چهارشنبه هر هفته را توفیق پیدا کردیم تا خوانندگان عزیز را میهمان شرح یکی از القاب مبارک امام رضا(ع) نماییم و در گفتوگو با علما و اندیشمندان حوزه و دانشگاه، از جام معارف ناب رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم. این هفته در محضر استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابراهیم رضایی کلیری، شرح لقب زیبای«شرط دخول الجنة و النار» را بهرهمند خواهیم شد؛ به امید آنکه گامی در جهت افزایش معرفت خود نسبت به آن امام همام برداریم.
از القابی که امام ثامن، حضرت رضا(ع) را با آن صدا می زنیم لقب «شرط دخول الجنة و النار» است. درباره ریشه و معنای این لقب توضیحی بفرمایید؟
از سلامهایی که در زیارت جوادیه حضرت رضا(ع) آمده است «شَرْطِ دُخُولِ الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ» است؛ یعنی امام رضا(ع) شرط داخلشدن بندگان خدا به بهشت یا جهنم است. اگر کسی ولایت امام رضا(ع) را قبول کند و به لوازم آن پایبند باشد، وارد بهشت میشود و اگر کسی ولایت حضرت را قبول نکند، داخل جهنم خواهد شد. پس قبول ولایت آن حضرت مساوی است با ورود به بهشت. آن کسانی که با ولایت حضرت رضا(ع) باشند، به هدف الهی از خلقت نائل شده اند و آن کسانی که این طور نباشد، خسرانزده خواهند بود.
معنای این لقب بسیار شبیه به معنای فقره پایانی حدیث سلسلة الذهب است. در اینباره برای مخاطبان رواق بگویید.
همانطوری که می دانید «سلسلة الذهب» نام حدیث معروفی است که امام رضا(ع) هنگام عزیمت به خراسان در نیشابور برای جمعیت انبوهی که به دیدار ایشان آمده بودند نقل فرمودند. در این حدیث شریف، توحید به عنوان حصار محکم برای در امانماندن از عذاب خداوند دانسته شده و ولایت ائمه(ع) به عنوان شرط ورود به وادی توحید یاد شده است. این حدیث به جهت سند آن، که از ائمه اطهار(ع) تا پیامبر اکرم(ص) است، به «سلسلة الذهب» به معنای «زنجیره زرین» معروف شده است. این حدیث شریف، در کتب حدیثی شیعه و اهل سنت با سندها و مضمون های گوناگونی نقل شده است. از جمله شیخ صدوق در سه کتاب التوحید، معانی الاخبار و عیون اخبار الرضا(ع) خود چنین آورده است:
اسحاق بن راهویه می گوید: چون حضرت رضا(ع) به نیشابور رسید و قصد خروج از آن به سوی مأمون را نمود، محدثان اطراف او گرد آمدند و عرضه داشتند: «ای پسر رسول خدا، آیا از میان ما کوچ می کنی و حدیثی که از آن سود ببریم برایمان بیان نمی کنی؟». امام(ع) درحالی که در کجاوه نشسته بود، سرش را بیرون آورد و فرمود: «حدثنی ابی موسی الکاظم عن ابیه جعفر بن محمد الصادق عن ابیه محمد الباقر عن ابیه زین العابدین عن ابیه الحسین عن ابیه علی بن ابی طالب قال حدثنی رسول الله صلی الله علیه و آله قال حدثنی جبرئیل قال سمعت عن الله تعالی قال کلمة لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی»؛ شنیدم پدرم موسی بن جعفر(ع) فرمود: شنیدم پدرم جعفر بن محمد فرمود شنیدم پدرم محمد بن علی فرمود شنیدم پدرم علی بن الحسین فرمود شنیدم پدرم حسین بن علی فرمود شنیدم پدرم علی بن ابی طالب فرمود شنیدم رسول خدا(ص) فرمود شنیدم جبرئیل گفت: شنیدم خداوند جلّ جلاله فرمود: «لااله الاالله، دژ محکم من است؛ پس هرکس که داخل دژ من گردد، از عذاب من در امان است». راوی می گوید چون قافله حرکت کرد حضرت فریاد زد: «بشروطها و انا من شروطها»؛ با شرایط آن، و من از شرایط آن هستم.
ببینید در این روایت هم حضرت، شرط ورود به وادی توحید که همان وادی رضوان الهی و البته بالاتر از مقام ورود به بهشت است دانسته شده اند. پس این مشابهت بین این دو عبارت بسیار واضح و روشن است.
فلسفه اینکه آن حضرت شرط ورود به بهشت خوانده شدهاند، چیست؟
قبل از ورد به این بحث عرض کنم که روایات فضیلت زیارت حضرت رضا(ع) زیاد است. در بعضی از آنها زیارت حضرتش معادل صدها حج وعمره ذکر شده است. خلاصه آنکه امام رضا(ع) حقیقت ولایت است و شیعه او شیعه واقعی است و این مختص حضرتش می باشد و در امامان قبل او نیست؛ یعنی بعضی که حضرت علی و امام حسین(ع) را زیارت می کنند ولی آنها 3یا 4یا 5 امامی هستند و شیعه 12 امامی نیستند.
بعضی هستند که تا امام هفتم را قبول دارند ولی امام هشتم را قبول ندارند که معروف به واقفیه هستند واین را هم میدانید که شیعه واقعی کسی است که 12 امام را با هم قبول کند و اگر حتی یک امام را قبول نکرد شیعه واقعی و اهل نجات نیست. خوب تا امام هفتم را بعضی قبول و بقیه ائمه(ع) را قبول نکردند ولی امام رضا(ع) را هر که به امامت قبول کرده تا آخرین امام بعد او را هم قبول کرده است؛ یعنی ما شیعه و گروهی بنام 8 امامی یا 9 امامی نداریم و این شیعه واقعی است. لذا میگویند امام رضا(ع) حقیت ولایت است و زائر او شیعه واقعی است و از این جهت، زیارتش بر زیارت کربلا هم فضیلت دارد وگرنه برای شیعه واقعی و کامل شاید از جهت دیگری کربلا باشد و اینها منافاتی ندارند. شاید وجه اینکه پذیرفتن ولایت آن حضرت شرط ورود به بهشت شده است این باشد که با این ولایت، دین کامل می شود و اگر ولایت آن حضرت را بپذیریم، یعنی همه حجج الهی را قبول داریم. خداوند همه ما را در اظهار و ابراز ارادت به آن حضرت موفق بدارد و توفیق زیارت با معرفت ایشان را نصیبمان فرماید.