به گزارش خبرنگار ایکنا، برنامه ساعت 24 و یک دقیقه رادیو گفتوگو با حضور علیرضا داوودی، کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی و جلیل بیتمشعلی، مدیرعامل خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در رابطه با موضوع چگونگی کنترل مفاهیم پایه در حوزههای منازعه گفتمانی، مفاهمه گفتمانی و مجادلات گفتمانی در ساحات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی در جامعه طی دو قسمت به روی آنتن رفت.
برای مطالعه قسمت نخست این نشست اینجا کلیک کنید.
در ابتدای بخش دوم این برنامه، جلیل بیتمشعلی، رئیس سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور و مدیرعامل خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) وابسته به جهاددانشگاهی طی سخنانی به موضوع نقش رسانهها در ساحتهای مختلف اجتماعی اشاره و اظهار کرد: در برنامه گذشته اشاره کردیم که در این زمینه شناخت صحیح مخاطب به عنوان اولین گام، مورد اهمیت است و در مرحله بعدی، شناخت صحیح از نیازها مهم است. گام سوم در این حوزه که گامی عملیاتی خواهد بود، تولید پیام مناسب است. رسانه زمانی اهمیت پیدا میکند که حرفی برای گفتن داشته باشد، یعنی بعد از اینکه رسانه مخاطب و نیاز آن را شناخت، وقت آن است که برای او تولید محتوا کند.
وی با بیان اینکه رسانه بیپیام، فاقد هویت بوده و هویت رسانه به پیامی است که قصد انتقال آن را دارد، گفت: افزایش میزان تأثیرگذاری رسانه بستگی تام و تمام به پیامی دارد که درصدد القای آن به افکار عمومی است. قرآن کریم در این زمینه چند مثال آورده است. قرآن از پرندهای به نام هدهد نام میبرد که با مسئولیت اجتماعی خود، اسباب تغییر اجتماعی و دینی یک جامعه را مهیا کرد. در قرآن کریم آمده است که حضرت سلیمان(ع) میفرماید: «قَالَ مَا لِيَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ؛ و گفت مرا چه شده است كه هدهد را نمىبينم». هدهد در جواب پیامبر خدا میگوید: «فَقَالَ أَحَطْتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ؛ گفت از چيزى آگاهى يافتم كه از آن آگاهى نيافتهاى و براى تو از سبأ گزارشى درست آوردهام». هدهد به حضرت سلیمان(ع) عرضه میدارد که برای تو خبری از سبأ (یمن کنونی) آوردهام که خبری واقعی و درست است..
اهمیت واژهشناسی در قرآن کریم
بیتمشعلی افزود: در علوم قرآنی بحث مهمی به عنوان واژهشناسی وجود دارد. در رابطه با واژهشناسی هر چند برخی مفسران طی 10 سال گذشته خود را مبدع آن دانستهاند، اما ما شیعیان معتقدیم که این کار قبلاً از سوی بزرگان و مفسران شیعه انجام شده و کتابهای زیادی در این زمینه از جمله کتاب مجمعالبحرین مرحوم علامه طریحی نگاشته شده است. حتی مرحوم آیتالله طبرسی صاحب تفسیر مجمعالبیان نیز تفسیر هر سوره را با واژهشناسی آغاز کرده است. لذا موضوع واژهشناسی بسیار مهم است.
رئیس سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور تصریح کرد: صاحبنظران و واژهشناسان در حوزه واژهشناسی متوجه شدهاند که قرآن کریم در اوج بلاغت است و در حوزه واژهشناسی کارهایی کرده که اصلاً به عقل بشر نمیرسد و بسیار عجیب است که این متن ۱۴۰۰ سال پیش از سوی فردی به ظاهر امّی بیان شده است که نشان از الهی بودن پیام می دهد. بنابراین، نکته مهم این است که در موضوع پیام، جایگاه و نقش کلمه و واژه بسیار مهم است. در داستان حضرت سلیمان(ع) هدهد پیام خود را به زیبایی تمام بیان میکند. هدهد در ترسیم پیام خود بیان میکند که به یمن رفته و دیدم که رئیس آنها یک بانو است و همگی آفتابپرست هستند و خدا را قبول ندارند. هدهد در این بیانات خود، به صورت بسیار ظریفی بسیاری از شاخصهای پیام و خبر را به حضرت سلیمان(ع) منعکس میکند. حضرت سلیمان(ع) در پاسخ به هدهد میفرمایند که من باید در این باره راستیآزمایی کنم. لذا با توجه به این داستان نباید هر پیامی را فورا و بدون بررسی قبول کنیم.
وی افزود: یکی از مؤلفههای سواد رسانهای، صحتسنجی است. لذا حضرت سلیمان(ع) ضمن صحتسنجی پیام هدهد، اینگونه میفرمایند که «قَالَ سَنَنْظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ؛ گفت خواهيم ديد آيا راست گفتهاى يا از دروغگويان بودهاى». در رابطه با اهمیت پیام قرآن کریم از هدهد یا از حبیب نجار به عنوان مردی که با یک کلام میتواند یک رسول و پیامبر را از حوادث نجات دهد، یاد کرده است. لذا تولید پیام مناسب، اصل است. نکته بعدی، شیوه پیامرسانی است. در معارف قرآن کریم، پنج شیوه به عنوان اصلیترین روش در پیامرسانی مؤثر ذکر شده است.
بیتمشعلی اظهار کرد: اولین شیوه پیامرسانی، صداقت و راستگویی است. پیامبر(ص) میفرمایند: «اَلنَّجاةُ في الصِّدقِ؛ نجات در راستگویی است». صداقت واقعاً قفلشکن دلهاست. جاهلیت مدرن چون از فطرت انسانها فاصله گرفته، به اصحاب رسانه دروغ بزرگ را توصیه میکند. بنابراین، باید در پیام خود صداقت را رعایت کنیم. شهید سیدحسن نصرالله، دشمن اول صهیونیستهاست. صهیونیستها خود اذعان کردهاند که سیدحسن نصرالله دشمن اصلی ماست اما سید صادق است. این نکته خیلی مهم و تأثیرگذار است. لذا، در معارف قرآن کریم، اولین شیوه پیامرسانی، صداقت و راستگویی است.
بیتمشعلی دومین شیوه پیامرسانی از دیدگاه قرآن کریم را استحکام پیام و قول دانست و گفت: در قرآن کریم آمده است که اگر فلان کار خوب را انجام دهید، خداوند متعال «یَغفِر لَکُم من ذُنوبِکُم؛ برخی از گناهانتان را میآمرزد» اما وقتی پای گفتار به میان میآید، میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا پروا داريد و سخنى استوار گوييد». واژه سدید در این آیه از ریشه سد گرفته شده و به معنای آن است که پیام باید آنچنان محکم باشد که هیچ چیزی نتواند آن را دچار خدشه کند. نتیجه این پیام سدید نیز در ادامه آن میشود که «يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ؛ تا اعمال شما را به صلاح آورد و گناهانتان را بر شما ببخشايد». بنابراین، قول سدید به معنای سخن محکم، استوار و صحیح است.
معنای قول سدید در قرآن
وی بیان کرد: قول سدید سخنی است که در آن عباراتی همچون «شنیده شده است» و «به قول یک منبع آگاه» و ... که در فضای مجازی و برخی از خبرگزاریها و رسانهها دیده میشود، وجود ندارد. قول سدید سخنی است که هم راست و صحیح است و هم دقیق. بنابراین نکته دوم در شیوه پیامرسانی استحکام خبر است. عامل ماندگاری و مانایی پیام، استحکام آن است که در قرآن کریم بدان اشاره شده است. نکته بعدی در این زمینه، پیامرسانی از موضع رفق، مدارا و نه خشونت و کینهورزی است. مهمترین صفت برای پیامبر(ص) رفق و مدارا است. «وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ؛ و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مىشدند».
بیتمشعلی اظهار کرد: نکته بعدی که باید بدان اشاره کنیم، راجع به عدالت است. عدالت یکی از شیوههای اصلی در پیامرسانی است که قرآن کریم توجه ویژهای بدان کرده است. رسانه چون با خود درباره دیگران قضاوت میکند و یا زمینه قضاوت دیگران را نسبت به افراد یا قضایای مختلف فراهم میکند، باید در مسیر عدالت گام بردارد. عدالت اساس موفقیت از مسیر تقوا و هموار کننده این راه است. قرآن کریم میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، براى خدا به داد برخيزيد و به عدالت شهادت دهيد و البته نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد، عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است و از خدا پروا داريد كه خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است». لذا، عدالت به عنوان یکی از شاخصها و شیوههای مهم و اصلی در روشهای پیامرسانی مؤثر است.
مدیرعامل خبرگزاری بینالمللی قرآن پنجمین شیوه پیامرسانی از دیدگاه قرآن کریم را حکمت برشمرد و گفت: پیامرسانی از سوی رسانه باید حکیمانه باشد یعنی در آن حکمت باشد و فقط پیامی را برای ایجاد دعوا انتقال ندهد. پیامرسانی رسانهها باید حکیمانه باشد تا بتواند مشکلی از مشکلات جامعه را حل کند. چنین پیامهایی حتماً کارساز بوده و نشانهای از تخریب در آنها وجود ندارد.
در ادامه، علیرضا داوودی، کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی نیز طی سخنانی در رابطه با چگونگی کنترل مفاهیم پایه در حوزههای منازعه گفتمانی، مفاهمه گفتمانی و مجادلات گفتمانی، بیان کرد: ابتدا لازم است این سؤال مطرح شود که تقاوت بین زلیخا و عمر بن سعد در چیست؟ هر دوی این افراد در یک جهل و فرآیند بوده و سعی میکردند تا حقیقت را نفهمند و نپذیرند. اما نکته اینجا بود که زلیخا زمانی که به قامت معرفتی یوسف برخورد و با آن مواجه شد، از این قامت معرفتی، به رب و خدای آن قامت پی برد و سپس، این رب و خدا برای او اهمیت بیشتری از خود یوسف پیدا کرد و چون نسبت به قامت، معرفت داشت و خالص بود، نجات پیدا کرد؛ در حالی که عمر بن سعد از خلوص کافی برخوردار نبود. لذا به لحاظ مرتبه درک، دریافت و سکنات دریافت، عمر بن سعد خیلی جلوتر از زلیخا بود اما در نهایت به دلیل فقدان خلوص، به پرتگاه سقوط و هلاکت افتاد.
وی افزود: وقتی در حوزه شناخت و ادراک صحبت از کوفیسازی میکنیم؛ با مباحثی همچون جهل عام، اصرار خاص بر جهل عام، اصرار عام بر جهل خاص و جهل خاص بر جهل خاص مواجه هستیم. پیچیدهترین، سختترین و شاید یکی از خطرناکترین جهلها، جهل خاص بر امور خاص است که از آن با عنوان جهل عالم یاد می شود. در این نوع جهل، علمی که فرد بدان رسیده، ایجاد کننده حجابی بر اصرار جاهلانه است که بر مفهومی ناقص متوقف شده است. اینجاست که جامعه متوقف میشود. زمانی این مسئله رایج شده بود که اگر فردی در اول هر ماه پشت در مساجد رفته و شمع روشن کند، همان شب حاجت خود را دریافت خواهد کرد. در این نوع نگرش اگر فردی به حاجت خود نمیرسید، به همه چیز شک میکرد.
داوودی گفت: از یک نقطه به بعد، مفهوم جهل و علم وارد فضای چگونگی خاص و عام خود میشود. فرم کوفیسازی، فرم اصرار خاص بر جهل خاص است. نتیجه اصرار خاص بر جهل خاص در سازمان رفتاری کوفی، به جایی میرسد که انسان مجبور است که مرحله نفاق را به طور کامل طی کند. انسان در این موقعیت، حق را میبیند اما قدرت انتخاب نکردن ناحق را ندارد. این همان وضعیتی است که در کربلا رخ داد. این دو مفهوم در سورههای حضرت یوسف(ع) و حضرت مریم(س) بیان شده است. همگان به سلامت و پاکدامنی حضرت مریم(س) ایمان دارند و حضرت عیسی(ع) در گهواره به حقانیت مادر شهادت داد، اما مردم قدرت انتخاب نکردن ناحق را ندارند. در این دو سوره، این مسئله به صورت خیلی قوی باز شده که چگونه شما حق را میبینید اما قدرت انتخاب نکردن ناحق را ندارید.
مفهوم اصلی جهل خاص
وی افزود: مبانی علم مدنی این ماجرا به وضوح در صحیفه سجادیه قابل مشاهده است. این مفهوم در جایی که اوج خلوص راز و نیاز بین امام و خداست، مشخص میشود. این مفهوم همچنین، به کرات در تعالیم امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و در قالب حکمرانی قابل مشاهده است. لذا سلسلهای از موضوعات وجود دارد که جهل خاص را معرفی کرده و انسان را از ورود بدان منع کرده است. بنابراین، گفتمان جهل خاص، گفتوگوی جاهلانه کاملاً با اصرارورزی بر ادامه این مسیر را رخ میدهد. جامعهای که دچار جهل میشود، تفاوتی نمیکند که جامعه فرعونی باشد یا جامعهای دیگر. زمانی که ساحران اباطیل خود را به زمین ریختند، حضرت موسی(ع) نیز عصای خود را به زمین انداخت. جالب آنجاست که ساحران ایمان آوردند اما فرعون ایمان نیاورد. در حقیقت، فرمبندی در اینجا به مرحلهای میرسد که گفتوگوی منافقانه مزورانه جایگزین مفهومی با عنوان گفتوگوی عالمانه و صادقانه میشود.
این کارشناس رسانه و علوم شناختی بیان کرد: گفتوگوی منافقانه مزورانه آنجایی است که منافقین عزاداری اباعبدالله(ع) را در پادگان اشرف انجام میدهند اما مداح ایشان بانویی است که خود دارای بسیاری از مشکلات اخلاقی است. لذا جایی که جهل مرکب به نفاق تبدیل میشود، بنمایه گفتمانی نفاق اگر تبلور رسانهای پیدا کند، به التقاط میرسد که در قرآن داریم به کرات راجع به این مفهوم صحبت شده است. خطرناکترین مرحله دینداری که وارد مرحله جهل خاص میشود، به نفاق کشیده شده و سازمان رفتاری کوفی پیدا میکند، جایی است که التقاط دارد؛ در صورتی که انسان در نهایت یک مخلوق است که بعد عالمانه عارفانه او اشرف مخلوقات و بعد سفیهانه او نیز منافق و کافر خواهد شد. گفتمانی که بر مبنای التقاط شکل میگیرد، لاجرم همه این مسائل رو سپری میکند. این گفتمان، گفتمانی مخرب در مقابل گفتمان اصل خواهد بود. این همان نقطهای است که امام(ره) از آن به عنوان اسلام ناب محمدی در مقابل اسلام آمریکایی یاد میکند. مقام معظم رهبری نیز در این باره از تعبیر شیعه ناب انقلابی در مقابل شیعه انگلیسی استفاده کردهاند.
وی تصریح کرد: وقتی آیه 60 سوره مبارکه انفال را میخوانیم، با یکی از محکمات سیره مواجه میشویم. «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ؛ و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين تداركات دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان ديگرى را جز ايشان كه شما نمى شناسيدشان و خدا آنان را مىشناسد، بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مىشود و بر شما ستم نخواهد رفت». در کنار این آیه مبارکه، آیه «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ؛ بر كافران سختگير و با همديگر مهربانند» نیز آمده است. زمانی که از این آیات به نوعی مخرج مشترک میگیریم، به یک مسئله میرسیم که برای گفتمان مفاهمهای، ابتدا باید از درون خود «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» را داشته باشیم اما باید به «اشداء علی الکفار» نیز بپردازیم. البته این موضوع باید به نحوی باشد که بتوانیم «مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» را بدان متصل کنیم. یعنی باید به جایی برسیم که در زمان اجرا از برنامههای خود فاصله نگیریم.
داوودی اظهار کرد: آمریکا اگر دشمن ماست، دشمن ما خواهد بود و چنانچه روزی روی خوش نشان داد، نباید فکر کنیم که مشمول «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» میشود. اگر این مسئله جابجا شود، یعنی ساحت گفتمان تغییر کند به «اشداء بینهم و رحماء علی الکفار!» میرسیم. این همان نقطهای است که ضربه خواهیم خورد. کوفیسازی یعنی در زمان و در موقعیت مناسب نتوان تشخیص داد و یا اینکه اجازه ندهند آن را تشخیص دهیم. در هر صورت این ما هستیم که تشخیص ندادهایم. البته کسی که اجازه چنین کاری به ما نداده است، تنبیه خواهد شد اما ما هم که به دنبال مطالعه و علم نرفتهایم، سقوط خواهیم کرد. به لحاظ فقهی خیلی از اوقات به این نقطه میرسیم که جهل به موضوع، رافع مسئولیت نیست.
این کارشناس رسانه و علوم شناختی گفت: حال اگر مسئولیت فرد از یک طرف، افزایش سرمایه اجتماعی باشد، اما او دانش کافی نداشته و مشمول زر و زور و تزویر شده و نتواند رحماء بینهم را با اشداء علیالکفار تمیز دهد، خود این فرد، جاهل مرکب مصر بر جهالت است. گفتمان ناشی از این همه نقص مستمر هرگز به صحت پایدار یا قول سدید در جامعه تبدیل نخواهد شد. امروز وقتی به رسانه و خبر وارد میشویم، حرف از سرعت، دقت و صحت خبر است. بنده زمانی در خبرگزاری صدا و سیما و بنا به درخواست مسئول خبرگزاری، شعار این خبرگزاری را «صحت، دقت و صداقت» قرار دادم و به جای سرعت از صداقت صحبت کردم. سرعت در ذات کار رسانه و خبر وجود دارد و اگر غیر از این شود، گویی متغیری غیر از اصالت به آن اضافه شده است. ذات رسانه سرعت است و لذا قرار نیست ذات یه موضوعی را شعار آن قرار دهیم. به همین دلیل است که باید آنچه که باعث میشود سرمایه اجتماعی یا مخاطب به دنبال آن روند یعنی صحت و صداقت را در نظر بگیریم و به جای سرعت از صداقت استفاده کنیم.
وی بیان کرد: صداقت در این نیست که تمامی راست عالم را به جامعه ارائه کنیم، بلکه صداقت در این است که به کسی دروغ نگوئیم. پیامبر(ص) که همه راست عالم را بیان نمیکردند، ولی در کلام ایشان هیچ نوع دروغی وجود نداشت. برای مثال قصد داریم تا به زور و به هر قیمتی که شده، گریه مردم را درآوریم. لذا گفتمان منبعث از اصل صداقت ناشی از قول سدید، قطعاً به فرمانده میداندار متشرع مانند امثال حاج قاسم سلیمانیها، سیدحسن نصرالله و ... ختم خواهد شد. اما اگر این مسئله با التقاط آمیخته شود، اولین اتفاقی که رخ میدهد، این است که رسانه فرقهگرای فرقهساز فرقهمحور ایجاد خواهد شد؛ چراکه التقاط ذات آن شده است.
تأثیر گفتمان التقاطی در جامعه
داوودی تصریح کرد: در اینجا دیگر نباید شک کنیم که گفتمان منبعث از شناخت ناشی از منابع، جای خود را به گفتوگوی نشئت گرفته از التقاط برای برهم زدن جامعه میدهد. اینجا طبق نص قرآن، چیزی به نام سرمایه اجتماعی وجود ندارد. به همین دلیل است که مبارزین، معنا و مفهوم پیدا میکنند. برای مثال نقش بنیهاشم در کربلا با سایر قبایل و خاندانها متفاوت است. جایی که قرآن کریم میفرماید: «الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ؛ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ؛ آن كس كه در سينههاى مردم وسوسه میكند، چه از جن و چه از انس» و جایی که قرآن انسان را از وسوسههای موجود نهی میکند، به خاطر همان ابتداست که انسان بالاخره درکی از رب و الله دارد یا خیر؟ در این زمینه اگر درک داشته باشیم، قطعاً پیروزیم و چنانچه درک نداشته باشیم، کلمه الله سفید را روی پارچهای سیاه نوشته و آن را پرچم میکنیم و در نهایت به موجودی مانند داعش میرسیم. خود این فرم، شناخت کامل و شناخت ناقص را به ما میدهد و برای همین است که معتقدیم که همه تلاش قرآن برای این است که انسان به شناخت کامل از خود و امام خود برسد. انسان اگر از خود عبور نکند، نمیتواند به امام خود برسد.
در ادامه جلیل بیتمشعلی، رئیس سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور در بخش دوم سخنان خود به رسالتهای رسانه انقلابی اشاره و اظهار کرد: یکی از رسالتهای بسیار مهم رسانههای انقلابی، تبیین صحیح ابعاد و مؤلفههای اصلی گفتمان انقلاب و امامین انقلاب است که استقلال در تمام ابعاد و عرصهها (بعد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی، علمی و ...)، آزادی، نقش مردم در حکومت تحت عنوان مردمسالاری اسلامی، عدالتطلبی، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، رعایت حرمت و کرامت انسانی، حمایت از مظلومان و مستضعفان، عزت، حکمت و مصلحت در تعاملات گسترده با جهان، مبارزه با اشرافیگری و تجملگرایی و ... از جمله موارد مربوط به این حوزه هستند.
وی بیان کرد: نکته بعدی تبیین چرایی و فلسفه درگیری نظام سلطه با انقلاب اسلامی و چگونگی نقشآفرینی در جبهه انقلاب در این نبرد استراتژیک و سرنوشتساز است که یک رسانه انقلابی باید این چرایی را به خوبی و با شاخصهایی که بدان اشاره شد، تبیین کند. لذا، تبیین چرایی این موضوع نیز نکته بسیار مهمی است که جزء فلسفههای اصلی رسالت رسانههای انقلابی است.
انتهای پیام