدحام جمعیت در این مناطق، کاهش کیفیت زندگی شهری، افزایش بیکاری و حتی تشدید حاشیهنشینی میشود. این موضوع، در کنار مشکلات اقتصادی، منجر به بروز تنشهای اجتماعی و درگیریهای محلی در شهرهای بزرگ خواهد شد.