گروه سیاسی: همایش «چیستی، امکان و موانع وفاق ملی در ایران امروز» با حضور جمعی از اساتید جامعهشناسی و علوم سیاسی در باشگاه اندیشه برگزار شد.به گزارش جماران، سعید معیدفر طی سخنانی در این همایش گفت: تلقی این بوده که دنیای پیشین یک دنیای یکپارچه و انسجام، وفاق، ارزشها و باورهای مشترک بوده، ولی اساسا هیچگاه در دنیای گذشته هم یکپارچگی نداشتیم. اجماع یا وفاق جزء اولین پارادایمهایی است که در جامعهشناسی مطرح شده است. در دوره بعد پارادایم «کشمکش» مطرح شد و مارکس گفت «ارزشهای مشترک» یعنی چه؟ جهان ما دارد به سمت پیچیدگی و فردیت پیش میرود.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران تأکید کرد: اساسا بحث وفاق از اساس اشتباه بوده و امکان تحققش نیست. بنابراین، ما دنبال ما دنبال یک چیز خیالی میگردیم. ما امروز بیش از اینکه به وفاق و اجماع نیاز داشته باشیم، به «ائتلاف» نیاز داریم. زمانی شما میتوانید حرف از وفاق بزنید که همه کسانی که خودشان را ایرانی میدانند، دور هم جمع شوند. اگر دنبال این هستیم که جامعه را نجات بدهیم و پایه آن را بر وفاق گذاشتهایم، چنین وفاقی شکل نمیگیرد.
صادق زیباکلام نیز در این همایش گفت: من هم معتقدم «وفاق ملی» در ادبیات وجود دارد، ولی واقع مطلب این است که چیزی به اسم وفاق ملی وجود ندارد. البته میتوانم بفهمم چرا پزشکیان وفاق ملی را مطرح کرد. به این دلیل وفاق ملی را مطرح کرد که وقتی رئیس جمهور شد، دید با خاکریزهای مختلف مخالف رو به رو است و تنها بخش حاکمیت که از او حمایت میکرد، رهبری بود. یعنی واقعیت مطلب این است که وفاق ملی اگر برای دولت ایشان معنا و مفهوم داشته باشد، برای مخاطب آن معنا و مفهوم ندارد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: در عمل خیلی از پستها به جبهه پایداری و نهادهای خاص داده شده و تنها فایده وفاق ملی این بوده که راه حل شرعی پیش روی آقای پزشکیان گذاشته که اگر این وزیر یا استاندار از جبهه پایداری هستند، وفاق ملی است. ولی دیر یا زود خواهند فهمید که آنها تره هم برای وفاق ملی خرد نمیکنند و زمینش میزنند و به تنها چیزی که کفایت میکنند، پاستوری است که پزشکیان در آن نباشد.
وی با بیان اینکه وفاق ملی میتواند تحقق پیدا کند، یادآور شد: در جامعه خودمان سه مقطع وفاق ملی به وجود آمد. یکی در جریان ملی شدن صنعت نفت بود. دومین مقطع انقلاب ۵۷ و مبارزه علیه رژیم شاه بود که واقعا وفاق ملی را میشد مشاهده کرد. مقطع بعدی که وفاق را دیدم، دوران جنگ بود. بعد از آن، من دیگر وفاق ملی ندیدم. چرا دیگر وفاق ملی نمیتواند به وجود بیاید یا در شرایط خاص به وجود میآید؟ برای اینکه جامعه گونی سیبزمینی نیست.
زیباکلام تصریح کرد: از کلیات که میگذریم، هرچه فکر میکنم من با سعید جلیلی، حجتالاسلام رسایی و مرحوم آیتالله مصباح نمیتوانم وفاق داشته باشم. یعنی وقتی جوامع در حال عادی هستند و یک هدف بزرگ مطرح نیست، افراد اهداف خودشان را دارند. من به دموکراسی اعتقاد دارم، ولی خیلی از کسانی که آقای پزشکیان میگویند با آنها وفاق کنیم، یک پول سیاه هم برای وفاق ارزش قائل نیستند. استالینهای ریز و درشتی در این مملکت وجود دارد که میگویند هرکس با ما نیست، علیه ما است. در چنین جامعهای چطور میخواهید وفاق به وجود بیاورید؟!
علی محمد حاضری نیز طی سخنانی در این همایش گفت: اصل این است که ما تعارضات داریم، اما با همه این تعارضات میتوانیم توافق کنیم که با چه شروطی میخواهیم با هم کار کنیم. آقای پزشکیان صادقانه معتقد بود که با این شرطها میشود کار کرد. شرط نظری کاملا مقوّم نسبیتاندیشی است. یعنی آدمها باید بپذیرند که خودشان و راه و رسمی که به آن باور دارند، کمال مطلق نیست و احتمال دارد من هم اشتباه کنم. یعنی با کسی میتوانیم وفاق کنیم که بپذیرد هر دو ما کمال مطلق نیستیم؛ هر دو اشتباهات خودمان را کنار میگذاریم و برای تحقق راهحلهای مشترک همکاری میکنیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس تأکید کرد: اولین شرط وفاق این است که لوازم وفاق را تعریف کنید و به آن پایبند باشید. اما طرف مقابل بدون میخواهد وفاق کند. معتقدیم طی چند سال گذشته خالصسازی بوده است. یعنی صرفا افرادی خاص و همفکرانشان میتوانند کشور را اداره کنند. آنها تمام رویههای اعمال زورشان را به قانون تبدیل کردند. پزشکیان به کسانی که برای لوازم و اقتضای خالصسازی و بیرون کردن امثال او قانون وضع کردند، میگوید من میخواهم با شما وفاق کنم و حتی نمیگوید شرط وفاق این است که شما هم قبول کنید اشتباه کردهاید.
وی با تأکید بر اینکه از لوازم وفاق این است که تمام مسیر خالصسازی را کنار بگذارند، افزود: اصلا اعلام وفاق بلاشرط به وفاق نمیانجامد. در واقع شما با کسانی وفاق میکنید که میخواهند سر به تن تو نباشد؛ معلوم است به جایی نمیرسد و نتیجه این میشود، همان کسانی که ۱۰ وزیر را به آنها دادهای، سر فوریت یک لایحه با تو مخالفت میکنند.
زهرا نژادبهرام نیز طی سخنانی در این همایش گفت: شرایط کشور ما در مقطع کنونی مملو از بنبستها است و مفهوم وفاق جایگزینی ندارد. اگر نسبیگرایانه بخواهیم پیش برویم، قابل تحقق است. دیگر کشور تحمل تنشهای بیش از این را ندارد و نیازمند یک راه برونرفت است؛ شاید این وفاق دست و پا شکسته بتواند راهگشا باشد. تلاش رسانه هم بر این است که بتواند ایدههای گوناگون را نمایندگی کند.
عضو پیشین شورای شهر تهران با اشاره به اینک رسانه امروز مونولوگ نیست و دیالوگمحور است، یادآور شد: رسانه امروز خودش محتوا است. بیش از ۸۰ درصد کشور ما در رسانههای اجتماعی حضور دارند و با انواع و اقسام فیلترها میخواهند دیده شوند و به رسمیت شناخته شوند. برای مردم هنوز چیزی به اسم «وفاق ملی» وجود ندارد و ایده آن شکل نگرفته است و آقای پزشکیان با قدرت رسمی توانسته به توافق برسد، ولی با قدرت غیررسمی نتوانسته و مجبور است که پل بزند و چارهای جز این ندارد که از رسانه استفاده کند. کارکرد رسانه همین همگرایی است. انقلاب ارتباطات یک سری شرایط فراهم کرده و میان مردمی با این حجم از ارتباطات و دانش، کسی که میتواند چراغ این لوازم را روشن کند، دولت است؛ چون قدرت را در اختیار دارد.
احمد بخارایی نیز طی سخنانی در این همایش گفت: من نگاه سلبی به وفاق ملی ندارم و نگاه ایجابی دارم. وفاق ملی را به عنوان یک امر محال نمیبینم. وفاق ملی از نوع مکانیکی در جامعه ما جاری و ساری است؛ تفاوتها دیده میشوند و نباید به راحتی از کنارش بگذریم. توافق یا وفاق دست یافتنی است، اما در چه بستری؟ بعد از کشمکش و تضاد فرآیند را تعریف میکنیم که تضادها فروکش کنند.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران افزود: تضادها در جامعه ما تبدیل به تناقض و ریشهای شده و وفاق اینجا معنا دارد. قبلش صحنهای است که انواع کشمکشها بروز و ظهور پیدا میکند؛ تضادها که نمیتوانند برای همیشه وجود داشته باشند. وفاق یک امر صوری و شکلی است؛ از نوع رفتار آدمها میتوانید ببینید وفاق وجود دارد یا ندارد. همرنگی اتوماتیکوار بیرون میآید و از نوع انشائی نیست و در جامعه خلق میشود. اگر در جامعه ژاپن همرنگی میبینید، این نیست که با ایدئولوژی ایجاد شده باشد.
وی با تأکید بر اینکه جامعه ما به یک وفاق ملی حداکثری نیاز دارد، اظهار داشت: لازمه پویایی در جامعه و وفاق ملی ارگانیک این است که حتی کسانی که با قانون اساسی شما مشکل دارند، محلی از اعراب داشته باشند. مجلس واقعی در کشور نداریم، اما در عین حال علی رغم تناقضاتی که در قانون اساسی وجود دارد، میتوانیم به وفاق ملی ارگانیک معتقد باشیم.
∎
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: در عمل خیلی از پستها به جبهه پایداری و نهادهای خاص داده شده و تنها فایده وفاق ملی این بوده که راه حل شرعی پیش روی آقای پزشکیان گذاشته که اگر این وزیر یا استاندار از جبهه پایداری هستند، وفاق ملی است. ولی دیر یا زود خواهند فهمید که آنها تره هم برای وفاق ملی خرد نمیکنند و زمینش میزنند و به تنها چیزی که کفایت میکنند، پاستوری است که پزشکیان در آن نباشد.
وی با بیان اینکه وفاق ملی میتواند تحقق پیدا کند، یادآور شد: در جامعه خودمان سه مقطع وفاق ملی به وجود آمد. یکی در جریان ملی شدن صنعت نفت بود. دومین مقطع انقلاب ۵۷ و مبارزه علیه رژیم شاه بود که واقعا وفاق ملی را میشد مشاهده کرد. مقطع بعدی که وفاق را دیدم، دوران جنگ بود. بعد از آن، من دیگر وفاق ملی ندیدم. چرا دیگر وفاق ملی نمیتواند به وجود بیاید یا در شرایط خاص به وجود میآید؟ برای اینکه جامعه گونی سیبزمینی نیست.
زیباکلام تصریح کرد: از کلیات که میگذریم، هرچه فکر میکنم من با سعید جلیلی، حجتالاسلام رسایی و مرحوم آیتالله مصباح نمیتوانم وفاق داشته باشم. یعنی وقتی جوامع در حال عادی هستند و یک هدف بزرگ مطرح نیست، افراد اهداف خودشان را دارند. من به دموکراسی اعتقاد دارم، ولی خیلی از کسانی که آقای پزشکیان میگویند با آنها وفاق کنیم، یک پول سیاه هم برای وفاق ارزش قائل نیستند. استالینهای ریز و درشتی در این مملکت وجود دارد که میگویند هرکس با ما نیست، علیه ما است. در چنین جامعهای چطور میخواهید وفاق به وجود بیاورید؟!
علی محمد حاضری نیز طی سخنانی در این همایش گفت: اصل این است که ما تعارضات داریم، اما با همه این تعارضات میتوانیم توافق کنیم که با چه شروطی میخواهیم با هم کار کنیم. آقای پزشکیان صادقانه معتقد بود که با این شرطها میشود کار کرد. شرط نظری کاملا مقوّم نسبیتاندیشی است. یعنی آدمها باید بپذیرند که خودشان و راه و رسمی که به آن باور دارند، کمال مطلق نیست و احتمال دارد من هم اشتباه کنم. یعنی با کسی میتوانیم وفاق کنیم که بپذیرد هر دو ما کمال مطلق نیستیم؛ هر دو اشتباهات خودمان را کنار میگذاریم و برای تحقق راهحلهای مشترک همکاری میکنیم.
وی با تأکید بر اینکه از لوازم وفاق این است که تمام مسیر خالصسازی را کنار بگذارند، افزود: اصلا اعلام وفاق بلاشرط به وفاق نمیانجامد. در واقع شما با کسانی وفاق میکنید که میخواهند سر به تن تو نباشد؛ معلوم است به جایی نمیرسد و نتیجه این میشود، همان کسانی که ۱۰ وزیر را به آنها دادهای، سر فوریت یک لایحه با تو مخالفت میکنند.
زهرا نژادبهرام نیز طی سخنانی در این همایش گفت: شرایط کشور ما در مقطع کنونی مملو از بنبستها است و مفهوم وفاق جایگزینی ندارد. اگر نسبیگرایانه بخواهیم پیش برویم، قابل تحقق است. دیگر کشور تحمل تنشهای بیش از این را ندارد و نیازمند یک راه برونرفت است؛ شاید این وفاق دست و پا شکسته بتواند راهگشا باشد. تلاش رسانه هم بر این است که بتواند ایدههای گوناگون را نمایندگی کند.
عضو پیشین شورای شهر تهران با اشاره به اینک رسانه امروز مونولوگ نیست و دیالوگمحور است، یادآور شد: رسانه امروز خودش محتوا است. بیش از ۸۰ درصد کشور ما در رسانههای اجتماعی حضور دارند و با انواع و اقسام فیلترها میخواهند دیده شوند و به رسمیت شناخته شوند. برای مردم هنوز چیزی به اسم «وفاق ملی» وجود ندارد و ایده آن شکل نگرفته است و آقای پزشکیان با قدرت رسمی توانسته به توافق برسد، ولی با قدرت غیررسمی نتوانسته و مجبور است که پل بزند و چارهای جز این ندارد که از رسانه استفاده کند. کارکرد رسانه همین همگرایی است. انقلاب ارتباطات یک سری شرایط فراهم کرده و میان مردمی با این حجم از ارتباطات و دانش، کسی که میتواند چراغ این لوازم را روشن کند، دولت است؛ چون قدرت را در اختیار دارد.
احمد بخارایی نیز طی سخنانی در این همایش گفت: من نگاه سلبی به وفاق ملی ندارم و نگاه ایجابی دارم. وفاق ملی را به عنوان یک امر محال نمیبینم. وفاق ملی از نوع مکانیکی در جامعه ما جاری و ساری است؛ تفاوتها دیده میشوند و نباید به راحتی از کنارش بگذریم. توافق یا وفاق دست یافتنی است، اما در چه بستری؟ بعد از کشمکش و تضاد فرآیند را تعریف میکنیم که تضادها فروکش کنند.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران افزود: تضادها در جامعه ما تبدیل به تناقض و ریشهای شده و وفاق اینجا معنا دارد. قبلش صحنهای است که انواع کشمکشها بروز و ظهور پیدا میکند؛ تضادها که نمیتوانند برای همیشه وجود داشته باشند. وفاق یک امر صوری و شکلی است؛ از نوع رفتار آدمها میتوانید ببینید وفاق وجود دارد یا ندارد. همرنگی اتوماتیکوار بیرون میآید و از نوع انشائی نیست و در جامعه خلق میشود. اگر در جامعه ژاپن همرنگی میبینید، این نیست که با ایدئولوژی ایجاد شده باشد.