شناسهٔ خبر: 69791480 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

طی نامه‌ای به وزیر علوم مطرح شد

گزارش انجمن اسلامی از آنچه در دانشگاه شیراز گذشت

انجمن اسلامی دانشگاه شیراز در نامه‌ای به وزیر علوم توضیحاتی را در خصوص آنچه در نمایشگاه پنجره رخ داده را ارائه کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، انجمن اسلامی دانشگاه شیراز در نامه‌ای به حسین سیمایی صراف، وزیر علوم تحقیقات و فناوری، توضیحاتی را در خصوص آنچه در نمایشگاه پنجره رخ داده را ارائه کرد.در این نامه آمده است:

 

جناب آقای دکتر سیمایی صراف

وزیر محترم علوم تحقیقات و فناوری

 

سلام علیکم

وقایعِ این روزهای دانشگاه شیراز، هر چند تلخ، برای اهلِ دقّت خالی از اشارات و بیّنات نیست. 

معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه شیراز در آبان‌ماه 1403 اقدام به برگزاری️ نمایشگاهی کرد تا انجمن‌های علمی، تشکل‌های اسلامی، کانون‌های فرهنگی و ... به معرفی فعالیت‌های خود بپردازند. همه چیز روی کاغذ خوب و تحسین‌برانگیز می‌نمود و حتی در عمل و اجرا نیز، طراحی فضا و غرفه‌ها و برنامه‌ریزی‌های انجام شده جالب توجّه و شایستۀ تقدیر بود. با این وضع می‌شد امیدوار بود که شاهد نمایشگاه بانشاطی خواهیم بود که بتواند ظرف یک هفته تا حدّی یخِ فضای دانشجویی در سال تحصیلی جدید را بشکند، خونی تازه در رگ‌های تشکل‌ها روانه کرده و نودانشجویان را با زیستِ غنی‌تر و فعّال‌تری آشنا سازد.

 

اما به زودی روشن شد که این فضای مناسب و زحماتِ انجام شده به چشمِ گروهی از افراد، نه محیطی برای رشد و تعاملِ سازندۀ اهالیِ دانشگاهِ شیراز، بلکه همچون مجال و فرصتی استثنائی برای پیش‌بُردِ پروژه‌های خاصّی نگریسته می‌شود که به‌ویژه در چند ماه اخیر به نحو آشکار و نهان پیگیری کرده بودند. در این راستا، این گروه‌ها کارِ خود را با طرّاحی مسأله‌دارِ فضای داخلیِ غرفه‌ها شروع کرده و در نهایت با برپاییِ آشوب و اغتشاشِ هدفمند و برنامه‌ریزی شده و سپس فضاسازی رسانه‌ای و هوچی‌گری‌های مضحک و رقّت‌برانگیز به زعم خود پازل پروژۀ خود را در این مرحله تکمیل کردند. 

در ادامه برای روشن‌تر شدن ماجرا و ابعادِ مختلفِ آن، گزارشی تحلیلی ارائه می‌گردد.

 

«در حملۀ اخیر به ایران چندین تن از کادرِ ارتش نیز به شهادت رسیدند تا فارغ از بحث‌های حاکمیتی بحث‌های ملیتی را به وسط بکشد». این جمله بخشی از طرّاحی فضای داخلیِ غرفۀ یکی از این گروه‌ها بود که برای شناساییِ بهترِ پروژه‌ای که این ماه‌ها در دانشگاه شیراز پیش بُرده شده بسیار مناسب است؛ متنی که به ظاهر در باب تجاوز بزدلانۀ رژیم صهیونیستی به خاک کشور نوشته شده اما لایه‌های نه‌چندان پنهانِ آن گویای بسیاری مسائل است. 

معنای تفکیکِ «بحث‌های حاکمیتی» از «بحث‌های ملیتی» در جملۀ فوق چیست و کسانی که این تعبیر را به نحو برجسته بر پیشانیِ غرفۀ خود آورده و به مخاطبِ خود منتقل می‌کنند، دقیقاً چه می‌اندیشند؟ 

 

نکتۀ اول و بدیهی که هر ذهنِ متوسطی متوجه آن خواهد شد این است که چنین تفکیکی یعنی مخالف هم انگاشتن و اعلام کردنِ تعارضِ میانِ «حاکمیت» که در اینجا مشخصاً نظام جمهوری اسلامی ایران مُراد است، و «ملیت». البته نویسندگان به این سطح اکتفا نکرده و برای اینکه حتی اذهانِ پایین‌تر از متوسط هم مُرادِ آن‌ها را متوجه شوند، بلافاصله در ادامۀ این جمله، جمله‌ای دیگر آورده‌اند تا سخنِ خود را با صدای بلند اعلام کرده باشند: «مردم ایران دل خوشی از حاکمیت ندارند». مسأله روشن است. گروهی در دانشگاه شیراز رسماً و علناً بر سر درِ غرفۀ خود حاکمیتِ کشور را زیر سؤال بُرده و از ادبیاتی استفاده می‌کنند که مشخّصاً در رسانه‌های ضدّایرانی و دشمن به کار می‌رود. 

 

نکتۀ دوم که هر چند آن نیز به وضوح آشکار است اما درکِ آن شاید کمی نیاز به دقت و توجّه داشته باشد، معنای خاصی است که نویسندگانِ این جملات کوشیده‌اند تا با قرار دادنِ آن‌ها در بسترِ کلی‌تر متن به ذهنِ خواننده متبادر کنند. متن به ظاهر در باب بزرگداشتِ شهدای والامقام ارتش فداکار جمهوری اسلامی ایران نوشته شده، اما آوردنِ این جملات و تفکیک کردنِ ارتش از حاکمیت به وضوح معنایی ضدّامنیتی دارد که هر چند تلاشی مذبوحانه و مضحک است، اما دقیقاً با خیال خامی که سال‌هاست توسط دشمنان این مرزوبوم پرورانده و در رسانه‌هایشان تبلیغ شده منطبق است. آیا طرح این ادبیات مشکوک و ضدّامنیتی که مشخصاً پس از اغتشاش‌های 1401 توسط دشمنانِ خام‌اندیش تبلیغ و برجسته‌تر شد، در پیشانیِ غرفۀ مذکور اتفاقی است؟

 

ماجرا وقتی جالب‌تر می‌شود که در وجهی دیگر از غرفه، شاهدِ نقشه‌ای از کشور عزیزمان ایران بودیم که با رنگِ قرمز طراحی شده و درونِ آن با فونتِ قرمزِ برجسته نوشته شده بود: «با فشار نهادهای داخلی و خارجیِ دانشگاه، اسامیِ فرزندانِ ایران، از تیغ سانسور رد شد». فارغ از مشکل دستوری و معناییِ این جمله، طراحیِ بصریِ آن بار دیگر یادآورِ طرحی است که در اوج اغتشاشات 1401 توسط رسانه‌های مذکور منتشر و کوشیده شده بود با ذکر اسامی برخی از افرادی که در جریانِ اغتشاشاتِ مذکور به نحوی مشکوک کشته شده بودند، مسؤولیتِ سرنوشتِ آن‌ها را متوجه نظام سازد (افرادی که بعدها پیگیریِ پروندۀ برخی از آن‌ها توسط خبرنگاران مستقل حقیقتِ ماجرا را روشن ساخت و طراحان این تبلیغات دروغین را رسوا).

همچنین، در سویۀ دیگری از غرفۀ مذکور، شاهد نصب بنر دیگری بودیم که در ابتدای آن جملۀ بزرگ «ما ادامه داریم...» درج شده و سپس از قیام ۱۵ خرداد و انقلاب اسلامی (البته با عنوانِ «انقلاب ۵۷») و جنگ تحمیلی یاد شده بود. 


اما در ادامه شاهد ذکر اسامیِ «جنبش سبز» و «اعتراضات ۱۴۰۱ ایران» و «ورود نظامیان به دانشگاه صنعتی شریف» و ... و درج تصاویر میرحسین موسوی و ... هستیم. برآیندِ این بنر که در ظاهر برای اشاره به تاریخ کنشگری‌های دانشجویان ایران‌زمین طراحی شده چیزی نیست جز مصادره به مطلوبِ جنبشِ دانشجویی و اعلام وقایعی همچون اغتشاشات ۱۳۹۶ و ۱۴۰۱ به عنوان دستاورد‌های آن و قرار دادنِ افرادی همچون میرحسین موسوی در جایگاه الگو‌های این جنبش مظلوم.


کنار هم قرار دادنِ این محتوا‌ها گویای یک طراحیِ یک‌پارچۀ بصری برای این غرفه است تا پیامی مشخص را به مخاطبان، مخصوصاً نودانشجویان، القا کند؛ پیامی که با تحلیلِ مختصر فوق وجوهِ ضدّامنیتی و خطرناک آن به وضوح آشکار شد. این ماجرا البته در سطح بنر نماند و در ادامه شاهد بودیم که این فضاسازیِ بصری، به کنشگریِ عملی نیز منجر شد و اعضای همین تشکل‌ها در عمل پای اغتشاش و آشوب را به دانشگاه شیراز باز کردند و شُد آنچه شد.

 
به راستی در پستوی این تشکّل‌ها چه خبر است و بر سرِ اذهانِ دانشجویانِ معصوم چه می‌آید؟ آیا القا کردنِ تعارض میانِ حاکمیت و مردم و تلاش برای شائبه‌دار کردنِ ذهنِ مخاطب در بابِ مواضعِ حکیمانه و مدبّرانۀ رهبر انقلاب و دستگاه حاکمۀ جمهوری اسلامی ایران در مصاف با جبهۀ استکبار و همچنین ربط دادنِ این ماجرا به تقدیر از شهدای ارتش یک کنشِ دانشجویی معمولی و عادی است؟ آیا دانشجویی که به او القا شده اغتشاشگرانِ ۸۸ و ۱۴۰۱ عقبۀ تو هستند، اساساً توانِ تحلیلِ درست و کنشگریِ مسؤولانه و ملّی-میهنی را خواهد داشت؟ از همه مهم‌تر، آیا خطّ فکری و پروژه‌ای که این تشکل‌ها دنبال می‌کنند، به راستی «دانشجویی» بوده و در سطحِ اعضا طراحی و اجرا شده است یا اینکه...؟!


هدف از تنظیم این نامه پاسخگویی به توهین‌های صورت گرفته به شانیت انجمن اسلامی نبوده و اساسا به خاطر احساس خطر نسبت به فعالیت‌هایی که منجر به مسموم کردن فضای دانشگاهی میشود حسب وظیفه‌ی خطیر دانشجویی خود این نامه تنظیم گردید.

رو نوشت به:
استاندار محترم فارس
معاونت سیاسی و امنیتی استانداری فارس
مسئول محترم نهاد رهبری در دانشگاه شیراز
مدیرکل حراست استان فارس
ریاست محترم دانشگاه شیراز
مدیریت حراست دانشگاه شیراز