جوان آنلاین: زمانی که عملیات «طریق القدس» در هشتم آذر ۱۳۶۰ انجام شد، هنوز آنطور که باید شاهد عملیات آفندی بزرگ در جبهههای دفاع مقدس نبودیم؛ لذا وقتی در یک هفته عملیات ارتش ۱۲۵ نفر و سپاه و بسیج ۷۰۰ نفر شهید دادند، این تعداد تلفات تا آن مقطع از جنگ بسیار به چشم میآمد. مسئله شهدای عملیات طریق القدس در کنار علل نامگذاری آن، مقاومت سرسختانه دشمن روی «پل سابله» و نهایتاً گشایشی که انجام عملیات طریقالقدس به وجود آورد، این عملیات را در تاریخ جنگ کم نظیر میکند. از جمله دستاوردهای طریقالقدس میتوان به این نکته اشاره کرد که با آزادسازی بستان و رسیدن رزمندگان به منطقه مرزی تنگه چذابه، جای پایی در جبهه میانی خوزستان ایجاد شد که منجر به دو عملیات فتحالمبین و الی بیتالمقدس شد. از همین رو طریق القدس در طرح عملیاتی کربلا، گام اول به شمار میرفت. کربلای ۱ (طریقالقدس) کربلای ۲ (فتح المبین)، کربلای ۳ (الی بیتالمقدس) و... در گفتگو با مهدی حسینی از رزمندگان و راویان دفاع مقدس، مروری به این عملیات و شرایط خاصی که در آن گذشت میاندازیم.
به چه علت نام «طریق القدس» روی این عملیات گذاشته شد؟
وقایعی که آن زمان در منطقه خاورمیانه رخ داد، علت این نامگذاری بود. اما قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم، باید عرض کنم در ابتدا نام عملیات، کربلای ۱ بود و قرار بود یک سلسله عملیاتی به صورت مشترک بین ارتش و سپاه انجام گیرد که قدم اول در این طرح عملیاتی، کربلای ۱ (طریق القدس) بود. این عملیات قصد داشت شهر بستان و تنگه چذابه را آزاد کند. اگر ما میتوانستیم به این مناطق مسلط شویم، ارتباط بین نیروهای دشمن در شمال و جنوب خوزستان قطع میشد. نوع منطقه جغرافیایی و پوشش گیاهی در سمت عراق، طوری بود که باعث میشد جادهکشی در آن طرف به سختی صورت گیرد؛ لذا دشمن در اوایل جنگ چذابه و بستان را گرفت تا راحتتر بتواند بین نیروهایش در شمال و جنوب خوزستان ارتباط ایجاد کند. اما در خصوص نامگذاریاش به کربلای ۱ باید بگویم همزمان با طرحریزی این عملیات، کشور عربستان «کنفرانس فاس» را با حضور سران کشورهای عربی در ریاض برگزار کرد. این کنفرانس به نوعی باعث تضعیف مواضع فلسطین و تقویت رژیم صهیونیستی میشد؛ لذا فرماندهان تصمیم گرفتند نام عملیات را طریقالقدس بگذارند تا اعلام حمایتی از آرمانهای فلسطین باشد و همینطور اعلام کنند کنفرانسهای نمایشی هیچ کمکی به آزادسازی سرزمینهای اشغالی فلسطین نمیکنند.
«پل سابله» پیوند خاصی با نام عملیات طریقالقدس دارد. در آنجا چه اتفاقی افتاد؟
پل سابله کلید فتح بستان بود. در یک مقطعی قرار بود این پل منفجر شود، اما بعد برنامه تغییر میکند و با تصرف پل از سوی رزمندگان، راه شهر بستان باز میشود. البته بعثیها به این راحتی پل را واگذار نکردند! آنها تانکهایی را روی پل و همینطور دهانه آن گذاشته بودند که هر تنابندهای را با مسلسلهایشان گلوله باران میکردند. با انهدام چند تانک روی این پل، راه نقلوانتقال ادوات زرهی دشمن کاملاً مسدود میشود. یکی از یگانهای شرکت کننده در عملیات، تیپ روحالله از رزمندگان کمیتهای بود. یکی از رزمندگان این تیپ تعریف میکند: «ما در شب عملیات سمت چپ پل سابله موضع داشتیم. این پل چندان بزرگ نبود، اما شاهراه منطقه بود. هر کسی به آن مسلط میشد میتوانست عبور و مرور خودش را تسهیل کند و برای طرف مقابل دردسرهای زیادی ایجاد کند؛ لذا برای دو طرف اهمیت زیادی داشت. شب عملیات باد و باران شدیدی آمد که باعث شد فرماندهان دشمن خیالشان از انجام هر عملیاتی از سوی ما راحت باشد. به همین خاطر وقتی دستور عملیات صادر شد، دشمن غافلگیر شد و آن شب خیلی از نیروهای دشمن با زیرپیراهن اسیر شدند! سربازان عراقی که به اسارت در میآمدند، همگی از نحوه واکنش سریع نیروهای ما در شب تاریک و زیر باران شدید بسیار تعجب کرده بودند. یکی از اسرایی که وظیفه انتقالش به خود ما داده شده بود، میگفت اصلاً انتظار عملیات در آن شرایط جوی از سوی ما را نداشتند. خدا رحمت کند شهید کریم موافق از دوستانمان را که وظیفه انتقال این اسیر و تعداد دیگری از اسرا به بیمارستان سوسنگرد را برعهده داشت. ایشان رفت و وقتی برگشت روز شده بود و نبرد روی پل سابله تازه آغاز شده بود.»
با روشنایی هوا، دشمن که از تصرف پل به عنوان شاهراه عبور و مرور نیروهای زرهیاش میترسید، تانکهای خودش را میفرستد تا به هر ترتیب شده، جلوی رزمندگان را بگیرند. در اینجا یک نبردی بین آر. پی. جی. زنهای خودی و تانکهای دشمن صورت میگیرد که پر تلفات بود. چراکه نیروهای خودی برای زدن تانکها یا سنگرهای کمین دشمن مجبور بودند، از مواضعشان خارج شوند. در این صورت در تیررس دشمن قرار میگرفتند؛ لذا برای فتح پل سابله شهدای زیادی تقدیم شد. نهایتاً رزمندگان با عبور از سابله، گام بزرگی برای فتح بستان برمیدارند.
تعداد شهدای ما در عملیات طریقالقدس چند نفر بود؟
حدوداً ۳ هزار نفر در طی این عملیات که یک هفته هم به طول انجامید (هشتم آذر ۱۳۶۰ الی ۱۵ آذر) شهید و مجروح دادیم. این تعداد تلفات در آن مقطع از جنگ کم نظیر بود. آن هم فقط در طی یک هفته عملیات. تقریباً ما هر روز ۵۰۰ نفر شهید یا مجروح دادیم. آنطور که منابع ذکر کردهاند، تعداد شهدای ارتش ۱۲۵ نفر شهید و ۴۰۰ نفر مجروح بود. بسیج و سپاه هم ۶۷۴ نفر شهید و هزارو ۸۰۰ نفر مجروح دادند. البته بعضی از آمارها این تعداد را بیشتر میدانند. در یک نگاه کلی باید بگویم که آمار شهدا و مجروحین عملیات طریقالقدس در آن مقطع زمانی که هنوز عملیات سنگین و گسترده انجام نشده بود، طبیعتاً زیاد به چشم میآمد. در فتح خرمشهر یا عملیات بزرگی مثل کربلای ۵ و... تعداد شهدا بسیار بیشتر بود، ولی باید توجه داشته باشیم که طریقالقدس در سال ۶۰ یعنی یک سال و دو ماه بعد از شروع دفاع مقدس انجام شد و جنگ هنوز به میانه راه نرسیده بود. تجربه رزمندگان و فرماندهان هم زیاد نبود و همه این مسائل در کنار هم باعث شد تا روی تلفات این عملیات در آن مقطع زمانی زیاد بحث شود.
ظاهراً در این عملیات سلاحهای زیادی از دشمن به غنیمت گرفته شد که سنگ بنای نیروی زرهی و توپخانه سپاه را بنیان نهاد؟
یکی از دستاوردهای عملیات طریقالقدس تصرف توپخانه دشمن در عمق مواضع شان بود. در حالی که عملیات از دو محور شمال و جنوب کرخه آغاز شده بود و در محور جنوبی خاکریز دشمن پس از یک ساعت و نیم درگیری سقوط کرده بود، رزمندگان در محور شمالی با استفاده از جادهای که جهادگران احداث کرده بودند به عمق خطوط دشمن نفوذ کردند و توپخانه و نیروهایش را بدون آنکه فرصت واکنش پیدا کنند، به غنیمت گرفتند. یک نکته جالب توجه را هم بگویم که وقتی دشمن در روزهای اولیه جنگ به دشت آزادگان یورش برد و تا نزدیکیهای اهواز هم پیش رفت، شهید غیور اصلی عملیاتی ضربتی را انجام داد که باعث شد نیروهای دشمن در مناطقی تا نقطه صفر مرزی عقبنشینی کنند. در این فرصت که تقریباً یک ماهی طول کشید تا دوباره واحدهای دشمن بتوانند پیشروی کنند و شهرهایی، چون بستان و سوسنگرد را تهدید کنند، تعداد زیادی از بستان، شهر را ترک کردند و برخی به روستاهایی که در دل هور پراکنده بودند پناه بردند. این روستاها در محاصره دشمن قرار داشتند، اما اهالی که بلد راه و منطقه بودند، به رزمندگان کمک میکردند تا در شناسایی خطوط دشمن و نیروهایشان موفقتر عمل کنند. تصرف توپخانه دشمن بر اثر همین عملیات شناسایی بود که به کمک بومیهای منطقه صورت میگرفت. به عنوان نمونه رزمندگان حاضر در منطقه از پیرمردی به نام «مرحوم منفی شریفی» یاد میکنند که از اهالی بستان بود و در شناسایی منطقه به رزمندگان کمک میکرد. در کل طی عملیات طریقالقدس ما توانستیم ۱۵۰ دستگاه تانک و نفربر و ۱۹ قبضه توپ ۱۵۲ میلیمتری و ۲۵۰ دستگاه خودرو به غنیمت بگیریم. این تانک و توپهای غنیمتی در کنار ادواتی که در طی عملیات فتحالمبین (فروردین ۶۱) به غنمیت گرفته شدند، سنگ بنای نیروی رزهی و توپخانهای سپاه را گذاشتند.
بزرگترین دستاورد عملیات طریقالقدس چه بود؟
انجام این عملیات و فتح بستان پیش از دو عملیات فتح المبین و الی بیتالمقدس (آزادسازی خرمشهر) لازم بود. در طریق القدس سرعت عمل رزمندگان باعث شده بود تا بعثیها فکر کنند ما در این منطقه عملیاتی هلیبرن انجام دادهایم. اسرای عراقی میگفتند شما نیروهایتان را با بالگرد به پشت مواضع ما فرستادید و ما را غافلگیر کردید. در حالی که ما در این عملیات اصلاً هلیبرن انجام نداده بودیم. طریقالقدس یک عملیات به یادماندنی در تاریخ جنگ است. هرچند پرتلفات بود، اما فتح بابی شد برای فتوحات دیگری، چون فتحالمبین و الی بیتالمقدس. دو عملیات بزرگی که طی آنها شمال و جنوب خوزستان و بخش اعظمی از مناطق اشغالی کشورمان آزاد شدند.