جوان آنلاین: فراخوان جایزه ادبی جلال آلاحمد در شهریورماه امسال منتشر شد و درحالیکه طبق آییننامه این جایزه، باید مراسم اختتامیهاش در زادروز جلال، یعنی ۱۱ آذرماه برگزار شود، اما در فاصله دو هفته تا این تاریخ، هنوز خبری از اعلام دبیر، اعضای هیئت علمی، داوران و زمان برگزاری مراسم پایانی آن نشده است.
به گزارش فارس، بهروز جلالی، شاعر، معاون اجرایی بنیاد شعر و ادبیات داستانی وزارت ارشاد و دبیر اجرایی چند دوره جایزه درباره روند جایزه جلال در سالهای اخیر به گفتگو نشسته است. او میگوید: متأسفم که بگویم این جایزه ادبی در سالهای اخیر بسیار از اعتبار خود و قابلیتهایش دور شد و با آن باری به هرجهت رفتار شد. در این سالها تنها یک دوره که آقای گلعلی بابایی بهعنوان دبیر این جایزه حضور پیدا کرد، دوره مناسبی بود. آن هم به این دلیل که او در حوزه مستندنگاری دفاع مقدس مشخصاً کارکرده و از افراد تأثیرگذار هستند. او از نقش ارتباطی خود با نویسندگان استفاده کرد و توانست تا حدودی شرایط را بهتر کند. این شاعر به تغییرات آییننامه اجرایی این جایزه اشاره کرد و گفت: جایزه جلال از دوره هفتم که به بنیاد شعر و ادبیات داستانی واگذار شد، تغییراتی را در آییننامه اجرایی داشت و این تغییرات در جهت ارتقای جایگاه و منزلت این جایزه بود. از جمله این تغییرات آن بود که اعضای هیئت علمی، داوران و دبیرخانه و سایر افرادی که در اجرای این جایزه نقش داشتند، امکان واردکردن کتابشان به رقابتها را نداشتند. این قانون به درخواست خود برگزارکننده وضع شد تا شائبهای به وجود نیاید.
گلعلی بابایی، دبیر شانزدهمین دوره
وی افزود: علاوه بر آن، تبدیل بخش تاریخنگاری به مستندنگاری و تکنگاری بود. علتش هم آن بود که این دو حوزه به ادبیات مرتبطتر هستند. قانون دیگری که گذاشته شد، این بود که دبیر جایزه جلال، الزاماً داستاننویس باشد. این از جمله قانونهایی است که در دورههای اخیر زیرپا گذاشته شده و دبیر، داستاننویس و صاحب آثار خلاق نبوده است. جلالی همچنین به این نکته اشاره کرد که یکی دیگر از آرمانهای جایزه جلال تأثیرگذاری در ارتقای سطح کتابخوانی در جامعه عام کشور بود که بهطورقطع این اتفاق تاکنون رقم نخورده است. او به اهمیت نقش رسانهها در جایزه جلال تأکید و بیان کرد: در دورهای از جایزه جلال ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی را داشتیم و قرار شد نویسندگان مشهور انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مورد تجلیل قرار بگیرند. کارگروه داوری تشکیل شد و قرار شد در این بخش بهعنوان بخش جنبی، اصحاب رسانه یعنی خبرنگاران و دبیران سرویس فرهنگی رسانهها دست به انتخاب این نویسندگان بزنند. این تصمیم برای مشارکت عملی رسانهها بود و اگر بررسی کنید خواهید دید که در آن دوره معدل بالایی از اخبار جایزه جلال به رسانهها راه پیدا کرد. ما شأن خبرنگار را فقط در حضور در نشست خبری محدود نکردیم؛ بلکه کاری کردیم که او مشارکت داشته باشد. وقتی رویداد مهم ادبی را که بهنوعی نوبل ادبیات داستانی ایران محسوب میشود، از چشم اصحاب رسانه پنهان کنیم، نتیجه همین میشود که هست.
خالق مجموعه شعر «بهجای گالیله مینویسم» ادامه داد: وقتی اعتقاد داشته باشیم که ادبیات برای تمام جامعه و نویسندگان است، بهعنوان برگزارکننده سعی میکنیم روی ریل قانونی آن قدم برداریم. مگر میشود رویداد ادبی در کشور برگزار شود، اما رسانه در آن نقش کمی داشته یا اصلاً نداشته باشد؟ اگر این گونه است، یعنی یک جای کار میلنگد و حتماً نتوانستهایم افکار رسانه که برآیند افکار جامعه است، اقناع کنیم. یعنی ما نتوانستیم آنها را به این باور برسانیم که ما یک جایزه بیطرف و متعهد را برگزار میکنیم. این چهره ادبی درباره چارچوب انتخاب آثار گفت: چارچوب انتخاب آثار این است که آثار منتشر شده در سال گذشته (ما قبل سال جایزه) دارای زبان فارسی و مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشند. طبیعتاً در این بین اگر نویسندهای در سلیقه، تفکر و کتابش عنادی با نظام داشته باشد، از این دایره حذف میشود. اما در دورههای اخیر افراد به هر چیزی غیر از ادبیات فکر کردهاند. دبیر سابق اجرایی جایزه جلال افزود: البته این به شاکله و دستگاه اجرایی برنمیگردد. مشکل از نگاه کلان این قضیه است که اشرافی به حوزه ادبیات نداشت. وقتی اشراف وجود نداشته باشد، مسلماً افرادی را برای اعضای هیئت علمی انتخاب میکند که اگر چه در حوزه خودشان شاخص هستند، اما نویسنده داستان نیستند و یا ترکیب و چینش اعضای هیئت علمی را درست نمیکنند. این ترکیب باید شامل داستاننویس، رماننویس، مستندنگار، مدرس داستان، مترجم و اهل رسانه باشد. مثال بارزش تیم فوتبال است. در یک تیم فوتبال نمیتوان تمام بازیکن را دروازهبان انتخاب کنیم؛ حتی اگر تمام آنها دروازهبان خوبی باشند.
بهروز جلالی، دبیر اجرایی ادوار جایزه جلال
جلالی خاطرنشان کرد: در دورههای اخیر افرادی برای هیئت علمی و داوران انتخاب شدهاند که آنها را قبول دارند و جزئی از آنها هستند. متأسفانه این نگاه حاکم است که دیگران یا با ما یا علیه ما هستند. باید بگویم که در جامعه فرهنگی این گونه نیست. ممکن است کسی با ما نباشد، اما الزاماً علیه ما نباشد. جلالی درباره تأخیر به وجود آمده در برگزاری این دوره از جایزه جلال گفت: متأسفانه در سالهای تلاقی جایزه جلال با تغییر دولتها بیشترین آسیب به زمان و اعتبار جایزه وارد میشود. علت آن هم این است که دستگاه فرهنگی مستقر تمایلی نشان نمیدهد؛ چون قرار است این دوره از جایزه به نام مدیر و وزیر بعدی ثبت شود. از طرف دیگر افرادی که تازه مستقر شدهاند، فرصت ندارند کاری کنند. وی افزود: سؤال من این است که اصلاً جایزهای که آذرماه برگزار میشود چرا شهریورماه باید فراخوان بدهد؟ جایزه جلال که یک رویداد دائمی است و میتوان زودتر اقدام کرد. دبیر سابق اجرایی جایزه جلال ادامه داد: به عقیده من با اندیشیدن تدابیری میتوان این فضا را مدیریت کرد. باید در نظر داشت که فرایند تغییر دولت، وزیر و معاونین و مدیران یک فرایند زمانبر است. علاوه بر آن خود جایزه جلال نیز نیازمند زمان کافی است؛ بنابراین یکبار برای همیشه باید تدبیر کرد که این دوره انتقال، آسیبی به جایزه جلال نزند و تبدیل به عادت شود.