[عبدالباسط انصاری] اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، از آغاز مذاکرات ایران با تروئیکای اروپایی(انگلیس، فرانسه و آلمان) از روز جمعه خبر داد. شروع این گفتگوها میتواند در صورت عزم جدی اروپا، زمینه ساز حل مشکلاتی باشد که اخیرا سه کشور اروپایی از طریق قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام ایجاد کردهاند. همچنین بقایی در این رابطه عنوان کرد این مذاکرات در حاشیه سفر رئیسجمهور به نیویورک برنامهریزی شده بود و شامل برخی مسائل منطقهای نیز خواهد بود.
احیای مذاکرات در فضای پس از صدور قطعنامه ضدایرانی اخیر آژانس و واکنش ایران با راهاندازی هزاران سانتریفیوژهای جدید، چندان قابل پیشبینی نبود. بر این اساس چشمانداز شفافی از مذاکرات تازه دیده نمیشود و نتایج مذاکرات بستگی به میزان صداقت و عزم اروپایی ها برای تعامل با ایران و دست برداشتن آنان از رویکرد همیشگی مبتنی بر فشار دارد.
چشم در برابر چشم؛ پاسخ قاطع به سیاسیکاری
صدور قطعنامه توسط شورای حکام علیه ایران با پیشنهاد آمریکا و تروئیکا در فضایی صورت گرفت که غربیها تصور میکنند ایران علاوه بر درگیری با مسائل منطقهای و فشارهای اقتصادی، معادلات خود را براساس روی کارآمدن ترامپ تنظیم و با فشارهای تازه، آماده عقبنشینی میشود. در مقابل اما ایران ضمن همراه کردن هفت کشور با خود برای صدور بیانیه انتقادی، پیش از رأیگیری نهایی قطعنامه شورای حکام و با راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته جدید و افزایش ظرفیت غنیسازی 60درصدی پس از صدور قطعنامه مزبور، نشان داد دست بسته عمل نمیکند و براساس تجارب پیشین، خروج آمریکا از برجام در دوره اول ترامپ و افزایش اجماع داخلی در برابر سیاسیکاری آژانس و غرب، تن به امتیازدادن یک طرفه نخواهد داد.
قاطعیت و باز گذاشتن مسیر دیپلماسی
علاوه بر این، جمهوریاسلامی در عین اتخاذ رویکرد قاطع در برابر سیاسیکاری و زیادهخواهی، ضمن حفظ فضای همکاری پادمانی و فنی با آژانس، درصدد حل مسئله از طریق دیپلماتیک درصورت وجود عزم واقعی از سوی آژانس و غرب است. بر همین اساس نیز ایران بار دیگر با احیای مذاکرات موافقت کرده و روزنهای برای تغییر رویکرد غرب از فشار به سمت دیپلماسی و تعامل منصفانه و دوطرفه باز گذاشته است.
مذاکرات انتقادی، اتلاف وقت یا معطوف به نتیجه؟
تعاملات ایران و اروپا در حدود 3دهه اخیر فراز و فرودهایی داشته است. از گفتوگوهای انتقادی اواخر دهه شصت و ابتدای دوره سازندگی که بینتیجه ماند و با بدعهدی اروپا و اتهامزنی به ایران بر سر قضیه میکونوس ناتمام ماند، تا بهبود نسبی روابط در دوره اصلاحات، تا همدستی اروپا با آمریکا در دوره احمدینژاد جهت فشار بر ایران بر سر مسئله هستهای، تا هماهنگی آنان با آمریکا و اسرائیل برای تحقق برجام و وقتکشی، بدعهدی و نمایش آنان در ماجرای خروج آمریکا از توافق و کانال اینستکس، در حافظه ایرانیان باقی مانده است. اکنون صدور این پیام از سوی ایران به اروپاییها ضرورت دارد که ایران نه بهدنبال گفتوگوی انتقادی است، نه مذاکره برای مذاکره، نه سراب اینستکس و نظایر آن. اروپا اگر بهدنبال احیای برجام است باید رویکردی منصفانه، منطقی و معطوف به نتیجه اتخاذ کند و به ازای هر امتیازی که از ایران میخواهد، امتیاز واقعی در جهت حصول توافق بدهد، وگرنه توافقی در کار نخواهد بود.
∎