به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «عقلانیت اعراب در دوره شوریدگی «ترامپ»» نوشت: پیامی که کشورهای عربی خاورمیانه روز دوشنبه در محکومیت تعرض سرزمینی اسرائیل علیه ایران به جهان مخابره کردند، انعکاس نشانههای مثبتی بود که مسعود پزشکیان، رئیسجمهور تحولخواه ایران با طرح اولین مواضع منطقهای خود در استقبال از روابط سیاسی با ریاض و دیگر کشورهای عربی ارسال کرده بود و با تاریخی خواندن تحول رابطه تهران و ریاض از سوی «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی پاسخ گرفت. چرخش از وضعیتی که در آن ایران و بازیگران اثرگذار در غرب آسیا به این اعتقاد رسیده بودند میتوانند با همکاری یکدیگر امنیت منطقه را تضمین کنند تا شرایطی که در بیش از هفت سال بر روابط ایران و کشورهای عربی بویژه عربستان سعودی حاکمیت داشته، به نظر چندان آسان نمیآمد، اما انتقال قدرت از پادشاه فقید عربستان و اطرافیان ریشسپیدش به ملک سلمان که سررشته کشورداریاش را به «محمد بن سلمان» ولیعهد جوان خود سپرد در کنار واقعیتهای بیرونی چون تحول در رویکردی که از سوی ایران بویژه در دولت مسعود پزشکیان در حوزه سیاست منطقهای و همسایگی پدیدار شد، وضعیتی بود که میتوانست مقدمه این تغییر بزرگ قرار گیرد. هرچند دیگر بسیار تکراری است که گفته شود ماجرای حمله به اماکن دیپلماتیک عربستان در ایران همچون چاشنی انفجاری بمب ساعتی پنهان شده در این رابطه عمل کرد، اما این تنها لایه سطحی تحولاتی بود که زیر پوست آن تعارض اجتنابناپذیر منافع، اختلافات ریشهدار ایدئولوژیک و مداخله کشورهای صاحبقدرت خارج از منطقه که همواره منافع خود را بهواسطه فراهم آمدن زمینه رقابتهای تسلیحاتی و به جیب زدن دلارهای نفتی در تقویت اختلافات و تنشهای این منطقه یافته بودند، جریان داشت و میتوانست بالا گرفتن تنش میان ایران و عربستان را سهل و ممتنع کند.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پایگاههای رژیم صهیونیستی زیر آتش سنگین موشکهای حزبالله» نوشت: در حالی که جنایات رژیم آپارتاید اسرائیل در غزه و جنوب لبنان ادامه دارد، در واکنش، محور مقاومت نیز همچنان به صورت یکپارچه اهداف صهیونیستی را در آب، زمین و هوا زیر آتش سنگین بُرده و بر شدت حملات خود افزوده است. در این میان چنانکه انتظار میرود، حزبالله سنگینترین حملات را داشته و بسیاری از اهداف صهیونیستی را در هم میکوبد.
«اسرائیلیها جنایت میکنند و جهان تنها کاری که میکند- در بهترین حالت! - ابراز تأسف است.» اما محور مقاومت سالهاست که دیگر به این ابرازِ تأسفهایِ تأسفبار دل خوش نکرده و «در میدان نبرد» سیاستِ چشم در برابر چشم را، در حد توان خود، پیش گرفته است. در حالی که ارتش اشغالگر حدود ۵۰ روز متوالی است که میدان نبرد زمینی از غزه را به شمال اراضی اشغالی و جنوب لبنان گسترش داده است، مقاومت لبنان نیز حملات خود علیه پایگاههای استراتژیک دشمن صهیونیستی را متوقف نکرده، بلکه به شکلی قابلتوجه تشدید کرده است. دیگر شاخههای مقاومت نیز هماهنگ و متحد با حزبالله حملات خود را به اهداف صهیونیستی و حتی حامیان آن ادامه میدهند و در مواردی بر حملات خود نیز افزودهاند. چنانکه بارها گفته شده است محور مقاومت با حفظ «وحدتِ میدان» در سراسر جبهههای نبرد و با اثبات یکپارچگی و هماهنگی خود در برابر رژیم آپارتاید اسرائیل و حامی اصلی آن، آمریکا و غرب، آزمون بزرگی را سربلند از سر گذرانده است.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مهاجرستیز نیستیم، پذیرا هم نیستیم» نوشت: ورود غیرقانونی و بیرویه اتباع غیر مجاز به کشور، چند سالی است که به یک معضل جدی در کشور تبدیل شده و اگر فکر اساسی برای این موضوع نشود، چه بسا در آینده نه چندان دور به یک بحران با لایههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی تبدیل شود. همین دغدغه دستگاههای مسئول را در بخشهای مختلف دولت و حاکمیت بر آن داشته نسبت به آن چارهاندیشی شود. اگرچه آمار دقیقی از مهاجران در کشور تاکنون از سوی دستگاههای مسئول اعلام نشده و ورود غیرقانونی اتباع هم دلیل اصلی این عدم شفافیت آمار است.
در کنار این موضوع جمهوری اسلامی ایران، همواره طی چهار دهه گذشته پذیرای جمع کثیری از مهاجران کشورهای همسایه بوده که بر اثر تحولات سیاسی و امنیتی در کشورهای خود، پناهگاهی جز جمهوری اسلامی ایران را نیافتهاند. اما آنچه این میزبانی را با چالش اساسی مواجه ساخته، چنانکه اشاره شد، ورود بیرویه و غیرقانونی است. همین رفتار غیر قانونی دستگاههای مسئول را بر آن داشته نسبت به کنترل این روند معیوب و غیر قانونی، اقدام عاجل انجام دهند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران بابت این حجم گسترده از مهاجران از نهادهای بینالمللی کمکی هم دریافت نمیکند. تا جایی که وزیر کشور بیان کرده «بابت مهاجران هیچ کمک بینالمللی دریافت نمیکنیم». او در عین حال گفته «دیگر پذیرش اتباع را نداریم و در تلاشیم با انسداد مرزها از ورود غیرقانونی هرگونه اتباع جلوگیری کنیم.»
اسکندر مؤمنی که روز گذشته برای شرکت در مراسم تکریم و معارفه استاندار کرمان، به این استان سفر کرده بود، با ابراز اینکه بابت مهاجران هیچ کمک بینالمللی دریافت نمیکنیم، گفت: ما مهاجرستیز نیستیم و با همسایگان خود تعاملات زیادی داشتهایم، اما دیگر پذیرش اتباع را نداریم و در تلاشیم با انسداد مرزها از ورود غیرقانونی هرگونه اتباع جلوگیری کنیم. مؤمنی با انتقاد از طرح این موضوع که ایرانیها کارهای سنگین را به عهده اتباع بیگانه میگذارند، تصریح کرد: این یک دروغ محض است؛ در حادثه طبس که اتفاق افتاد شخصاً در معدن حضور یافتم، تمام کارگران ایرانی بودند و خبری از حضور اتباع نبود. بنابراین، از استاندار جدید کرمان میخواهم با جدیت تمام ساماندهی و اخراج اتباع بیگانه غیرمجاز را در دستور کار قرار دهد.
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «وحشت سایهها» را برگزید و نوشت: بعد از عملیاتهای «وعده صادق ۱ و ۲» که قدرت موشکی و پهپادی ایران را به رژیم صهیونیستی تفهیم کرد، حالا چند وقت است صهیونیستها بر نفوذ اطلاعاتی ایران در سرزمینهای اشغالی تمرکز کردهاند. ادعای اسرائیل در این باره همواره از سالهای گذشته وجود داشته است اما بعد از عملیات «وعده صادق ۲» که ۱۰ مهر امسال صورت گرفت و طی آن تعدادی از مراکز نظامی و امنیتی این رژیم به شکل دقیقی منهدم شد، تقریباً روزی نیست که مقامات و رسانههای صهیونیست از نفوذ اطلاعاتی ایران شکایت نکنند! به گزارش «وطن امروز»، روزنامه صهیونیستی هاآرتص اخیراً در گزارشی نوشت: مهاجمان اطلاعاتی و سایبری ایران هویت یک دانشمند هستهای اسرائیل و چند همکار او را فاش کردهاند. آنها همچنین ایمیلهای خصوصی مقامات ارشد اسرائیل از جمله یک مدیرکل سابق وزارت جنگ را منتشر کردهاند.
هاآرتص در این باره مینویسد: «گروهی که به نظر میرسد با دستگاه اطلاعاتی ایران ارتباط دارد، اطلاعات شخصی یک دانشمند هستهای را که در مرکز تحقیقات هستهای «سورک» کار میکرد افشا کرده است. این گروه عکسهایی را منتشر کرده که ادعا میشود در سورک گرفته شده، همچنین تصاویری از نام سایر دانشمندان هستهای که در پروژه شتابدهنده ذرات این مرکز دخیل بودهاند، ارائه داده است. همزمان هکرها ادعا کردهاند به حساب شخصی یک مدیرکل سابق وزارت جنگ اسرائیل نفوذ کرده و عکسها و اسناد شخصی او را منتشر کردهاند، همچنین اطلاعات شخصی مربوط به یک سفیر فعلی اسرائیل و یک وابسته نظامی سابق اسرائیل در آمریکا و اطلاعاتی درباره اعضای خانواده مقامات ارشد اسرائیلی را به بیرون درز دادهاند».
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «برق از کجا میرود؟» را برگزید و نوشت: نشانهها را باید دریافت، پیش از آنکه مجالی نمانده باشد. وقتی دندان درد میگیرد، چند روز با مُسکن جلوی درد را میگیریم. درد آرام میشود. خیلیها در این مرحله باقی میمانند، به خیال اینکه خلاص شدهاند و مشکلی نیست. یادشان میرود که آن درد نشانه شروع خرابی دندان است. مدتی میگذرد و ناگهان میفهمند که دندان از بین رفته و جز کشیدن راهی باقی نمانده است. یا اگر اقبال داشته باشند، باید با هزینه زیاد و رفتوآمدهای فراوان و کارهای مفصل تخصصی شاید بتوان آن را درمان کرد.
دردها نشانههای مرضاند. حکایت اغلب مشکلات و بحرانهایی که سالها گریبان ما را گرفته است، حکایت درد و مُسکن است. ماجرای کمبود برق، نوک کوه یخ بحرانها و ماجرای سلسلهای از دردهاست که با مسکن موقتاً آرام میشوند و فراموش میشوند.
سه نیروگاه از مدار خارج شدهاند، چون مازوت میسوزانند که هوا را بسیار میآلاید. مازوت میسوزانند، چون کشور دچار کمبود گاز است. کمبود گاز به خاطر وجود بحران فرسودگی در صنایع نفت و گاز و برق است. بحران و فرسودگی دارند، چون سوءمدیریت طولانیمدت و تا حدی تحریمها مانع از بهروزرسانی آنها شده است. سوءمدیریت است، چون این صنایع در ایران از بزرگترین منابع تولید رانتاند و تسلط بر آنها از عسل شیرینتر؛ تصدی این مجموعههای عظیم نه تابع معیارهای تخصصی، بلکه تابع منفعتطلبی قدرتهای سیاسی است.
سالهاست که درد کمبود برق را مثل دیگر دردها با مسکنهای مختلف میخواهند آرام کنند. گاه با استفاده از سوختهای آلاینده در نیروگاهها و گاه دادن برنامههای خاموشی، گاهی نیز با قطع برق کارخانجات. آنقدر استفاده از مسکنها زیاد شده که دیگر اصل درد و منشأ آن به فراموشی سپرده شده است. در آرامشی ویرانگر دندانها یکبهیک بهسوی خرابترشدن میروند.
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «ارز در خدمت صادرات» را برگزید و نوشت: بسیاری از کشورها در مسیر توسعه خود بهگونهای وارونه از سیاستهای ارزی استفاده کردهاند که به اقتصاد آنها آسیبهای بسیاری زده است. برخی همچون آرژانتین با ارزشگذاری بیش از حد باعث افت صادرات و صدمه به بخش تولید صنعتی شده و برخی مانند ایران این سیاست را برای هدف تورمی مورد استفاده قرار دادهاند؛ درحالیکه رفع تورم به ابزارها و سیاستهای پولی وابسته است. تجربیات موفق توسعه صادرات نشان میدهد که کشورهای پیشتاز این حوزه توانستهاند با استفاده از یک سیاست ارزی بادوام برای تضعیف پول ملی و کنترل هزینههای واردشده به صنایع، مزیت رقابتی را برای تولیدکنندگان داخلی نسبت به رقبای خارجی خود فراهم کنند، درحالیکه سایر کشورهایی که به سمت ارزشگذاری بیش از حد پول ملی تمایل دارند بیشتر به صنایع و بخشهای تولیدی مولد خود آسیب رساندهاند. به عبارت دیگر سیاست پولی، باید متمرکز بر تورم و سیاست ارزی، یاریدهنده رشد اقتصادی باشد.