پریسا ساسانی: حنیف شهپرراد از جمله مستندسازانی است که مستندهای پرتره از چهرههای فرهنگی وادبی همچون سید جعفر شهیدی در مستند«در جست و جوی حقیقت»، علامه قزوینی در مستند « مسائل پاریسیه»، محمد قاضی با فیلم مستند «محمد قاضی به روایت گوستاو دوره»، اقبال لاهوری با مستند «ما و اقبال»، محمد معین با مستند «زندگی در میان واژگان» و منوچهر انوار را کارگردانی کرده است و عمده فعالیتهای پژوهشی و سینمایی او منوط به کار روی چهرههای فرهنگی و هنری است. او که به تازگی پرتره مستند ذبیح الله منصوری را کارگردانی کرده است. او معتقد است پژوهشهای اصولی و متکی بر اسناد از تاکیداتِ مهم در سینمای مستند است و هراندازه پژوهش در مستندسازی به خصوص پرترههای مستند پر قدرت باشد، فیلمِ درستتری از آب در میآید. ولی متاسفانه این مهم، آنگونه که شایسته است این مهم در بودجههای تولید لحاظ نمی شود و یا بخش مالی برای پژوهش خیلی درنظر گرفته نمیشود.
این مستندساز در گفتگو با خبرآنلاین، درباره ساخت پرترههای مستند، کارگرد سینمای مستند در معرفی چهرههای فرهنگی، میزان استقبال نهادهای دولتی همچون نهاد کتابخانههای عمومی، سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ایران و دیگر مراکز مرتبط با ترویج کتابخوانی از ساخت فیلم مستند و نمایش آنها برای مردم سخن گفت.
* ساخت فیلم مستند به خصوص مستندهای پرتره از چهرههای مختلف فرهنگی تاثیرگذار یکی از کارکردهای مهم این سینما است و به عنوان اسناد تاریخ برای آیندگان باقی می ماند. تا کنون کدام مفاخر علمی و ادبی را کار کردید؟
ساخت ۶ پرتره مستند، درباره دو مترجم، لغتنامه نویس و مصحح را از سال ۱۴۰۰ تا کنون آغاز کرده ام و مستند ذبیح الله منصوری هم ادامه همین مسیر است ولی پیچیدهتر، گستردهتر و حتی میتوانم بگویم سختتر از فیلم های قبلی هم بوده است.
* چرا سختتر بوده است؟
به نظر من ذبیح الله منصوری نویسنده و مترجمی است که از سوی هنرمندان و روشنفکران کمتر مورد توجه بوده و در عین حال در میان مردم مقبولیت ویژهای داشته است و همین ویژگی برای من به عنوان مستندساز بسیار جذاب بود تا درباره او فیلم بسازم. به همین دلیل کتابهای او را ساعتهای طولانی خواندم، حاشیههایی که کنار کتابها نوشته شده بود را مطالعه مردم و همین موضوع برای من فضایی ایجاد کرد تا بتوانم فضایی بکر از این شخصیت فرهنگی و ادبی را با همراهی آریان عطارپور تهیه کننده کارگردانی کنم. به اعتقاد من ذبیح الله منصوری چهرهای به شدت مردمی و تاثیرگذار در سلیقه آنها است. ما در این فیلم درباره نویسنده و مترجمی صحبت می کنیم که در عمر فعالیت خود در این عرصه تنها یک مصاحبه مکتوب در پنج نوبت دارد و اگر لطف آقای اسماعیل جمشیدی پیشکسوت عرصه روزنامهنگاری نبود و به ما کمک نمیکرد ساخت این فیلم آغاز نمیشد.
پشت صحنه مستند ذبیح الله منصوری
* در صحبتهای خود عنوان کردید که مستند یک لغتنامه نویس را هم کارگردانی کردید. چه فردی بود؟
دکتر محمد معین. اتفاق نخستین فیلمی که در زمینه مفاخر کارگردانی کردم دکتر معین بود. که به نظرم ا ورود خوبی به مفاخر ادبی معاصر بود. زیرا او شخصیتی است که روی لغتنامه دهخدا کار کرده بود و خود او نیز صاحب لغتنامه بود و بر بخش پایه ای زبان که کلمات است، نقش اساسی داشت. در واقع دکتر محمد معین از جمله افرادی هست که ادبیات فارسی معاصر مدیون او است.
* افرادی مانند دکتر معین از جمله چهرههایی هستند که به نظر میرسد باید برای امثال او به دلیل قدمتی که در تاریخ ادبیات معاصر ایران دارند؛ تا کنون مستندهایی ساخته باشند.
بله دقیقا. درباره برخی از چهرهها در گذشته مستندهایی ساخته شده است. به عنوان مثال منوچهر مشیری سالها پیش درباره دهخدا، سید جعفر شهیدی، محمد معین و دیگران فیلم ساخته بود. اما این فیلمها درعین ارزشمندی متعلق به ۳۰ سال گذشته بودند و نگاه جدید به آنها با توجه به تغییرات اجتماعی پیش آمده در این سالها بسیار اهمیت دارد. در واقع نگاه به چهرهها و مفاخر فرهنگی این سرزمین از سال ۱۳۵۷ تا ۱۴۰۰ خیلی متفاوت شده است؛ مثلا در فیلم محمدقاضی بخش مهمی از ترجمه او را که به اثر معروف «شازده کوچولو» اختصاص دارد را به صورت فانتزی با تکنیکهای روز انجام دادهام. یعنی فکر می کردم فیلمی که ساخته میشود با توجه به نیاز روز دنیا باید باشد. نکته تاسف بار در این مسیر این بود که با بسیاری از افرادی که دلم می خواست مصاحبه کنم در قید حیات نبودند و برخی از مستندهایی که ساختم آخرین مصاحبههای این چهرهها بود. البته این موضوع برای من به عنوان مستندساز خیلی غمانگیز بود و در عین حال حس خوبی داشتم وقتی توانستیم درباره افرادی مثل امیر بانو کریمی یا دکتر عبدالله انوار که ۶ تا یک سال بعد از ساخت مستندشان فوت شدند؛ فیلم مستند به عنوان سند و داده تاریخی بسازم.
بازسازیهای انیمیشن فیلم محمدقاضی به روایت گوستاودوره
* با امیربانو کریمی و عبدالله انوار، درباره دکتر معین صحبت کردید، درست است؟
بله. بزرگوارانی چون دکتر کریمی و عبدالله انوار به دلیل اعتبار استاد معین دعوت مرا پذیرفتند. چون هم از شاگردان او بودند و هم در لغتنامه دهخدا با او کار کرده بودند. مصاحبت با این فرهیختگان خاطرات دست اولی را از دکتر معین برای تاریخ به جای گذاشت. دکتر معین ۵۰ سال پیش فوت کرد و خب افراد مختلفی کمک کردند تا بتوانیم وجوه مختلف او را بشناسیم و مستند کنیم که از آن جمله میتوان به حسن انوری که او نیزلغتنامه نویس است؛ اشاره کرد.
امیربانو کریمی در مستندِ «زندگی در میان واژگان» استاد معین
* بعد از محمد معین پرتره چه اندیشمندی را مستند کردید؟
مستندِ «زندگی در میان واژگان» شروع و دریچه ای به فیلمسازی از شخصیت های ادبی بود و بعد از آن به من پیشنهاد شد درباره شخصیت علامه محمد قزوینی که یک شخصیت بسیار خاص در زمره روشنفکران ایرانی است کار کنم. او سالها در فرانسه نسخه برداری می کرد و مصحح یکی از نسخههای اصلی حافظ بود. نسخهای که هم اکنون در دست عموم مردم همین نسخه تصحیح شده علامه قزوینی است.
* هفته پایانی آبان ماه با عنوان «هفته کتاب» ثبت تقویمی شده است. در این هفته برنامههای زیادی توسط مراکز مرتبط برگزار میشود. با توجه به اینکه در حوزه تولید مستند از مفاخر فعالیت میکنید؛آیا نهادهای مرتبط مانند نهاد کتابخانه عمومی یا کتابخانه ملّی ایران نمایشی برای این مستندها گذاشتنهاند؟ تا چه اندازه در حوزه ساخت مستند مرتبط با فعالیتهای فرهنگی خود هزینه میکنند؟ اساسا سراغی از شما گرفتند؟
عبدالله انوار در مستندِ «زندگی در میان واژگان» استاد معین
سوال خوبی کردید. ببنید غیرازجشنواره سینما حقیقت ما نمایشهای کوچک در فضاهای خصوصی داشتهایم ولی این نمایشها به صورت محفلی و برای علاقمندان این حوزه بوده است . مثلا مستند محمد قاضی در خانه اردیبهشت نمایش داده شد. البته که منکر فعال شدن بخش خصوصی نیستم. اما این انتظار از نهادهای مرتبط با موضوع کتاب و کتابخوانی وجود دارد. ولی آنچه من متوجه شدم این است نهادهای دولتی با اینکه تنها مراکزی هستند که می توانند از این دست فیلمها حمایت کنند ولی اهمیت این موضوع را در دوره های مختلف درک نکردند. البته شبکه مستند و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از ساخت فیلم هایی از این دست حمایت میکنند ولی خیلی سخت میتوان این مراکز را مجاب کرد.
* معمولا افراد شاخص و یا چهرههای فرهیخته سخت اعتماد میکنند در این مسیر با مشکل مواجه نشدید؟
چرا اتفاقا. اغلب به دلایل مختلف و سابقه ذهنی که دارند، نسبت به رسانه سینمای مستند بی اعتماد هستند و همین موضوع هم باعث شده هر فیلمی که میخواهیم بسازیم با سختی روبرو شویم و برای شروع هر مستندی مجبور هستیم خودمان را بازتعریف کنیم. ّدر واقع به دلیل بی اخلاقیهایی که صورت گرفته بدبین شدهاند و همین موضوع کار را سخت کرده و به واقع نمی دانم تا چه چه زمانی می توانم ادامه دهم. این در حالی که پرتره سازی بسیار لذت بخش است و دنیا جدیدی را به روی مستندساز باز میکند و برای ورود به دنیای هر فردی باید آثار او و آنچه درباره او نوشته شده است را به کرات بخوانم چون هر اندازه پایه علمی و تحقیقاتی یک مستند زیاد باشد فیلم قویتر و مستندتری ساخته میشود. یک فیلم درباره اقبال لاهوری با نام «ما و اقبال» کار کردم که نسبت اقبال با ایران را مورد بررسی قرار داده بودم که فیلم بسیار سختی بود.
بهروز رضوی در فیلم «پختستان» منوچهر انوار
*غیر از مرکز گسترش و سینمای مستند و تجربی که وظیفه تولید آثار را دارد آیا دیگر مراکز فرهنگی پیشنهاد تولید دادهاند؟
خیر.از نظر مراکز دولتی ساخت فیلم مستند در ساختاربودجه بندیشان تعریف نشده است و البته شرایط اقتصادی هم به گونه ای نیست که کارهای پر هزینه مانند ساخت مستند انجام دهند به همین دلیل بیشتر دنبال کارهای ساده تر هستند. اما این وظیفه برای تلویزیون تعریف شده است که خوب میتواند روی این موضوع کار کند. مثلا یکی از بخشهای مهم که قابلیت ساخت دارد مستندهای تاریخ شفاهی است که تلویزیون میتواند مستقیم به آن ورود کند. به عنوان مثال وقتی با منوچهر انور مصاحبه می کردم خیلی درست درباره کودتا صحبت میکرد چون به قول خودش در آن دوران وسط معرکه بوده است که میتوان روی این بخش به مستندهای تاریخ شفاهی کار کرد.
۲۴۳۵۷