علی فعالپارسا در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد درباره برخی مشکلات حوزه نشر گفت: ناشران میتوانند به سهم خود تا حدودی به کاهش هزینهها کمک کنند، دخترم نوجوان است، کتابهایی که میخرد را همیشه نگاه میکنم، اما افسوس میخورم که برخی از ناشران کتابهای نوجوانان را آنچنان پُرطمطراق و پر زرق و برق چاپ میکنند و کتاب آنقدر زوائد ظاهری دارد که خرید آن برای کودک و نوجوان به لحاظ قیمت واقعاً دشوار است، ناشر اینجا اشتباه میکند.
وی بیان کرد: برخی از ناشران بر این باورند که اینگونه کتابها نیز مخاطب و خواننده خاص خود را دارند. این ادعا درست است؛ اما بهتر نیست خریدار با هزینهای که برای خرید آن یک کتاب متحمل میشود، امکان خرید بیش از یک جلد کتاب را داشته باشد؟ من تا حد امکان در نشر پرساووش، فشار مالی را از روی صاحب اثر و خریدار برداشتهام، ما در یک زنجیرهای قرار داریم که همه باید به هم کمک کنیم.
دلایل پایین بودن سرانه کتابخوانی
مترجم کتاب «فناوریهای نانو» در خصوص دلایل پایین بودن سرانه مطالعه ابراز کرد: مدتی قبل یک بررسی کتابخانهای انجام دادم و متوجه یک سری نکات جالب توجه شدم، بخش عمده نارساییهای جامعه را به جد میتوان به آموزش و پرورش ربط داد. امروزه سطح کتابخوانی ما ایرانیان به قدری کاهش پیدا کرده که در مورد یک سری اطلاعات پایهای نیز آگاهی لازم را نداریم. ما در رانندگی، در حفظ سلامتی، در برخوردهای اجتماعی و …، به آموزشهای پایه نیاز داریم. آموزشهای پایهای که بیان آنها شاید به دور از شأنِ خوانندگان این مطلب خبرگزاری کتاب ایران باشد.
او با اشاره به دلایل تضعیف فرهنگ کتابخوانی اظهار کرد: عامل اصلی بحث اُفت شدید فرهنگ کتابخوانی ما بههیچ عنوان مسائل اقتصادی نیست. بین سطح درآمد یک خانواده و میزانِ کتابخوانی آن خانواده، رابطه مستقیمی وجود ندارد. چراکه بخش عمدهای از قشر کتابخوان را میبینیم که هزینه کتاب را بهسختی پرداخت میکنند و در سوی دیگر، دهکی از جامعه را شاهد هستیم که در سبد گسترده هزینههایی که دارند، کتاب هیچ جایگاهی ندارد.
مدیر مسئول نشر پرساووش بیان کرد: ما در قشر پایین دست جامعه افراد بسیاری را مشاهده میکنیم که در فرهنگزایی و تولید کتاب فعالیت میکنند. خودشان در دهک کمدرآمد جامعه هستند اما کتابخوان هستند و یا فراتر از آن، نویسنده، مترجم، ویراستار یا … هستند.
وی بیان کرد: از نگاه بنده اقتصاد و معیشت عامل تعیینکننده در کتابخوان بودنِ یک جامعه نیست و بسیاری از خانواده ها در تنگنای مالی هستند. اما عادت کتابخوانی خود را حفظ کردهاند. از سوی دیگر، فضای مجازی هم بهانه خوبی برای کاهش فرهنگ کتابخوانی نیست. فضای مجازی به کمکاری دولتها بر میگردد که برای بهرهبرداری فرهنگی و آموزشی از فضاهای مجازی هیچ برنامهای ندارند.
زیرساختزدایی؛ دشمنِ کتابخوانی
علی فعال پارسا با بیان اینکه امروزه بسیاری از کتابها در قالب پادکست منتشر میشوند، گفت: اسپانیا غول صنعت چاپ جهان است، این کشور ۵۲ درصد کتابهایش از طریق دنیای مجازی به مخاطب میرسد. یعنی به سراغ تولید پادکست، کتاب صوتی و.. رفته است. ولی ما چون داریم زیرساختزدایی میکنیم، عملاً قادر به بهرهبرداری درست از فضایمجازی نیستیم. در صورتیکه دولتمردان ما به راحتی میتوانستند از فضایمجازی به منظور توسعه فرهنگ مطالعه استفاده کنند.
بروکراسی دستاندازی در مسیر ارسال کتابِ مولفان به کتابخانهها!
او با اشاره به دلیل دیگر اُفت فرهنگ کتابخوانی اظهار کرد: کاهش بسیار شدید سرانه کتاب در کتابخانههای عمومی موضوع مهم دیگری است که به تضعیف فرهنگ کتابخوانی کمک کرده است. من وقتی میخواهم کتابم را به نهاد کتابخانههای عمومی بسپارم با بروکراسی بسیار عریض و طولانی نهاد کتابخانهها مواجه میشوم. لذا عطایش را به لقایش میبخشم و اینگونه بسیاری از کتابهای خوب در طبقاتِ کتابخانهها نیستند!
وی اضافه کرد: در نهایت اینکه امروزه دیگر دغدغهای در بین مسئولان در حوزه کتاب نیست. من با موضوع مشغلهکاری هم مخالفم، ژاپنیها بیشترین سرانه فعالیت در طول روز را دارند؛ و روزانه ۹ ساعت کار میکنند. اما جزء کشورهای پیشرو در زمینه فرهنگ کتابخوانی هستند. نوآوری در جامعه ژاپن باعث شده که دولتها از کوچکترین فرصتها استفاده کردهاند تا افراد را کتابخوان کنند، مثل کتابهای جیبی که نخستین بار به وسیله ژاپنیها ابداع شد. ولی ما خلاقیتی در نشر کتاب نداریم.
ضعف در آموزش و پرورش؛ مانع مهم فرهنگ کتابخوانی
این فعال فرهنگی در ادامه تشریح دلایل تضعیف فرهنگ کتابخوانی ابراز کرد: موضوع دیگر ضعف در آموزش و پرورش ماست، کسی به بچه ها مطلبی درباره اهمیت کتاب و کتابخوانی نمیگوید. زمانی که کودک بودم در مدرسه مسابقه کتابخوانی داشتیم و این مسابقه شور و غوغایی خاص داشت. به ما کتابی دادند به عنوان «اتم چگونه کشف شد». این مسابقه مرا، هم به موضوع شیمی و فیزیک علاقهمند کرد و هم به مطالعه؛ به طوری که مسیر فرهنگی من با همان کتاب شکل گرفت.
علی فعالپارسا اظهار کرد: امروز ما در سطح شهر و کشور مسابقات کتابخوانی را مشاهده میکنیم. اما موضوعات کتابهای این مسابقات، یک سری مفاهیم مشخص و خاص است که علاقه یک بخش از جامعه را شامل میشود، لذا بخش دیگر جامعه که سلیقه دیگری دارند، هیچوقت مخاطب این مسابقات کتابخوانی نیستند و همواره از این مسابقات بیبهره بودهاند. در صورتیکه اگر موضوع کتابِ مسابقات کتابخوانی آزاد (و در قالب چند ردۀ موضوعی مختلف) باشد، دانشآموز به کتاب علاقهمند میشود و این علاقه تا پایان عمر همراه او خواهد بود و بسیاری از ضعفهای اجتماعی او را برطرف خواهد کرد.
وی افزود: شاید شغل امروز من به همان زمان و همان مسابقات کتابخوانی در مدرسهمان باز میگردد، شاید علاقه امروزم به کتاب از همان ایام نشأت میگیرد، کتاب به راحتی میتواند یک سرنوشت را تغییر بدهد. کتابها تابلوهای زندگی ما هستند که به ما هشدار یا آموزش میدهند و ما را از مخاطرات آگاه میکنند و یا آموزش خاصی را میدهند.
جامعه بیکتاب مانند راننده چشمبسته است!
این فعال فرهنگی و اجتماعی با اشاره به مخاطرات پایین بودن سرانه مطالعه در کشور گفت: اما کودکان ما در ایران عزیزمان قدم در مسیری میگذارند که به خاطر برخی بی تدبیریها آن مسیر هیچ تابلو یا کتابی ندارد، بچههای ما نمیدانند سر راهشان چه سرعتگیرها و چه پیچهای خطرناک و چه فرصتهایی نهفته است. کتاب مشخصکننده همین مسیرهای زندگی است. جامعه بیکتاب، مانند راننده چشمبسته است.
فعالپارسا با بیان اینکه وزارت راه کارش تابلوسازی و راهسازی و ایجاد گاردریل برای محافظت از رانندگان و سرنشینان است، تأکید کرد: متولیان فرهنگ و هنر و کتاب هم وظیفهشان همین است که از طریق کتاب و فرهنگسازی، بتوانیم در جاده زندگی درست حرکت کنیم و با کمترین مخاطرات به مقصد برسیم.
باید زمینه رسیدن کتاب با نهایت سهولت به خانوادهها فراهم شود
پارسا با اشاره به طرح کتابخانههای سیار در فرودگاهها و راهآهن که چند سال قبل اجرایی شد، گفت: آن دوران خیلی حرکت تحسینبرانگیزی بود. فردی کتابی را برمیداشت، در زمان انتظار یا در طول مسیر مطالعه میکرد و در همان ایستگاه و یا هر ایستگاهی که پیاده میشد، کتاب را در قفسه ایستگاه قرار میداد. اما این طرح به مرور زمان به فراموشی سپرده شد و معدود کتابخانههایی که باقی مانده هم تنها دارای کتابهایی با موضوعات خاص هستند که باز هم نیاز تنها یک قشر خاص از جامعه را برآورده میکند.
وی افزود: امروز با گسترش تفکر یکجانبهگرایی، این آزادی عمل از کتابخوانها گرفته شده، کتابهای نجوم، بهداشت عمومی، پزشکی و … نیز در یک جایی از این کشور در حال تولید و انتشار هستند، اما کسی از ناشر، نویسنده، مترجم و گردآورنده این کتابها حمایت بهعمل نمیآورد.
قهر رسانهها با فرهنگ کتابخوانی!
این ناشر در خصوص وظیفه رسانهها و به ویژه تلویزیون در قبال گسترش فرهنگ مطالعه بیان کرد: یک شب تبلیغات یک شبکه تلوزیونی و رادیویی را رصد کرده و این تبلیغات را به لحاظ آماری بررسی کنید و ببینید چند درصد این تبلیغات تجاری و چند درصد فرهنگی هستند! در بهترین حالت ۹۵ درصد تبلیغات تجاری هستند!
وی با اشاره به سینماگران گفت: ما در چند فیلم سینمایی میبینیم که کسی در حال کتابخوانی باشد؟ آیا فراوانی سیگار کشیدن در فیلمها بیشتر است یا کتاب خواندن؟ ما در حال از دست دادن فرصتها هستیم. اگر بخواهم بدبینانه به این بیتدبیری نگاه کنم، به این رفتار در سینما و رسانه میگویم شیطنت رسانهای، و اگر بخواهم خوشبینانه به آن نگاه کنم میگویم ناآگاهیِ رسانهای.
وی افزود: اینها آموزشهای اشتباه و نامحسوسی هستند که افراد جامعه ما بهطور پیوسته تماشا میکنند: سیگار کشیدن، استفاده از موبایل در هنگام رانندگی، و … این رفتارها ناهنجاریهای اجتماعی هستند. در صورتیکه کارگردان و نویسنده میتوانند به مردم آموزش دهند که ما برای تولد فرزندانمان به جای عروسک و موبایل و تبلت، یک دور کتاب آموزنده مثلاً «قصههای خوب برای بچههای خوب» را بخریم.
این نویسنده با اشاره به اینکه مسئولان بارها از سلبریتیها برای مسائل سیاسی به ویژه در آستانۀ انتخابات بهرهبرداری سیاسی میکنند، افزود: چندبار از سلبریتیها برای یک پویش کتابخوانی دعوت شده است؟ جامعه به صورت نامحسوس این مسائل را میفهمد. رسانهها و بهویژه تلویزیون ملی خیلی در پایین بودن سرانه مطالعه مؤثر هستند. امروزه هیچ تولیدی در رابطه با فرهنگ کتابخوانی در تلویزیون و رسانهها صورت نمیگیرد. و در واقع هرچند سال شاید یکبار بتوان شاهد برنامهای با محوریت کتاب بود.
وی بیان کرد: مسئولان این حوزه اگر از سالها قبل مردم را با کتاب مأنوس میکردند، ما امروز شاهد بسیاری از مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی نبودیم، در این حوزه رسانهها هم بیتقصیر نیستند چرا که میتوانستند بسیار تأثیرگذار باشند.
لزوم حرکت به سمت نوآوری برای گسترش فرهنگ کتابخوانی
علی فعالپارسا با تحسینِ صدور برخی احکام فرهنگی توسط قضات به مجرمان گفت: به عنوان نمونه برخی از احکام نظیر هدیه کردن کتاب و … حرکتهای خلاقانهای هستند که افراد زیادی از آن منتفع میشوند. این گونه نوآوریها توسط بسیاری از افراد جامعه و حتی خود ما به نشر فرهنگ مطالعه کمک میکند.
وی افزود: تجار و صاحبان صنایع نیز می توانند بخشی از هزینههای تبلیغاتی را به سمت کتاب سوق بدهند، وقتی به نمایشگاههای صنعت، کشاورزی، مبلمان، ساختمان و هر نمایشگاهی میرویم، بهعنوان کالای تبلیغاتی به توزیع سررسید، خودکار فلش و … میپردازند؛ اما چرا صاحبان صنایع، تبلیغاتشان را به سمت کتاب نمیبرند؟
این نویسنده گفت: مثلاً کسی که در زمینه بیمه فعالیت میکند، میتواند با یک کتاب، هم فعالیت خدماتی خود را معرفی کند و هم در قالب آن کتاب به افزایش آگاهی عمومی نسبت به بیمه کمک کند و هم از نویسنده، ناشر و … که با وی در زمینه آن اثر همکاری کرده، حمایت کند. من نام این کار را میگذارم ابرتبلیغات؛ که معنی یک حرکت همهجانبه برای هدایت جامعه به سمت کتابخوانی را دارد و از آموزش و پرورش تا تاکسیرانی و شهرداریها و سازمانها همه میتوانند در این حوزه کمکرسان باشند.
فعال پارسا گفت: میتوانیم یک سال را به نام سال کتابخوانی نامگذاری کنیم، تا بعد از آن با شیبی ملایم آثار این حرکت را در جامعه ببینیم. چند سال قبل یکی از شهرداران سوئد پویشی را برگزار کرد با نام «هر روز یک آشغال از زمین بردار» او گفت وقتی کسی خم شود و آشغالی را بردارد، دیگر آشغال هم نمیریزد. این خلاقیتها تأثیرات شگرفی دارند. کاش خبرگزاری کتاب خودش شروع کننده باشد و فرماندهی این موضوع را به عهده بگیرد. این موضوع یک عزم ملی را میطلبد.
وی با بیان اینکه ما امروز فقط با شعار پیش میرویم، تصریح کرد: ما میگوییم «مشهد شهر کتابخوان»؛ اما حتی در متروهایمان ایستگاه کتاب نداریم. سوئد با ۱۰ میلیون جمعیت، به غیر از کتابخانههای عمومیاش ۹۷۵۰ کتابخانه سیار دارد، و بخش عمده این افراد ۹ تا ۱۶ سال هستند؛ یعنی همان قشری که در کشور ما در موبایل و فضای مجازی و فعالیتهای حاشیهای دیگر غوطهور است.
مدیر انتشارات پرساووش گفت: «همستر» چقدر وقت مردم را گرفت؟ آیا ارزشش را داشت؟ آیا ارزش زمانی که از ما گرفت را داشت؟ اما قشر گستردهای از جامعه را درگیر خود کرد. این پویشها و حرکتها در ذات خود هدفی را دنبال میکنند؛ ولی ما هیچگاه، حتی یکبار برای «کتاب» به دنبال اینگونه حرکتها و پویشهای جمعی نرفتهایم، اپلیکیشنهای مختلف، نوآوری در ایدههای کتابخوانی و …، همه راهکارهای مفیدی هستند که میتوانند کتابها را با اشکال مختلف در دسترس مردم قرار دهند.
ضرورت گردآوری ناشران دور یکدیگر
فعالپارسا گفت: ما میتوانیم کاری کنیم که ایستگاههای مطالعه از محلات مشهد شروع شود. کاش اپلیکیشن یا سامانهای وجود داشت که تمام ناشران را دور هم جمع کند تا هر کسی کتابهایش را معرفی کند تا در آن بستر، ایدهپردازی صورت بگیرد. این گردهمایی میتوانست به اتاقهای فکر تبدیل شود تا اینگونه ناشران در شهرهایشان پویشهای کتابخوانی راه بیندازند؛ این مأموریت بزرگ، نیاز به درک متقابل مسئولین و سیاستگذاران با جامعه دارد.
∎