به گزارش ایکنا، محسن اسماعیلی، حقوقدان و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در یادداشتی با عنوان درسی از نهجالبلاغه نوشت؛
اگر قرار باشد یک نفر را در میان انسانها «عقل کل» بنامیم، بىتردید کسى جز پیامبر بزرگ اسلام(ص) انتخاب نخواهد شد. «او بنده و فرستاده خداست و منتخب و گزیده او. هیچ آفریدهاى را در فضیلت به پایه او نتوان آورد و فقدان او را جبران نتوان کرد». با این همه خداوند مهربان به او نیز فرمان داده است که در کار با مردم مشورت کند و ناگفته پیداست که پیروان او نیز باید از این سنّت سر نپیچند و در کارهاى خود با یکدیگر مشورت کنند.
گرچه انگیزه و دلیل رایزنى پیامبر با انگیزه و دلیل ما، در برخى موارد متفاوت است، امّا براى بندگانى چون ما طبیعى است که «مشورت کردن سرچشمه هدایت و راهنمایىهاست». هر کس از زاویهاى به کارها مىنگرد و تبادلنظر موجب همهجانبهنگر شدن آدمى است. آدمى هر قدر هم که زیرک و خردمند باشد باز هم نمىتواند همه چیز را در همه وقت در خاطر خود آماده داشته باشد. نشانهاش هزاران بار افسوسى است که حتماً همه ما تا به حال تجربه کردهایم و با گزیدن لب به دندان گفتهایم: «اگر این را زودتر به من گفته بودند آن کار را نمىکردم» اگر چنین است، چرا باید منتظر ماند که دیگران به سراغ ما بیایند؟ چرا ما به دنبال خردمندانِ خیرخواه و صادق نرویم و خود را در فهم و عقل آنان شریک نکنیم؟
این جمله آسمانى از مولاى فرزانگان است که فرمود: «هر که خود رأى گردید به هلاکت رسید و هر که با مردمان رأى برانداخت، خود را در خِرد آنان شریک ساخت». اگر هیچ چیز از رایزنى با دیگران نصیب ما نشود، دستکم در عزم خود استوارتر مىشویم و مشاوران نیز به حسن تدبیر ما پى خواهند برد و این، هر دو، از درون و برون مشوق و پشتیبان ما در انجام کارى است که انتخاب کردهایم. براى همین باید پذیرفت که «هیچ دلگرمى و پشتیبانى، مطمئنتر از مشورت نیست».
انتهای پیام