دیدگاه
بازتعریف منظومه مقاومت در منطقه
صاحبخبر - محمدحسین مهدویزادگان: هادت «سید مقاومت» و دیگر رهبران و فرماندهان غیور مقاومت لبنان و فلسطین مانند «سیدهاشم صفیالدین، یحیی سنوار و اسماعیل هنیه»، مولد نگرانیهای زیادی در میان طرفداران گفتمان مقاومت بود. زمانی که اخبار شهادت مظلومانه حماسهسازان مسیر آزادی قدس شریف به افکار عمومی منطقه و جهان اسلام مخابره شد، برخی طرفداران گفتمان مقاومت بهطور طبیعی و ناخواسته تحت تاثیر القائات جبهه رسانهای، سیاسی و تبلیغاتی دشمنان در قبال فرامتن نبرد کنونی در منطقه قرار گرفته و سرنوشت جبهه مقاومت، تبدیل به یک نقطه ابهام پررنگ در ذهن و ضمیر آنها شد. اما اکنون معادله به گونهای دیگر رقم خورده است: حزبالله لبنان نهتنها در نبرد زمینی (پس از ترور ناجوانمردانه آیتالله شهید سیدحسن نصرالله) اجازه پیشروی صهیونیستها در جنوب این کشور را نداده، بلکه با دبیرکلی حجتالاسلاموالمسلمین مهندس «شیخ نعیم قاسم» قاطعانه با دهها کمین و عملیات ترکیبی، صدها کشته و زخمی روی دستان نامبارک رژیم نامشروع صهیونیستی گذاشته است. از مرکزیترین منطقه شهری در تلآویو تا دورافتادهترین شهرکها از پایتخت اراضی اشغالی، به صورت موردی یا مکرر توسط موشکهای حزبالله هدف قرار داده شده و حتی پایگاه ویژه و فوق امنیتی تیپ گولانی در عکا نیز از تیررس پهپادهای مقاومت لبنان در امان نمانده است. حزبالله پس از شهادت رهبران خود، یک گزاره را نه در قالب بیانیه و ادعا، بلکه در میدان نبرد به اثبات دوستان و دشمنان مقاومت رسانده است: مقاومت لبنان در هر زمان، به هر نقطهای در اراضی اشغالی دسترسی دارد و حتی استقرار سامانه فوقپیشرفته آمریکایی تاد نیز قدرت رهگیری عملیات پهپادی - موشکی پیچیده حزبالله را نخواهد داشت. این قاعده، خود را در مذاکرات آتشبس غزه و لبنان نیز نشان داده است. حماس پس از شهادت یحیی سنوار نهتنها از مطالبات کلان و خطوط قرمز خود در مذاکرات قاهره و دوحه کوتاه نیامده، بلکه خطکشی پررنگتری نسبت به این موارد انجام داده است. مقاومت اسلامی فلسطین کماکان تاکید دارد حتی یک نظامی صهیونیست حق حضور در محورهای نتساریم و فیلادلفی را پس از انعقاد پیمان آتشبس ندارد. از سوی دیگر، حماس و جهاد اسلامی هر ۲ متفقالقول هستند آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در شرایطی قرار ندارند که درباره نحوه و مکانیزم آزادی اسرای صهیونیست در نوار غزه برای طرف فلسطینی تعیینتکلیف کنند. مقامات ارشد حماس طی روزهای اخیر تاکید کردند اساسا بر سر آتشبس موقت و تضمینناپذیر، با طرف مقابل معامله یا مصالحه نخواهند کرد. حزبالله لبنان نیز مکانیزمهای نظارتی ادعایی آمریکا و غرب درباره آتشبس احتمالی با بیروت را به صورتی دقیق و حقوقی به چالش کشیده و کماکان خلع سلاح مقاومت را خط قرمز خود تلقی میکند. صورت مساله گویاست: جبهه مقاومت بهرغم شهدایی که در طول ۱۴ ماه اخیر تقدیم قدس شریف و آزادی آن کرده است، در سطوح رهبری سیاسی، قدرت نظامی و صلابت امنیتی، خود را با سرعتی مثالزدنی و محیرالعقولتر از حد تصور غرب و رژیم اشغالگر قدس بازسازی کرده است. از این پدیده آشکار، باید تحت عنوان بازتعریف فوری منظومه مقاومت در یکی از حساسترین برهههای حیات منطقه یاد کرد. انجام این منظومه، اگرچه آسان نبوده اما رزمندگان عرصه مقاومت آن را امکانپذیر ساختند. بسیاری از استراتژیستهای غربی و صهیونیست اذعان کردهاند هزینههای ناشی از شهادت نصرالله و سنوار برای رژیم کودککش صهیونیستی بهمراتب نسبت به فوایدی که تلآویو از این اقدامات تروریستی پیشبینی کرده بود، بیشتر است. برهم ریختن توازن هزینه/ فایده در قبال صحنهای پیچیده مانند جنگ، معنایی جز شکست و تباهی برای تلآویو نداشته و در آینده نیز نخواهد داشت. حزبالله و حماس، به همراه انصارالله یمن، حشدالشعبی عراق و جمهوری اسلامی ایران به عنوان نقطه ثقل جبهه مقاومت، طی ماههای اخیر ۲ اقدام اساسی انجام دادهاند: 1- موازنه ترسیمشده از سوی تلآویو و واشنگتن در قبال جنگ غزه و لبنان را برهم زده و نسبت اجزا و مؤلفههای آن را دگرگون کردهاند. ۲- پس از ابطال مدل عملیاتی - راهبردی دشمن در جنگ، اکنون در مرحلهای جدید تحت عنوان موازنهسازی قرار گرفتهاند. جریان مقاومت، مقتدرانه به مخاطبان خاص و عام تحولات جنگ غزه و لبنان اثبات کرد هرگز اجازه تبدیل شدن خود به یک «تابع» را نداده و بالعکس، نقش خود را در کسوت یک «جریانساز» در غرب آسیا تعریف کرده است. برای رزمندگان مقاومت و طرفداران این گفتمان، اساسا اهمیتی ندارد دشمن صهیونیست و حامیان غربی آن تا چه اندازهای این گزاره حقیقی و ملموس را درک کنند! مقاومت در حال پیشبرد نقشه راه خلاقانه و استراتژیک خود در منطقه و نظام بینالملل است. منظومه مقاومت با روابط علی - معلولی نهفته و آشکاری که در آن وجود دارد، روزبهروز جلوه بیشتری در معادلات جهانی پیدا خواهد کرد.∎