شرق: انجمن ایرانی اخلاق در علوم فناوری در روزهای قبل، برای رونمایی از کتاب «رابطه پزشک و بیمار» ترجمه دکتر قربان بهزادیاننژاد، میزبان اهالی فرهنگ و جامعه پزشکی بود. شروع این برنامه از رونمایی کتاب، با پخش صدایی از قربان بهزادیاننژاد استادتمام دانشگاه تربیتمدرس در سالن انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری همراه شد. صدای مردی که حالا در زندان اوین به سر میبرد و با کمترین امکانات، به تنهایی کتاب رابطه پزشک و بیمار را به رزومه آثار دیگرش اضافه کرد. پس از آنکه میهمانها صدای ضبطشده بهزادیاننژاد را از پشت دیوار اوین در مورد مقوله تعامل پزشک و بیمار شنیدند، سخنرانی میهمانها شروع شد. مصطفی معین استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، سیدمحمدرضا بهشتی استاد فلسفه دانشگاه تهران و حمیدرضا نمازی استاد اخلاق پزشکی مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران سه میهمان و سخنران این برنامه با اشاره به محتوای کتاب، برنامه را آغاز کردند.
سیدمحمدرضا حسینیبهشتی: علوم پزشکی از دل فلسفه
سیدمحمدرضا حسینیبهشتی در سالهای اخیر پژوهشهایی را درخصوص فلسفه اخلاق پزشکی انجام داده است. ایشان به عنوان اولین سخنران برنامه به داستان پیوند پزشکی و فلسفه پرداختند و در بخشی از صحبتهای خود گفتند: «پیوند فلسفه و پزشکی تاریخچه دیرینهای دارد. در کیهانشناسی بحث عناصر چهارگانه، بعد از آنکه کنار هم گرد آمدند، داستان اخلاقهای چهارگانه و کوشش برای الگوی تبیین بیماری و سلامت شکل گرفت. مسئله سلامت و بیماری جزء دستاوردهای پزشکی باستان است. با غلبه اخلاق بر دیگری توازنی ایجاد میشود و این عدم توازن میرسد به نقطهای مثل نقطه بحران. این عنوان بعدها در علوم دیگر هم به کار گرفته شد و خاستگاه اولیه آن در طب است. در واقع در این نقطه از طریق دارو و امثال آن، این برهمزنندگی توازن را خارج میکند. بعدها این مفهوم بحران به حوزههای دیگر هم راه پیدا کرد. مثلا به عرصه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وارد شد. ما به تاریخچه پیدایش اندیشهها و تاریخچه اقتباس ریشهها و مفاهیم نیاز داریم و هر دو آنها کمک میکند که بفهمیم چگونه تفکرات در اندیشه پایه به وجود آمده و منجر به برخی دانشها شده است. فلسفه شامل جهانشناسی و علمالنفس میشده، در واقع یک مفهوم جامع بوده که بعدها وقتی با داستان علوم جدید مواجه شدیم، باز با یکسری مرزهای مشترک و همپوشانیها به لحاظ موضوع و نه رویکرد روش در میان علوم، ازجمله دانش پزشکی روبهرو هستیم. در کتاب رابطه پزشک و بیمار هم ما تلاقی این علوم را به خوبی میبینیم که مؤلف کتاب سعی کرده نگاهی به آنها داشته باشد که بخش نظری را دربر میگیرد. اما در حکمت عملی هم ما با موضوعات متعددی روبهرو هستیم که پیوستگی دانش پزشکی و فلسفه را رقم زده، از ارسطو که خودش در خانواده پزشک بزرگ شده بود تا دوره چهرههایی مثل ابوعلی سینا، رازی و دیگران و بعد از آن در عصر جدید که با برخی مواجه هستیم. چون اینها به چند حوزه آشنا بودند، انتقال از این حوزهها برای آنها امری عادی بوده که در نحوه نگاه آنها اثر داشته است. از همان ابتدا رابطه پزشک و بیمار مطرح بوده و قدمت بیش از دو هزار سال دارد. در این زمینه ما با تحلیل و تجویز روبهرو هستیم. همچنین در حوزه حقوق هم این مسائل جای تحلیل بسیار دارد. در دوره جدید هم با گسترش علوم به تناسب آنکه کارهای بیشتری را میتوان انجام داد، بایدها و نبایدهای بیشتری در حوزههای مختلف خودش را نشان میدهد. در دانش جدید حتی در مرحله معرفت و شناخت، تصرف در موضوع شناختش را ناگزیر است که انجام دهد. دانش جدید ما معرفتش با فعل آغاز میشود، مثل اینکه یک فعل را باید انجام داد یا نباید انجام داد. مثلا ببینیم در اخلاق پزشکی حالا چه طیفی از مسائل مطرح است که برای مثال هزار سال قبل بخش از آنها مطرح میشده یا نه؟ در هر حال ورود به این مسائل باعث بروز پرسش میشود. مثل اتانازی، پیوند اعضا تا مسائل کمبود امکانات، تکنولوژی و بیمهها که باعث میشود انسان در برخی از آنها خودش را توجیه کند. ما الان در جهانی مملو از تنوع و تکثر زندگی میکنیم که باید به یک توافق ذهنی رسیده باشیم. در هر حال میدانیم هر اتفاقی اثر خودش را در جهان میگذارد؛ همچون همین ماجرای کرونا که دیگر مرز جغرافیایی خاصی نداشت و همه سیستمهای جهانی را درگیر کرده بود. بنابراین دایره اخلاق پزشکی موضوع بسیار گستردهای است و هر روز گستردهتر خواهد شد».
مصطفی معین: پزشک و بیمار هر دو وظایفی دارند
مصطفی معین، ریاست انجمن اخلاق در علوم فناوری در بخش دیگر این رونمایی به پیوند اخلاق و علوم پزشکی اشاره میکند و ادامه میدهد: «ما طبیبان بسیاری داشتیم که فیلسوف هم بودند و به معنای واقعی کلمه حکیم بودند. ما متأسفانه در حال تجربه افول اخلاقی در جامعه هستیم. در واقع سرمایه کشور ما بر پایه اعتماد است و رو به کاهش هم هست. در حالی که اعتماد شرط ذاتی بین بیمار و پزشک است. در حالی که بیاعتمادی در کشور 81 درصد است، هرچند در پژوهشی که سال قبل ارائه داده شد، بیشترین اعتماد در جامعه بین چند گروه بود که پزشکان هم در همان گروه جای داشتند. اما باید در همین حال خشونتهایی که با پزشکان میشود هم مورد ارزیابی قرار گیرد؛ چون ماجرای پزشکی که اخیر در یاسوج به قتل رسید، واقعا غمانگیز است. این اتفاقات برای پزشک و پرستار در بیمارستان و مطب و درمانگاه باید مورد بررسی قرار گیرد که اگر بیشترین اعتماد به همین گروه است، پس چرا شاهد چنین مسائلی به صورت مرتب هستیم؟ توجه کنید که کتاب در چنین شرایطی رونمایی میشود که از طرفی مغتنم خواهد بود اما از طرف دیگر پیادهکردن آن در این شرایط دشوارتر خواهد بود. این کتاب در انگلستان تألیف شده و شاید وضعیت آنجا با ما متفاوت باشد. آنها سواد دارند و از طرفی ساختار پزشکی آنجا با ما کاملا متفاوت است. مثلا محوریت با پزشک عمومی و پزشک خانواده است و با تشخیص او، بیمار به متخصص دیگر ارجاع داده میشود. کتاب کاملا کاربردی است و دستورالعمل کاربردی دارد. مثلا حتی برای بیمار خشن هم ضوابطی وجود دارد. اما ما میبینیم پزشکی که خودش باید آرامشدهنده باشد، پر از بحران است. در سالهای اخیر هم شاهد بودیم که بسیاری از پزشکان دچار ناامیدی میشوند و متأسفانه دست به خودکشی میزنند. از مسائل اقتصادی و اجتماعی تا تحقیرشدن و عدم احترام سیستم به آنها که در یک دهه گذشته سیستم بهداشت و درمان را به استیصال کشیده است. اینها سرمایههای ارزشمند کشور هستند که با بیتوجهی سیستم سلامت به این مرحله رسیدهاند. در سال 38 یا 39 لایحهای در مجلس تصحیح میشود ولی اولین انتخابش در سال 1348 انجام میشود. یک سال بعد آییننامه پزشکی به تصویب میرسد تا 50 سال بعد لایحه تصویب میشود. هنوز هم بخش اجرای آن کامل درنیامده است. باید بدانیم که اگر بیمار حقوقی دارد، پزشک هم حقوقی خواهد داشت که هر دو باید رعایت شود تا یکطرفه نباشد. در این شرایط ما در مجموعهای از ضوابط کار خواهیم کرد که این روابط هم شکل بگیرد. ما استادانی که الگوی پزشکان باشند، کم داریم تا نمونهای برای دانشجوهای پزشکی باشند. حتی سیستم آزمون کنکور هم متناسب با دانش مربوط به حفظ اسرار بیمار که مال و ناموس او است، نیست. در حالی که گزینش یک دانشجوی پزشکی باید کاملا سنجیده باشد. حتی رازی هم به این موضوع تأکید دارد که هرکسی نمیتواند وارد این رشته شود؛ فرد باید انگیزه، علاقه، اصالت و هنر این کار را داشته باشد. در حالی که بسیاری از این مسیر جدا میشوند و به آن هم توجهی ندارند. در این شرایط، چنین کتابی میتواند به ما کمک کند».
حمیدرضا نمازی: جای خالی اخلاق پزشکی در زمان معاصر
حمیدرضا نمازی استاد اخلاق پزشکی هم به عنوان میهمان آخر این برنامه، با تشکر از ترجمه این کتاب که مترجم با سختترین شرایط آن را برگردان فارسی کرده، میگوید: «به باور من آن اتونومی که کانت میگفت با آنچه ما میگوییم متفاوت است. اتونومی که ما در اخلاق پزشکی میگوییم، راهنمای عمل است. مثل احترام به بیمار که خودش میخواهد چه تصمیمی بگیرد. اما آنچه کانت میگوید مبنای عمل است و جنسش کامل متفاوت است. در این کتاب گفته شده اخلاق پزشکی به وظایف پزشکان متمرکز شده، در حالی که اخلاق پزشکی روز به روز از وظایف پزشکان دور شده و این روزها اخلاق بیمارستانی برای ما خیلی مهمتر از اخلاق پزشکان شده است. یا ممیزی اخلاقی و ضوابط مهمتر از اخلاق پزشکی است. ما یک خلأ تاریخی در اخلاق پزشکی داریم که به نظرم فهم ما از آن خلأ تاریخی بسیاری از پرسشها را پاسخ خواهد داد. ما همیشه به تاریخ کهن اشاره میکنیم که ابنسینا و رازی پزشک بودند، اما پرسشهای امروز ما در اخلاق پزشکی و جهان معاصر ایرانی، پرسشهای اینجایی و اکنونی، مستلزم تحلیل تاریخ معاصر است. اما این تاریخ معاصر هیچ ارتباطی با اخلاق پزشکی برقرار نمیکند. حتی ابنسینا هم چندان به موضوع اخلاق پزشکی نمیپردازد و حتی جایی عنوان میکند که پزشکان کار پزشکی کنند و مبانی پزشکی را ما از فلسفه درمیآوریم و خیلی هم مناقشه نکنند. این مبانی فلسفی از کجا آمده است. بنابراین ما امروز میخواهیم بین فلسفه و پزشکی پل روشمند بزنیم. همانطور که امروز در دنیا رشته علوم انسانی پزشکی داریم که بین دو رشته پل زده است. ما به یک تحلیل تاریخ معاصر اخلاق پزشکی نیاز داریم. در حرفهگرایی ما سه بخش بازار، حرفه پزشکی و بوروکراسی را داریم و یکی از عوامل فرسودگی پزشکان و پرستاران با بالاترین آمار بوروکراسی و کارمندشدن است. تقریبا فکر نمیکنم هیچ قشر دیگری از جامعه ایرانی باشد که آنقدر با خودکار بنویسد تا خودکارش تمام شود. اینها مدام مینویسند و این حجم از بوروکراسی آنها را فرسوده کرده است».
باید نور تاباند به این تاریکی
در پایان این برنامه و در بخش پرسش و پاسخ، خبرنگار «شرق» به موضوع نبود امکانات کافی در بیمارستانها و سیستم درمان پرداخت که در بسیاری مواقع همین امر خود زیر پا گذاشتهشدن اخلاقیات را تسهیل میکند و گاه شاهد خشونتهای عجیب بین بیمار و پزشک یا پزشک و همراهان بیمار هستیم که شاید تمام دادههای این کتاب برای کشوری مثل ما که در تأمین نیاز امکانات و سرمایه انسانی مانده، کافی نباشد.
نمازی در پاسخ به آن توضیح میدهد: «در واقع پزشک به واسطه درگیری همیشگی که با رنج، حیات و درد دارد، در بحران است. همچنین ما یک موضوعی داریم به نام بخت اخلاقی که سازمان منظم یا بینظم چطور شانس اخلاقی زیستن من را کم یا زیاد میکند. اینجا هم موضوع عاملیت پزشک را پررنگتر میکند. بنابراین باید تعادلی بین آنها ایجاد کرد و در حال حاضر ما با جامعهای روبهرو هستیم که مطالبات بسیاری در حوزه سلامت دارد. در واقع سواد سلامتش بالا رفته و خردهمعلومات پزشکی هم پیدا کرده است. چون وقتی بیمار میشوم خودم در اینترنت جستوجو میکنم. همه اینها در کنار منابع محدود و مشکلات روانشناختی قرار میگیرد ولی ما باید نور بتابانیم تا از میزان این خشونت و ناهنجاریها کم شود».