«حقالناس» مهمترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانیترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز میفرمایند: «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمهای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.»
اوج جلوهگاه توجه به حقالناس در مکتب اسلام و اهلبیت(ع) را میتوان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند، برداشت، چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت میدانستند.
همین رویداد مهم و درسآموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا با آغاز ماه محرم امسال به موضوع مهم «حقالناس» بپردازد و بخشهایی از کتاب «حقالناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی» نوشته آیتالله مظاهری را به نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش هشتادو سوم با عنوان «حقالناس فرهنگی؛ تخلف از قوانین، مقررات و قراردادها» را میخوانید.
تخلف از قوانین، مقررات و قراردادها
از دیگر مصادیق حقالناس، تخلف از قوانین جامعه یا مقررات عمومی یا قراردادهای منعقد شده بین افراد است؛ چراکه عمل برخلاف قانون یا کوتاهی در رعایت مقررات یا تخلف از قرارداد، همواره حق گروهی از مردم را پایمال میکند. از سوی دیگر، تخلف از قانون و مقررات، ارتباط مستقیم با فرهنگ جامعه دارد. جامعهای که در آن پایبندی به عمومی قانون حاکم نباشد، از نظر فرهنگی، ضعیف است؛ پس، کوتاهی در رعایت قوانین و مقررات، به فرهنگ اجتماع ضربه میزند و از این جهت یکی از مصادیق حقالناس فرهنگی به حساب میآید. همه در برابر قانون و مقررات یکسانند و اگر قانونی وضع یا مقرراتی تصویب میشود، هیچ کس نمیتواند خود را از پایبندی در عمل به آن مبرا بداند.
دین مبین اسلام از همه میخواهد که صاف، صادق، باصفا و با حقیقت باشند. قرآن کریم در این باره میفرماید: «یا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلاً سَدِیداً یصلح لکم أعمالکمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ». اگر صفا و صداقت در جامعه حاکم باشد، خداوند متعال کارها و امور مردم را اصلاح میکند و ازخطاها و گناهان آنها میگذرد. مثال برای تخلف از قانون، مراعات نکردن قوانین رانندگی است. با تأسف باید گفت که در رانندگیها حقالناس فراوانی اتفاق میافتد. مثلاً سبز بودن چراغ راهنمایی به معنای حق عبور و قرمز بودن آن به منزله دستور توقف است؛ حال اگر کسی چراغ قرمز را رد کند، در واقع علاوه بر ایجاد هرج و مرج، حق عبور دیگران را از آنها سلب کرده و این حقالناس است. رعایت نکردن سایر حق تقدمها نیز پایمال کردن حق مردم است. تند رفتن، باشتاب رفتن، بوق زدن بیجا و تخلفاتی از این قبیل گاهی منجر به ترسیدن یا حتی تشدید ناراحتی قلبی یا سکته دیگران میشود و ضمانآور است.
هر حرکتی که سبب ترسیدن دیگران شود، کیفر دارد. از رسول خدا(ص) به روایت امام صادق(ع) نقل شده است که هر که دیگران را بترساند، در قیامت که هیچ پناهگاه و سایهای، جز سایه رحمت خدای عزوجل نیست، خدا او را خواهد ترساند؛ «مَنْ نَظَرَ إِلَى مُؤْمِن نَظْرَةً لِیخِیفَهُ بِهَا أَخَافَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ یَوْمَ لَا ظَلَّ إِلَّا ظَلَّهُ». نکته شایان توجه در این مبحث آن است که رعایت قوانین و مقررات در هر کشوری لازم است. مسلمان حق ندارد در کشورهای خارجی، به بهانه اینکه حکومت آنها حکومت کفر است، از قانون سرپیچی کند. وقتی عبور از چراغ قرمز یا ورود به خیابان یک طرفه طبق قانون ممنوع است، تخلف از آن قانون در بلاد کفر نیز حرام است. اگر کسی به کشور دیگری رفت، باید طبق قوانین آن کشور عمل کند. مثلاً طبق قانون انگلستان، راننده ماشین سمت راست مینشیند. کسی که میخواهد در لندن رانندگی کند باید تابع قانون باشد و مثل آنها عمل نماید.
تخلف از قوانین دولتها، حتی دولت کافر، جایز نیست. حال اگر در موارد نادری، قانونی خلاف شرع در کشورهای خارجی یافت شود، انسان متقی باید به آن کشور مسافرت نکند تا مرتکب خلاف شرع نشود. نقل میکنند زمانی که امام خمینی(ره) در «نوفل لوشاتو بودند، به جهت رعایت سادهزیستی معمولاً یک غذای بسیار مختصر و حاضری داشتهاند. عدهای از ایران برای دیدار ایشان به فرانسه میروند. آنها وضعیت خوراک حضرت امام و اطرافیان ایشان را میبینند. اتفاقاً ماه محرم هم بوده است، بنابراین در بین خودشان پولی جمع کرده گوسفندی میخرند و در حیاط پشت محل سکونت، امام آن را ذبح میکنند مقداری از گوشت قربانی را برای ایشان میفرستند. اما طبق قانون، فرانسه ذبح هر حیوانی، خارج از کشتارگاه ممنوع بوده است. حضرت امام، بعد از اطلاع از این قانون میفرمایند: چون تخلف از قانون است، من از این گوشت نمیخورم.
تخلف از آنچه بین افراد مقرر یا قرارداد میشود، نیز حقالناس است. مثلاً اگر ساکنان یک ساختمان یا مجتمع مسکونی یا همکاران یک اداره بین خودشان مقرراتی تصویب کنند، تخلف از آن مقررات که بر آن توافق کردهاند، جایز نیست. هر چند تخلف آنها خلاف شرع یا خلاف قانون هم نباشد. قراردادهایی که در معاملات یا غیر آن، بین اشخاص منعقد میگردد، لازم الاجرا است. وقتی دو یا چند نفر قراردادی را امضا میکنند، در واقع، عمل به آن را تعهد کردهاند و باید به وعده و عهد خود وفا نمایند.
قرآن کریم، در سوره مؤمنون، اهل ایمان را با صفاتی از جمله «وفای به عهد» معرفی میفرماید: «وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ». در روایات اهل بیت(ع) نیز بر وفای به عهد تأکید شده است. پیامبر اکرم(ص) در روایتی، وفای به عهد را یکی از خصلتهای مؤمن برمیشمرند که بدون آن ایمان انسان تکمیل نخواهد شد، «لا یکمُلُ الْمُؤْمِنُ إِیمَانُهُ حتى... و إذَا وَعَدَ وَفَى»، نظور از وفای به عهد این است که اگر انسان با کسی وعده کرد یا قراری گذاشت، باید طبق آن عمل کند. گاهی وعده مالی است، مثلاً به کسی گفته میشود من قرض تو را ادا میکنم؛ یا وعده ازدواج است و انسان قرار ازدواج با یک نفر میگذارد، حال اگر به وعده و قرار قبلی وفا نکند، گناه و حقالناس است.
وفای به عهد در خانه و بین اعضای خانواده نیز لازم است، اگر زن و شوهر به همدیگر یا به فرزندان و عدهای دادند، باید به آن پایبند باشند. به خصوص اگر وعده پدر و مادر برای بچهها عمل نشود، امنیت روانی آنها در خانه خدشهدار میگردد و سبب سلب اعتماد و اطمینان آنها نسبت به پدر و مادر خواهد شد. خلاصه اینکه امتناع از وفای به عهد، علاوه بر اینکه گناه و حقالناس، است، اعتماد بین افراد، چه در خانه و چه در جامعه را از بین میبرد و به فرهنگ عمومی اجتماع نیز لطمه خواهد زد.
در فصل اول این کتاب حقوقی که بر عهده انسان است، به سه قسم کلی «حقوق نفس»، حقوق «حقوق خالق هستی» و «حقوق مخلوقات» منقسم شد. حقوق مخلوقات نیز در سه دسته «حق طبیعت و محیط زیست»، «حق حیوانات» و «حق مردم»، دستهبندی گردید. پس از آن قدری با پیامدهای ناگوار تضییع آن حقوق آشنا شدیم و فهمیدیم که ادای حقوق پایمال شده و جبران آن نزد خداوند متعال از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ چنان که اگر کسی حقوق پایمال شده را جبران نکند و از دنیا برود، با عذاب سختی مواجه خواهد شد و در آخرت دچار خسران میگردد.
انتهای پیام