شناسهٔ خبر: 69767473 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

دیدگاه

فرامتن یک خیزش در اروپا

صاحب‌خبر - محمد ناصری: حضور هزاران نیروی ویژه پلیس فرانسه در پاریس قبل، حین و پس از برگزاری رقابت تیم‌ ملی این کشور اروپایی با تیم فوتبال رژیم اشغالگر قدس، نقطه آشکارساز شکاف «دولت - ملت» در غرب بر سر حمایت از رژیم کودک‌کش صهیونیست محسوب می‌شود. اخبار موثق مخابره شده از فرانسه نشان می‌دهد شرایط پاریس در زمان برگزاری بازی و پس از آن تفاوتی با برقراری حکومت نظامی نداشته و حتی این مساله، رفت و آمد بسیاری از شهروندان را در روز بازی مختل کرده است. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه که یکی از اصلی‌ترین حامیان نسل‌کشی غزه و جنگ در لبنان محسوب می‌شود، تلاش کرد نهایت تضمین‌های ممکن را جهت ارائه یک نمایش صهیونیست‌پسند در کنار برج ایفل ارائه دهد اما شرایط حاکم بر ورزشگاه و بیرون آن، اجازه تحقق این سناریوی مضحک و دروغین را به کاخ الیزه نداد. براستی چه اتفاقی در اروپا رخ داده است؟ چرا با وجود حمایت‌های مطلق سران اروپا از موجودیت و عملکرد رژیم اشغالگر، شاهد اوج‌گیری «صهیونیسم‌ستیزی» در غرب هستیم؟ آنچه در آمستردام و پاریس رخ داد و در دیگر پایتخت‌های اروپایی نیز در حال رخ دادن است، قطعا نقطه آغاز صهیونیسم‌زدایی از سوی شهروندان این کشورها نبوده و باید از آن به عنوان «نقطه آشکارساز» در استمرار این روند یاد کرد. طی سال‌های اخیر، مقامات فرانسوی و آلمانی تلاش کرده‌اند با مترادف‌سازی صهیونیسم‌ستیزی با یهودستیزی و جرم‌انگاری حداکثری در قبال آن، هزینه‌های مخالفت با ماهیت نامشروع رژیم اشغالگر قدس و حتی عملکرد این رژیم جعلی را در میان شهروندان خود افزایش دهند. با این حال جنگ غزه و لبنان، تبدیل به آوردگاهی شد که در آن «صهیونیسم» و متعلقات آن برای نخستین‌بار در معرض دید و قضاوت طولانی‌مدت و آشکار افکار عمومی غرب قرار گرفتند. تضمین مکرون به نتانیاهو جهت حفظ امنیت جانی طرفداران تیم فوتبال این رژیم، بیانگر عمق فاجعه‌ای است که علیه تل‌آویو در خاک اروپا رخ داده و روزبه‌روز بر ابعاد، نمادها، مصادیق و تبعات آن افزوده می‌شود. لابی‌های سوسیال - صهیونیست، ملی‌گرا -صهیونیست و محافظه‌کار - صهیونیست در فرانسه، آلمان، هلند و دیگر کشورهای اروپایی، به‌گونه‌ای آشکار قدرت تصویرسازی خود در قبال جنایات رژیم اشغالگر را از دست داده و حتی اکنون، در سال 2024 میلادی، با شکل‌گیری روایتی واقعی و تلخ از مساله فلسطین در ذهن شهروندان خود مواجه هستند. حذف، تحریف و معکوس‌سازی این روایت تثبیت‌شده، از عهده دستگاه‌های تبلیغاتی و امنیتی غرب خارج شده و در مقابل، افکار عمومی اروپا را به سوی گذار از صهیونیسم و بی‌توجهی نسبت به اصل ساختگی «مترادف‌سازی صهیونیسم‌ستیزی یا یهودستیزی» سوق می‌دهد. پس از پایان جنگ دوم جهانی، غرب مدعی احیای روابط دولت - ملت در اروپا شد. اتحادیه اروپایی( پس از انعقاد پیمان ماستریخت در اواخر قرن بیستم)، بر مبنای «منفعت جمعی اروپا»، «تحقق اراده جمعی شهروندان» و «هم‌افزایی دولت‌ها و ملت‌ها» شکل گرفت. اکنون منفعت جمعی دولت‌ها در تعارض مطلق با منفعت شهروندان قرار گرفته و دیگر نمی‌توان این دو را در همگرایی با یکدیگر تعریف کرد. مهم‌تر اینکه تضاد مواضع ماهوی و عملیاتی ملت‌های اروپایی با دولت‌های حامی تروریسم صهیونیستی در کشورهای‌شان، زمینه‌ساز گذار از ساختار حکمرانی کنونی شده است. وجه مشترک همه افرادی که امروز به خیابان‌های هلند و فرانسه آمده و فضای تنفس صهیونیست‌ها در خاک کشورهای‌شان را مسدود می‌سازند، آگاهی آنها نسبت به ناکارآمدی ساختار حکمرانی اروپایی - صهیونیستی و اراده آنها مبنی بر انهدام این ساختار شیطانی است. خط قرمزی که مکرون، شولتس، فن درلاین، جوزپ بورل و سیاستمداران حاکم بر اروپای واحد در قبال صیانت مطلق از صهیونیست‌ها تعریف کرده‌اند، تبدیل به عامل جداسازی و تفکیک آنها از شهروندان معترضی شده که دیگر کمترین علاقه‌ای نسبت به شنیدن روایات دروغین غرب نسبت به مساله فلسطین و داستان‌پردازی‌های سیاستمداران خود در این باره ندارند. این آگاهی جمعی، از جنس تأثر مقطعی یا غلیان احساسات ناشی از مشاهده صحنه‌های دلخراش جنایات رژیم کودک‌کش صهیونیستی در غزه و لبنان نیست، بلکه این آگاهی، ریشه در تغییر باور بسیاری از شهروندان اروپایی نسبت به اصل مساله اشغال فلسطین، کلیت و ماهیت رژیم صهیونیستی و بازی سیاستمداران اروپایی در زمین تل‌آویو دارد. مکرون قطعا با اعزام کل نیروهای امنیتی و نظامی حاضر در فرانسه نیز نمی‌تواند سدی در برابر این آگاهی جمعی ایجاد کند. وقایع آمستردام و پاریس نشان می‌دهد دیگر حتی اروپا نیز آشیانه‌ای امن برای تنفس مسموم و خطرناک صهیونیست‌ها نیست! حتی اگر جنگ غزه و لبنان در همین نقطه (با انعقاد پیمان‌های آتش‌بس) پایان یابد، این آگاهی جمعی همچنان در روند زمان شاخ و برگ گرفته و به نیروی محرک و مصدر اصلی تحرکاتی گسترده و فراگیر علیه اشغالگران خاک مقدس فلسطین تبدیل می‌شود. آینده صهیونیست‌ها نه فقط در اراضی اشغالی، بلکه در سراسر دنیا، تاریک‌تر از حد تصور دشمنان بشریت و انسانیت خواهد بود.