سمیه خلیلی- دیپلماسی، به عنوان ابزاری برای حل منازعات و جلوگیری از جنگها، همواره در تلاش بوده است تا از تشدید بحرانهای بینالمللی و داخلی جلوگیری کند. با این حال، در برخی مواقع، این ابزار نتوانسته است در برابر بحرانهای بزرگ و جنگهای مخرب موفق عمل کند. دلایل مختلفی برای عدم موفقیت دیپلماسی در این زمینه وجود دارد؛ از جمله ضعف در اراده سیاسی طرفها، بیاعتمادی متقابل، نبود زمینههای مشترک و گاهی استفاده ابزاری از دیپلماسی به جای آنکه واقعاً به حل بحرانها منجر شود. در بسیاری از مواقع، دیپلماسی تنها زمانی مؤثر واقع شده است که شرایط به شدت بحرانی و غیرقابل کنترل شده است و هیچ راهی جز مذاکره و توافق باقی نمانده است.
یکی از نمونههای بارز شکست دیپلماسی در مواجهه با جنگهای بزرگ، جنگهای خاورمیانه است که در بسیاری از آنها تلاشهای دیپلماتیک به دلیل مسائل پیچیده سیاسی، مذهبی و ایدئولوژیک ناکام ماندهاند. جنگ غزه، بهویژه در سالهای اخیر، یکی از این نمونههاست. این جنگ که بین اسرائیل و گروههای مقاومت فلسطینی در نوار غزه، جریان دارد، نشاندهنده محدودیتهای دیپلماسی در حل بحرانهای طولانیمدت و پیچیده است. در حالی که مذاکرات و قطعنامههای بینالمللی و منطقهای بهطور مستمر در جریان بودهاند، هنوز این جنگها بهطور اساسی پایان نیافتهاند و هر بار که شرایط اندکی آرام میشود، دوباره با شدت بیشتری شعلهور میشود.
این وضعیت نشان میدهد که در مواجهه با بحرانهای عمیق، دیپلماسی ممکن است نتواند بهطور کامل از جنگها جلوگیری کند و حتی ممکن است خود به ابزار فشار و چانهزنی بدل شود، بدون آنکه راهحلهای واقعی برای صلح و ثبات در بلندمدت ارائه دهد.
پس از بیش از یک سال از آغاز بحرانهای خونین در غزه و لبنان، هیچیک از کشورهای جهان نتواستهاند از طریق دیپلماسی از پیشرفت نسلکشی در این مناطق جلوگیری کنند. این بحرانها نه تنها به کشتهشدن هزاران غیرنظامی و ایجاد یک وضعیت انسانی فاجعهبار انجامیده، بلکه دیپلماسی بینالمللی را با چالشهای بزرگ مواجه کرده است.
بحران غزه و لبنان پیچیدگیهای عمیقی دارد
اندرو لونگ، تحلیلگر هنگ کنگی مسائل بینالملل در گفتگوی اختصاصی با باشگاه خبرنگاران جوان در توضیح علل ناکامی دیپلماسی جهانی میگوید: «بحران غزه و لبنان پیچیدگیهای عمیقی دارد. اسرائیل به گروه حماس بهعنوان تهدیدی جدی نگاه میکند و در واکنش به حملات حماس، اقدامات نظامی خود را تشدید کرده است. این وضعیت در کنار مسائل داخلی اسرائیل، سیاستهای نتانیاهو و روابط این کشور با ایالات متحده، مانع از یافتن راهحلی دیپلماتیک برای پایان دادن به خشونتها شده است.»
وی افزود: ایالات متحده به دلیل روابط ویژه با اسرائیل و لابیهای سیاسی و اقتصادی مرتبط با این کشور، در مواجهه با بحرانهای خاورمیانه اغلب از اتخاذ مواضع قاطع در جهت توقف درگیریها خودداری کرده است. همچنین، رقابتهای قدرتمحور و اختلافات منطقهای بهویژه در دوران حکومتهای جدید در کشورهای عربی، بر پیچیدگی بحران افزوده است.
رسانهها و بازیگران خارجی، چالشهای پیش روی دیپلماسی جهانی
لامیس جید، استاد دانشگاه ژنو و کارشناس مسائل بینالملل، در گفتگوی اختصاصی با باشگاه خبرنگاران جوان به برخی از چالشهای مهمی اشاره کرد که مانع از پیشرفت دیپلماسی در حل بحرانهای جهانی به ویژه جنگ در خاورمیانه میشود و گفت: «اعتماد و اعتبار میان طرفین مذاکره، دخالت بازیگران خارجی که میتوانند روند مذاکرات را مختل کنند، تضاد منافع، و فشارهای سیاسی داخلی، از جمله موانع اصلی دیپلماسی هستند.»
او همچنین میافزاید که تأثیر رسانهها و افکار عمومی در دنیای امروز نقش مهمی در شکلدهی به سیاستهای دولتها و روند مذاکرات ایفا میکند. در دنیای امروز، رسانهها میتوانند مسیر مذاکرات را تحت تأثیر قرار دهند و حتی برخی از تحولات بینالمللی را دچار وقفه کنند.
دیپلماسی چندجانبه، راه حل جنگ غزه و لبنان
سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل و اتحادیه عرب از جمله نهادهایی هستند که میتوانند در حل بحرانهای جهانی نقشی کلیدی ایفا کنند. لامیس جید معتقد است که دیپلماسی چندجانبه میتواند به پیدا کردن راهحلهای جامعتر کمک کند: «دیپلماسی چندجانبه میتواند باعث ایجاد نقطهنظر مشترک میان کشورهای مختلف و تسهیل روند مذاکرات شود.»
با این حال، او بر این نکته تأکید میکند که «سازمان ملل نتواسته است در عمل به وظیفه اصلی خود در جلوگیری از وقوع جنگها و بحرانهای جهانی عمل کند. بسیاری از کشورها بهویژه قدرتهای بزرگ، اصول معاهدات بینالمللی و استقلال سیاسی کشورها را نقض کردهاند.»
نیاز به پشتوانه قدرت نظامی و استراتژیهای بلندمدت
استاد دانشگاه ژنو در ادامه توضیح میدهد که موفقیت یا شکست دیپلماسی بستگی زیادی به پشتوانه قدرت نظامی و استراتژیهای بلندمدت دارد. او به نقل از کارل فون کلازویتز، نظریهپرداز نظامی آلمانی، میگوید: «جنگ در حقیقت ادامه دیپلماسی با ابزارهای دیگر است.» به گفته جید، دیپلماسی باید کانالهای جدیدی برای ارتباط با جوامع و فرهنگهای مختلف پیدا کند تا بتواند فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی لازم را برای حل بحرانها وارد کند.
او معتقد است که سفرای کشورهای مختلف باید از دایره نخبگان سیاسی خارج شوند و با مردم و رسانهها ارتباط بیشتری برقرار کنند. «سفرای امروز باید به رسانههای اجتماعی روی آورند، ابعاد انسانی خود را نشان دهند و با مخاطبان از فرهنگهای مختلف تعامل کنند.»
بحرانهای غزه و لبنان نماد پیچیدگیهای دنیای امروز و چالشهای پیش روی دیپلماسی جهانی است. علیرغم تلاشهای مختلف دیپلماتیک، فقدان اعتماد میان طرفین درگیر، تضاد منافع و دخالتهای خارجی، مانع از رسیدن به راهحلهای پایدار و مؤثر شده است. دیپلماسی در دنیای کنونی نیازمند استراتژیهای جدید و توانمندیهایی است که تنها از طریق همکاریهای چندجانبه، احترام به معاهدات بینالمللی و قدرت نظامی همراه با رویکرد انسانی قابل تحقق است.