به گزارش ایکنا، شماره 31 فصلنامه تخصصی فرهنگی اجتماعی «بهاییشناسی» با موضوع نقد بهاییت، ویژه تابستان ۱۴۰۳ به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی عبدالحسین فخاری منتشر شد.
در سرمقاله این شماره با عنوان «فاطمه(س) و حجت خدا» چنین آمده است: «شباهت حضرت صدیقه طاهره(س) و فرزند گرامیاش حضرت مهدی(عج) از چهل جهت بررسی شده است. این شباهت حاوی نکات علمی فراوانی است که برای فرهیختگان بسیار نغز و درسآموز است. در این شماره تعدادی از این شباهتهای آمده است، امید است به زودی به صورت کتاب توسط بهائی پژوهی تقدیم شود.»
در بخش نخست این مجله «تحت عنوان یادداشتهای فصل» دو یادداشت با عنوان «سپر انسانی تاکتیکی برای تموم فصول» و «بیت کدامین عدل» منتشر شده است.
در ادامه این مجله در عنوانی با «ستارهای در آسمان تحقیق» نیم نگاهی به کتاب بهائیان، اثری فاخر از سیدمحمدباقر نجفی شوشتری شده است که در مقدمه این بخش آمده است: «استاد دکتر سیدمحمدباقر نجفی شوشتری (1325-1381ش)، نویسنده، پژوهشگر و فرهیختهای کمنظیر، دانشآموخته مکتب محیط طباطبایی و مرید شیوه انتقادی مجتبی مینوی، دمخور با علامه محمدتقی جعفری و شاگرد درس فلسفه وی بود.
تحصیلات مقدماتی را در خرمشهر و آبادان و تهران به پایان آمد و در رشتههای اقتصاد و حسابداری تا اخذ درجه دکتری ادامه داد؛ اما علاقه و دلبستگی به مباحث ادبی و فلسفی و تاریخ او را به سوی مطالعه و پژوهش در مقولات مذکور سوق داد و از محضر استادانی چون علامه سید محمد حسین طباطبایی، جلالالدین همایی، مجتبی مینوی، محمد محیط طباطبایی، دکتر سید حسین نصر، پروفسور محمود حسابی و سید محمد فرزان دانش آموخت. سپس وقت اقامت در قاهره و جامعهالازهر افکنده مدت زمانی به تکمیل آموختههای خود به ویژه زبان عربی و تهیه فهرست از نسخههای خطی و مصریه پرداخت.»
در بخش دیگر به موضوع «بهائیان از دیدگاه روشنفکران و منتقدان مسیحی» پرداخته شده است و در بخش دیگر به فعالیت بهائیان در کشورهای آفریقایی اختصاص یافته است که در این بخش آورده شده است: «تشکیلات بهاییت زمینههای آغاز حضور و فعالیت خود را از نیمه اول قرن بیستم در آفریقای زیر صحرا آغاز کرد. به دنبال طراحی نقشه برنامههای تبلیغی در قاره آفریقا، کشورهای واقع در این منطقه آفریقا به عنوان پروژه مهم مورد نظر قرار گرفتند و با استفاده از نیروهای بهایی مهاجر غربی و منتخب بومیان آفریقایی و با توجه به زمینههای آفریقایی مناطق از قبیل فقر فرهنگی و مادی، نفوذ استعمار و تبلیغات میسیونری غرب، بهاهایت برنامههای خود را در ابعاد آموزشی، کشاورزی و رفاهی مطابق دستورالعمل بیت العدل تنظیم و اجرا کرد.
بومیان آفریقایی پیرو ادیان توحیدی و نیز ادیان بومی که تحت استثمار استعمار غربی از درد از خود بیگانگی و بحران هویت در رنج بودند نه تنها آماده پذیرش هرگونه ندای حاکی از صلح و دریافت کمک بودند بلکه با عنایت به ویژگیهای فرهنگی بومی خود، آمادگی همزیستی عقیدتی و اشتراک باورهای فرهنگی و دینی خود را با فرهنگ و دین دیگری داشتند و لذا طبق نظر الهیاتی برخی از صاحب نظران آفریقایی چون امبیتی، این آیین تلاش کرد تا خود را به عنوان یک دین در مراکز روحانی کشورهای آفریقایی، هر چند با جمعیتی محدود، پرطرفدار نشان دهد.»
بخش دیگری از مجله به دیدگاه بهائیت در مسئله معجزه و نقد آن پرداخته شده است که در ابتدای این بخش آمده است: «در طول تاریخ، دعوت پیامبران با آیات و نشانههایی همراه بوده است به این نشانهها معجزه گفته میشود. معجزه وجه تمایز بین مدعیان راستین پیامبری و دروغگویانی است که به ناحق خود را پیامبر خواندهاند. آیین بهایی، انجام معجزه یک امر خارق عادت را دلیل بر نبوت نمیداند؛ آنان معتقدند برای اثبات حقانیت پیامبر به ارائه یک امر خارق عادت نیازی نیست، همچنین هیچ پیامبری معجزهای برای اثبات حقانیت خویش ارائه نداده است. آنان معجزات پیامبران را تحویل باطنی میکنند ولی در عین حال معتقدند قرآن معجزه پیامبر اکرم(ص) است اما در سال ۱۲۶۴ ق با نزول کتاب «بیان میزان من عندالله» نوشته محمدعلی شیرازی معروف به «باب» نسخ شده است. این پژوهش با بهرهگیری از روش کتابخانهای-توصیفی به گردآوری و تحلیل و پردازش دادهها پرداخته و در نهایت از معجزه قرآن دفاع کرده است و ادعای بئیان مبنی بر منسوخ شدن قرآن را رد میکند.»
در بخش دیگری از فصلنامه به موضوع «حضرت محمدبنالحسنالعسکری(عج) در کتاب ایقان» پرداخت شده است. در مقدمه این بخش آمده است: «این مقاله به بررسی کتاب ایقان، یکی از مهمترین آثار بهاءالله و نقد آن میپردازد. در این کتاب بهاءالله تلاش کرده است تا با استناد به روایات اسلامی، قائمیت علی محمد باب را اثبات و او را به عنوان مهدی موعود معرفی کند. با این حال تحقیق دقیق این استدلالها نشان میدهد که آنها با تحریف، تقطیع، سرقت علمی و تفسیر به رای همراه بودهاند.
بهاءالله در موارد متعدد، احادیثی را که به طور مشخص به حضرت حجت بن الحسن(عج) اشاره دارند تغییر داده یا بخشی از آنها را حذف کرده است تا دعاوی خود را اثبات کند. این روش نه تنها اعتبار علمی کتاب ایقان را خدشهدار میکند بلکه نشان دهنده ناپایداری استدلالهای مطرح شده در آن و ارتکاب رفتارهای ضد اخلاقی است. علاوه بر این ایشان در برخی موارد از روایات و احادیثی استفاده کرده است که خود بیشتر آنها را جعلی و موهوم دانسته بود اما زمانی که این روایات به نفع اهداف او بودند از آنها برای اثبات ادعاهایش بهره جسته است.
با وجود اینکه ایقان با هدف انکار وجود حضرت حجت بن الحسن(عج) و معرفی علی محمد باب به عنوان قائم اسلام نوشته شده است، ولی این مطالعه نشان میدهند که نه تنها در اثبات این ادعا ناکام مانده بلکه خود به یکی از بهترین دلایل برای اثبات وجود حضرت محمد بن الحسن(عج) تبدیل شده است.»
در بخش انتهایی این فصلنامه، ۱۹ غلط مشهور درباره بهائیت بیان شده است که نگاهی به مهمترین اشتباهات رایج درباره بهائیت که در جامعه رواج یافته میپردازد. در مقدمه این بخش آمده است: «بسیاری از اوقات، موضوع بهائیت در اذهان مردم با اطلاعات نادرستی همراه است. در این میان برخی اشتباهات رایج که گاهی مبلغان و تشکیلات عنوان میکنند به شکلی پرتکرار برای جوانان و عموم مردم شده است. برای رفع این شبهات ارجاع به منابع سنگین و پژوهشهای عمیق همیشه مقدور نیست و گاهی این افراد فرصت و امکان مطالعه عمیق و طولانی در موضوع بهائیت را ندارند و با گفتارهای کوتاهی دچار برخی تصورات نادرست شدهاند. بنابراین در پاسخ به آن نیز باید یک متن مستند، کوتاه، کاربردی و دقیق ارائه شود.»
انتهای پیام