به گزارش ایکنا، دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده آمریکا با کسب 312 رأی الکترال به عنوان چهل و هفتمین رئیسجمهور آمریکا برای مدت چهار ساله و دومین دوره غیر متوالی انتخاب شد.
پس از انتخاب ترامپ برای دومین دور و با توجه به تجربه نخستین دوره ریاست جمهوری وی، لازم است تا تأثیر این انتخاب بر جمهوری اسلامی ایران، سیاستهای آمریکا در قبال ایران و سناریوهای احتمالی مورد بررسی قرار گیرد.
اگر چه پس از انتخابات آمریکا، مهمترین برآورد مردم از تأثیرگذاری آن بر اقتصاد ایران و تحریمها حکایت دارد که نیازمند تحلیل کارشناسان اقتصادی است اما در این گزارش به دنبال بررسی تأثیر این انتخاب بر سیاست خارجی و داخلی جمهوری اسلامی ایران هستیم.
بیشتر بخوانید:
- ترامپ به دنبال ایجاد خطای محاسباتی در ایران است
- برنامه ترامپ در منطقه احیای دوباره «پیمان ابراهیم» است
دولت دوم ترامپ درحالی برسرکار میآید که منطقه غرب آسیا، تنش و درگیری در اوج خود قرار دارد و رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی دست به اقدامات جنونآمیز در غزه و جنوب لبنان و سرزمینها اشغالی جولان در جنوب سوریه و حتی تجاوزگری علیه جمهوری اسلامی ایران زده است.
با نگاهی به شعارهای ترامپ در طول کارزار انتخاباتی و پس از موفقیت در انتخابات و خواسته او بر پایان جنگ در غزه شاید بتوان به پاسخ احتمالی چگونگی برخورد دولت دوم ترامپ با وضعیت پیچیده غرب آسیا، رسید. هرچند بنابر اظهار کارشناسان مسائل بینالمللی، ترامپ شخصیتی تاجر و غیرقابل پیشبینی است و تجربه دولت نخست او نشان داد که نمیتوان آنچنان بر عملیاتی شدن حرفهای او حساب باز کرد.
از سوی دیگر به دلیل همکاری مشترک پشت پرده لابی صهیونیستی و حمایت سرمایهداران یهودی از ترامپ برای پیروزی در انتخابات پس نه تنها رویکردهای آمریکا در حمایت از اسرائیل تغییر نخواهد کرد، بلکه این حمایتها تقویت خواهد شد که نشانه آن ابراز خوشحالی شدید نتانیاهو از پیروزی ترامپ بود. لذا به نظر میرسد دولت ترامپ با اسرائیل بسیار همراهتر از دولت بایدن خواهد بود.
بهنام سعیدی، دبیر دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، درخصوص تأثیر نتیجه انتخابات آمریکا بر سیاستهای جمهوری اسلامی ایران، معتقد است: تجربه نشان داده است خوی استکباری در آمریکا نهادینه شده است. اینکه رئیسجمهور آمریکا از دموکراتها یا جمهوری خواهان باشد، خیلی تفاوتی برای ایران ندارد. آمریکا در طول 45 سال عمر انقلاب اسلامی هر اقدامی که میتوانسته علیه جمهوری اسلامی انجام داد. اصول آنها همواره یکی بوده است هرچند شاید در شیوهها و تاکتیکها، تفاوتی داشته باشد اما در دشمنی با ایران چیزی کم نگذاشتهاند.
وی در این رابطه ضمن مقایسه تحریمهای انجام شده علیه ایران در دوران ریاست جمهوری اوباما، جو بایدن و دونالد ترامپ براین باور است که هر سه رئیسجمهور شدیدترین تحریمها را علیه ایران اعمال کردند و لذا جمهوری اسلامی ایران با رئیسجمهور شدن هر شخصی در آمریکا، سیاستهای اصولی خود را باید ادامه داد و نباید تغییر و خدشهای بر آن وارد شود. در واقع رویکرد مشخص ایران در سیاست خارجی و تعامل با سایر کشورها و به ویژه حمایت از مسئله فلسطین و محور مقاومت ادامه خواهد یافت.
سعیدی با بیان اینکه حمایت از محور مقاومت خط قرمز سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است، میگوید: ایران بر این اصول ایستاده است و نگاه ما همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودهاند همواره به درون بوده و باید با بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی و نخبگان، روی پای خود بایستیم. تا امروز توانستهایم گامهای مؤثری در حوزههای دفاعی، فناوریهای نوین، علوم پزشکی و سایر موارد مرتبط برداریم و حتی در برخی از حوزهها یک گام جلوتر از بسیاری از کشورها هستیم.
اما با انتخاب ترامپ، آتش زیرخاکستر خشم و نفرت مردم ایران و حتی محور مقاومت درباره اظهارات وقیحانه دونالد ترامپ در مورد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی با توجیه طراحی سردار شهید سلیمانی برای نقشههایی به منظور حمله به آمریکاییها و منافع آنها در خاورمیانه، دوباره روشن شده است و هیچ سیاست جدیدی از سوی جمهوری اسلامی ایران نسبت به آمریکا بدون تغییر ملموس از سوی دولت جدید ترامپ، اتخاذ نخواهد شد و انتصابات اخیر ضد ایرانی ترامپ بیانگر آن است که گویا در بر همان پاشنه سابق میچرخد و ترامپ همچنان در پی اعمال فشار حداکثری علیه ایران است.
توئیت جدید سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان را میتوان در همین راستا ارزیابی کرد که نوشت: «نسخه اول سیاست «فشار حداکثری» لاجرم با «مقاومت حداکثری» مواجه شد و نهایتاً به «شکست حداکثری» برای آمریکا منجر گردید. مدرک میخواهید؟ به عنوان فقط یک مثال کافی است وضعیت برنامه صلحآمیز هستهای ایران را قبل و بعد از به اصطلاح سیاست «فشار حداکثری» مقایسه کنید.
در این راستا امیر حیات مقدم، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با تأکید بر مخالفت همیشگی ایران با دولت ترامپ، میگوید: ترامپ قاتل شهید سردار حاج قاسم سلیمانی بود و این موضوع را به وضوح به گردن گرفت بنابراین منفور ملت ایران، کشورهای اسلامی، محور مقاومت و شیعه است اما به هر حال با رأی شهروندان آمریکایی به عنوان رئیسجمهور جدید ایالات متحده انتخاب شده است ولیکن قطعاً جمهوری اسلامی ایران با دولت ترامپ هیچ سَرّ و سِرّی نخواهد داشت. ترامپ آدم وحشی، یاغی، قاتل سردار سلیمانی است و ما با او هیچ همکاری نخواهیم داشت.
وی با بیان اینکه قطعاً با روی کارآمدن ترامپ وضعیت منطقه و فضای بینالمللی تغییر خواهد کرد، بیان میدارد: ما با ملت آمریکا مخالف نیستیم بلکه با دولت آمریکا و هژمونی آن مخالف هستیم. آمریکا با وجود هزاران کیلومتر فاصله تا منطقه غرب آسیا در این منطقه پایگاه زده و ناو و ناوچه و تشکیلات دارد اما ملت ایران محکم هستند.
حیاتمقدم براین باور است که ترامپ در دوره جدید نیز به مانند دوره اول ریاست جمهوری به دنبال عدم همراهی کشورهای منطقه با یکدیگر و تشدید ایرانهراسی در منطقه است، هرچند اکنون زمینههای این امر در منطقه فراهم نیست. جمهوری اسلامی ایران با کشورهای همسایه و به ویژه عربستان تعاملات خوبی دارد و با سایر کشورها نیز در شرف ارتباط هستیم و ترامپ نمیتواند ایرانهراسی را در منطقه رواج داده و سپس از کشورها باج بگیرد. امروز ایرانهراسی در منطقه از بین رفته و حتی جمهوری اسلامی ایران به دنبال ائتلاف نظامی با کشورهای همسایه است.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس معتقد است ایران در دوره پیش رو باید ارتباط خود را با کشورهای همسایه مستحکمتر کند و تمرکز ویژهای بر سیاست همسایگی داشته باشد تا بتواند سیاست ایرانهراسی ترامپ را خنثی کند.
هر چند زمان برای قضاوت پیرامون سیاستهای ترامپ در دوره جدید نسبت به ایران و منطقه و به تبع آن سیاستهای جمهوری اسلامی ایران تا حضور رسمی ترامپ در کاخ سفید زود است و همه این تحلیلها و اظهارنظرها براساس رفتارها و سیاستهای پیشین ترامپ است اما نباید به راحتی تصور کرد که ترامپ جدید با ترامپ قدیم تفاوتهای اساسی خواهد داشت، کما اینکه گزینههای ترامپ برای وزارت امور خارجه، دفاع، سازمان سیا دلالت بر تداوم همان سیاستهای ضد ایرانی و جنگطلبانه دارد و لازم است دولت چهاردهم با همراهی و همکاری سایر قوا، نهادها و نیروهای مسلح سناریوهای احتمالی را در این رابطه طراحی کرده تا کشور در وضعیت «آمادگی حداکثری» در برابر سیاست احتمالی «فشار حداکثری» قرار گیرد.
گزارش از سمیرا انصاری
انتهای پیام