[شهروند] در تاریخ از توماس وودرو ویلسون، بیست و هشتمین رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا با عنوان بانی تأسیس «جامعه ملل»، سَلَف سازمان ملل متحد یاد شده است. ویلسون و فرانکلین روزولت در ایالات متحده به «رئیسجمهورهای زمان جنگ» مشهورند، چه آنکه اولی آمریکا را وارد جنگ بینالملل اول کرد و دومی کلید شرکت ایالات متحده در جنگ جهانی دوم را زد! پس از پایان جنگ جهانی اول، توماس وودرو ویلسون پیشنهاد تشکیل جامعهای از کشورهای مختلف برای حل و فصل بحرانهای جهانی را به عنوان یک ابتکار مطرح کرد. جالب اینجاست که پس از استقبال از پیشنهاد ویلسون که به تشکیل «جامعه ملل» انجامید، ایالات متحده آمریکا از عضویت در آن استنکاف کرد. دلیل این امر سیاستهای انزواطلبانه واشینگتن در آن برهه زمانی عنوان شد، اما آمریکا بعدها ثابت کرد برای حفظ منافع خود حاضر است در هر نقطهای از کره زمین به مداخله سیاسی و نظامی متوسل شود و «انزوا طلبی» فقط بهانهای برای فرار از ایفای نقش به عنوان کشوری مسئولیتپذیر بود.
نخستین جلسه جامعه ملل در غیاب آمریکا و روسیه
104 سال پیش، برابر 15 نوامبر ١٩٢٠ میلادی، «جامعه ملل» كه به دنبال اتمام جنگ بینالملل اول و به پیشنهاد توماس وودرو ویلسون برای جلوگیری از وقوع جنگ بزرگ دیگری ایجاد شده بود، با حضور نمایندگان ٤١ كشور برای نخستین بار در شهر ژنو سوئیس تشكیل جلسه داد. در این نشست نمایندگان دو قدرت جهانی یعنی ایالات متحده و همچنین روسیه حضور نداشتند. آمریکا براساس آن چه ذکر شد یعنی بهانهای به اسم انزوا طلبی، از عضویت در جامعه ملل عذر خواست و روسیه نیز به دلیل اوضاع بیثباتی که پس از انقلاب کمونیستی اکتبر دچار آن بود، به این جلسه دعوت نشد. اهداف جامعه ملل آنگونه که در میثاقنامه آن آمده، «جلوگیری از وقوع جنگ از طریق امنیت دستهجمعی»، «خلع سلاح» و «حل اختلافهای بینالمللی از راه مذاکره و حکمیت» ذکر شده بود. اما شاید بزرگترین حفره موجود در راه تشکیل این نهاد را سختگیری بیمورد متفقین نسبت به بازندگان جنگ جهانی اول باید برشمرد. عاملی که بازندگان را به ساز ناکوک جامعه ملل تبدیل کرد.
بنا شدن سازمان ملل متحد روی ویرانه جامعه ملل
«جامعه ملل» برای جلوگیری از آغاز جنگ بزرگ دیگری در مقیاس جنگ جهانی اول تشکیل شد، اما باید پذیرفت که این نهاد با نزدیک شدن به برهه آغاز جنگ بینالملل دوم عملاً کارایی خود را از دست داده بود. دلیل این امر ترک جامعه ملل توسط بسیاری از کشورهای تاثیرگذار منجمله ژاپن و آلمان بود. همچنین واکنش ضعیف این نهاد به برخی مجادلات بینالمللی مانند اشغال اتیوپی توسط ایتالیا، یا حمله اتحاد جماهیر شوروی به فنلاند، عملاً اعتبار آن را زیر سوال برده بود. به این ترتیب میتوان گفت در هنگامه شروع جنگ جهانی دوم، دیگر ارگانی بینالمللی به اسم جامعه ملل وجود خارجی نداشت و بدون آنکه کسی انحلالش را اعلام کند، کارکرد آن خودبهخود خاتمه یافته بود. پس از پایان جنگ بینالملل دوم، جامعه ملل که فقط نامی از آن باقی مانده بود، جای خود را به سازمان ملل متحد داد. نهادی جدید با حضور تمام قدرتهای جهانی از جمله آمریکا و ظهور رانتی نوین به نام حق وتو برای آنها، و صد البته همچنان کماثر و بیفایده چون جامعه ملل!
∎