مهسا بهادری: چند روز پیش، منصوره قدیری، خبرنگار در منزل و به واسطه ضربات دمبل و پس از آن ضربات چاقو به دست همسرش به قتل رسید، اما این اولینباری نیست که یک زن به دست پدر، برادر یا همسرش به قتل میرسد و متاسفانه باید گفت که آخرینبار هم نخواهد بود.
اگر به خرداد ۱۴۰۳ بازگردیم، انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده وقت اعلام کرده بود آمار زنان و دخترانی که مورد خشونت خانگی قرار می گیرند علاوه بر اینکه نگران کننده نیست، قابل قیاس با کشورهای دیگر هم نیست.
او همان زمان درباره اقدامات انجام شده برای زنان و دخترانی که مورد خشونتخانگی قرار میگیرند، گفت: «برنامههای مختلفی در راستای حمایت از زنان و دخترانی که مورد خشونت خانگی قرار میگیرند؛ تدارک دیده شده که بخشی از این برنامهها توسط بهزیستی و بخشی از سوی اورژانس اجتماعی اجرایی میشود. همه این برنامهها در راستای حمایت از زنان و دخترانی است که مورد خشونت قرار میگیرند که علاوه بر اقدامات حمایتی، آموزشهای لازم به آنها داده میشود و نظارتهای بعدی صورت میگیرد.»
خزعلی درباره آمار زنان و دخترانی که مورد خشونت خانگی قرار میگیرند، گفت: «آمار نگران کننده نیست یعنی اصلاً قابل قیاس با کشورهای دیگر نیست و آمار دقیق را باید از بهزیستی دریافت کنید.»
مسئله عدم نگرانی درباره این ماجرا در شرایطی ایجاد شده که روزنامه سازندگی در یک بررسی نوشت بررسیها نشان میدهد که در ۳ ماهه نخست سالهای ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ دستکم ۸۵ زن و دختر از سوی شوهر، پدر، برادر و مردان نزدیک به آنها ، کشته شدهاند.
طبق این بررسی در ۳ ماهه نخست سال ۱۴۰۱ دستکم ۲۲ زن و دختر، در ۳ ماهه نخست سال ۱۴۰۲ دستکم ۲۸ زن و دختر و در ۳ ماهه نخست سال ۱۴۰۳ نیز دستکم ۳۵ زن و دختر در شهرهای مختلف ایران به قتل رسیدهاند.
در این میان در ۳ ماهه نخست سال۱۴۰۳ بیشترین تعداد قتلها در شهرهای «ارومیه، تالش، تبریز، مشهد، ایرانشهر و تهران» رخ داده که «تهران با ۵ مورد زنکشی» در صدر این آمار بوده همچنین طی همین بازه زمانی در سال ۱۴۰۲ بیشترین تعداد قتلها در شهرهای «دیواندره، کوهدشت و تهران» به وقوع پیوسته که «تهران با ۱۱ مورد زنکشی» در صدر بوده و در ۳ ماهه نخست سال ۱۴۰۱ نیز بیشترین قتلها در شهر «تهران با ۱۰ مورد زنکشی» رخ داده که اکثر این قتلها در بازه زمانی مشابه توسط «شوهران» قربانیان رخ داده است. تا جایی که در سال ۱۴۰۱، ۱۶ زن، سال ۱۴۰۲، ۱۵ زن و در سال۱۴۰۳، ۲۷ زن به دست همسران خود به قتل رسیدهاند.
آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران هم گویای آن است که در بهار امسال در مجموع ۱۶ هزار و ۲۶۴ نفر با به دلیل همسرآزاری توسط سازمان پزشکی قانونی معاینه شدهاند که از این رقم ۱۵ هزار و ۷۶۴ مورد یعنی ۹۶ درصد آن به زنان اختصاص داشته است و می توان گفت که زنان قربانیان اصلی خشونتهای خانگی و همسرآزاری هستند.
این آمار تنها بخش عیان ماجرا است و قطعا نیمه پنهانی هم دارد، زنانی که سکوت میکنند و چیزی نمیگویند یا از ترس آبرو، یا نبودن حامی یا نداشتن قدرت کافی اما یکی از راههای هشدار دادن و شرح دادن وجود خشونت خانگی علیه زنان موضوعات فرهنگی است و سهلالوصولترین راه ممکن هم ساخت فیلم و سریال در این حوزه است البته تا کنون فیلمهای بسیاری در این حوزه ساخته شده است. فیلمهایی چون؛ «قرمز» به کارگردانی فریدون جیرانی، «دو زن» به کارگردانی تهمینه میلانی، «عروس آتش» به کارگردانی خسرو سینایی، «بمانی» به کارگردانی داریوش مهرجویی، «سالاد فصل» به کارگردانی فریدون جیرانی، «زیر سقف دودی»به کارگردانی پوران درخشنده، «ملی و راههای نرفتهاش» به کارگردانی تهمینه میلانی، «رگ خواب» به کارگردانی حمید نعمتالله، «عرق سرد» به کارگردانی سهیل بیرقی، «مغزهای کوچک زنگ زده» به کارگردانی هومن سیدی، «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت، «اورکا»به کارگردانی سحر مصیبی و «خانه پدری» به کارگردانی کیانوش عیاری. همه این فیلمها با کمی «اما» و «اگر» اکران شده است اما «خانه پدری» کیانوش عیاری ذبح شد آن هم به بهانه خشونت بیش از اندازه.
«خانه پدری» و راههای رفته و نرفتهاش
«خانه پدری» در سال ۸۹ و با سرمایه گذاری مشترک موسسه ناجی هنر و بخش خصوصی ساخته شد اما با تکمیل فیلم، نیروی انتظامی اولین نهادی بود که به مخالفت با آن برخاست و خواستار بایگانی فیلم شد.
سعید منتظر المهدی، مدیر موسسه ناجی هنر اعلام کرد این فیلم و به طور خاص «ده دقیقه اول» آن با «ارزشهای انقلاب» همسویی ندارد و «با احساسات مردم بازی میکند»، در نتیجه به هیچ وجه مناسب پخش تلویزیونی یا اکران سینمایی نیست.
در این سکانس که به آن اشاره شده است، دختری جوان به دلیل «ریختن آبروی خانواده» توسط پدر و برادرش نوجوانش با خونسردی تمام به قتل میرسد و در زیرزمین خانه دفن میشود و در ادامه فیلم، تاثیر این قتل که همچون رازی پنهان شده در زندگی نسلهای بعدی افراد خانواده تاثیر گذاشته است به تصویر کشیده میشود.
منتظرالمهدی همچنین به صراحت اعلام کرد: «ما پولش را دادهایم، نمیخواهیم پخش شود»؛ اما پس از ادامه کشمکش نیروی انتظامی توپ را به زمین وزارت ارشاد انداخت و گفت در صورت اخذ مجوز از سازمان سینمایی، این نهاد جلوی اکران آن را نخواهد گرفت؛ هرچند افزود عواقب اکران نیز بر عهده وزارت ارشاد خواهد بود.
نمایش فیلم در جشنواره ونیز در سال ۹۱ هرچند استقبال منتقدان و دریافت عنوان کشف سال را برای فیلم به دنبال داشت، اما باعث شد رئیس اداره سینمایی ناجا کارگردان آن را بابت ارسال بیمجوز فیلم به جشنواره، تهدید به شکایت کند.
پس از جشنواره ونیز علیرضا سجادپور، معاون وقت امور سینمایی سازمان سینمایی، به رسانه ها گفت در صورت حذف صحنه های نخست فیلم، "خانه پدری" اکران خواهد شد؛ اما کیانوش عیاری اعلام کرد زیر بار این «اصلاحات ویرانگر نخواهد رفت زیرا اعمال این تغییرات هستی فیلم را زیر سوال میبرد. عیاری در توضیح این ماجرا گفت: «من اگر نتوانم آنچیزی را که میبینم نشان دهم، در خانه بنشینم و کارهای شخصیام را بکنم راحتتر هستم.»
ذبح یک واقعیت بخاطر صحنههای خشونتآمیز
با تغییر دولت و همزمان با جشنواره سی دوم فجر، سال ۱۳۹۲ بالاخره طلسم «خانه پدری» شکست تا دست کم تعداد محدودی بتوانند ساخته پرحاشیه کیانوش عیاری را در بخش خارج از مسابقه روی پرده ببینند. کیانوش عیاری پیش از ارسال این فیلم به جشنواره اعلام کرده بود که صرفا در صورتی فیلم را به جشنواره فجر ارائه میکند که مجوز اکران آن نیز صادر شود؛ اما «خانه پدری» هم در کنار چندین اثر دیگر بعد از اکران در جشنواره مورد غضب محافظه کاران قرار گرفت و اکران آن با مشکل مواجه شد.
نمایشِ خشونت عریان اعمال شده بر دختر در فضایی سنتی و به تصویر کشیدن قتلی که به سبب اعتقادات و توسط فردی متشرع اتفاق میافتد باعث شد این اثر به دلیل «سیاه نمایی» در لیست ۸ فیلمی قرار بگیرد که مجلس از دولت خواسته بود تا جلوی اکران آنها را بگیرد.
حجت الله ایوبی در آن زمان اعلام کرده بود خودش نه به عنوان یک پدر بلکه به عنوان یک جامعه شناس، با صحنههای خشونت آمیز فیلم مسئله دارد اما وعده داد مشکل را حل کند؛ وعدهای که با ارجاع این فیلم به گروه هنر و تجربه ظاهرا تا حدودی محقق شد.
«خانه پدری» به کارگردانی کیانوش عیاری با ۲۹ روز نمایش در سه نوبت _ یک روز در سال ۹۳ ،اول تا ۵ آبان ۹۸ و ۲۲آبان تا ۱۳ آذر ۹۸- از پردهسینماهای تهران پایین کشیده شد، در حالی که هیچ نمایشی در شهرهای دیگر نداشت.
طعنه نزن کیانوش...
این فیلم یکسال قبل از قتل رومینا اشرفی، ریحانه عامری، آریانا لشکری و ... به دست پدرانشان، به علت داشتن صحنههای خشونتآمیز توقیف شد. بلافاصله پس از این ماجرا کیانوش عیارس گفت: «من باور نمیکنم در ایران چنین اتفاقی رخ بدهد. اینها شایعات است.» واکنشی که کنایهای بود به تمام مخالفان نمایش فیلم «خانه پدری» که میگفتند چنین اتفاقاتی در ایران امروز رخ نمیدهد و کیانوش عیاری سیاهنمایی کرده است.
این جمله کارگردان «خانه پدری» با واکنش رسول صدرعاملی روبهرو شد. کارگردانی که «من ترانه ۱۵سال دارم»، «دیشب باباتو دیدم آیدا»، «دختری با کفشهای کتانی» و «سال دوم دانشکده من» را با موضوعات مربوط به دختران نوجوان ساخته است. رسول صدرعاملی در صفحه توئیترش نوشت: «طعنه نزن کیانوش و روشن و واضح بگو که در همه دورانهای پشت سر گذاشته چگونه سانسورها و ممیزیهای متحجرانه ریشه فهم و شعور خانواده و جامعهمان را خشکانده است و حالا حالاها باید تاوان بدهیم! و بگو که با بر لبه بازی کردنهایمان چقدر مقصریم، یا جیغ زدیم و فحش دادیم و یا سکوت کردیم، و ندانستیم که فاصله بین جیغ و سکوت، فضایی مقدس و مسئولیتآور است که میتواند سرشار از حرفها و نظرات درست و تاثیرپذیر باشد.»
صدرعاملی در توئیت دیگری نوشته بود: «اگر «خانه پدری» به درستی اکران شده بود و با خودش نقد و بحث و بررسی و گفتوگو آورده بود، شاید امروز رومینا زندگیش را میکرد و بسیاری از رومیناهای دیگر نیز در امنیت بیشتری بودند.»
۲۴۵۲۴۵