شناسهٔ خبر: 69703467 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

چگونه کتاب خواندن می‌تواند حس همدلی را در آدم‌ها به وجود آورد؟

«این همه کتاب نخوانده‌اید که ژست بی‌طرفی و «همه خوب‌اند» بگیرید. قرار است کتاب به شما قدرت تفکر بدهد، آن‌ هم تفکر انتقادی. پس بیایید از همین دنیای کتاب شروع کنید.»

صاحب‌خبر -

شعار سی‌ودومین هفته کتاب که از امروز آغاز می‌شود و تا ۳۰ آبان‌ماه ادامه دارد، «خواندن برای همدلی» است. پس دیدن این شعار برای خیلی ها این سوال ایجاد می‌شود که چگونه کتاب خواندن می‌تواند حس همدلی را در آدم ها به وجود آورد؟!

پاسخ صریح و شفاف این است که ارتباط مستقیمی بین مطالعه کتاب و حس همدلی وجود دارد. مطالعه کتاب حس همدلی را در آدم‌ها بیدار و تقویت می‌کند و اگر می‌بینید در جامعه ما حس همدلی کم شده به این دلیل است که کتابخوانی کم است و آدم‌ها بیشتر از آنکه درگیر کتاب و کاغذ و کلمه شوند اسیر فضای مجازی‌اند. اگر می‌بینید دردهای جامعه، دل مسوولین را به رحم نمی‌آورد و آبی از آن‌ها  در جهت آسان شدن روزگار ما، گرم نمی‌شود به علت بیگانه بودن این جماعت با کتاب و کتابخوانی است.

 اگر می‌بینید مدیر بالا دستی شما به فکر شما نیست و فقط به فکر جایگاه و حفظ قدرت خودش و میزش است به دلیل این است که در عمرش و حالا خوشبینانه‌تر در عمر مدیریتی‌اش کتاب نخوانده، رمانی ورق نزده تا در مغزش فعل و انفعالات حس همدلی شکل بگیرد. پس حالا حالاها همه ما با همین مشکلات دست به گریبان هستیم چون فعلا همه ‌ما در سطوح مختلف، با کتاب بیگانه‌ایم. این بیگانگی از خود ما شروع می‌شود و تا خانواده، دوست، همکار و سطوح کلان مدیریتی هم ادامه دارد.  

تاثیر کتاب‌خوانی بر مغز

اما چگونه کتاب و مطالعه باعث ایجاد همدلی می‌شود؟

واقعیت این است که پژوهش‌های علمی درباره کارکردهای کتابخوانی ثابت کرده که تحلیل انتقادی، همدلی و توانایی تأمل، سه اتفاقی است که برای مغز کتاب‌خوان‌ها رخ می‌دهد. اگر شما آدمی هستید که با کتاب اُنس و الفتی ندارید و برنامه خواندن در روتین زندگی و سبک زندگی شما نیست، هیچ‌کدام از این سه مورد در وجود شما، به شکل اکتسابی به دست نخواهد آمد. 

اگر کتاب‌خوان نیستید، شما تفکر انتقادی ندارید، در مقابل واقعیت اطرافتان منفعل هستید و بدون چرایی هر آنچه به شما دیکته می‌شود، قبول می‌کنید یا اگر قبول نکنید توان مقابله با آن را ندارید.  

اگر کتاب‌خوان نیستید پس احساس همدلی با اطرافیانتان ندارید و جهان را از دریچه خودتان می‌بینید و قضاوت می‌کنید و خبر بدتر هم این است که اگر کتاب‌خوان نیستید اهل تامل هم نیستید و فکر نمی‌کنید و باز هم از دریچه یافته‌های محدود شخصی به دنیای پیرامون نگاه می‌کنید!   

رابطه کتاب‌خوانی و همدلی

باید گفت که همدلی یعنی قادر بودن به فهم افکار و احساسات دیگران و این یکی از کلیدی ترین جنبه های سواد است. چندین سال پیش، ماریان ولف که تخصص او دکترای ارشد زبانی از دانشگاه هاروارد است تحقیق و پژوهشی در همین رابطه داشته است. به طور خلاصه او این در این تحقیق اثبات کرده که مطالعه به خصوص خواندن رمان می‌تواند حس همدلی را در انسان تقویت کند و تاکید دارد رمان‌ها بیشتر از سایر کتاب‌ها می‌توانند این احساس را به وجود آورند. به عقیده او کتاب‌های داستان و قصه ها مثل یک آزمایشگاه اخلاقی هستند که به ما نشان می‌دهند تا خوبی و بدی را با جزییات بهتر تشخیص دهیم. قصه‌ها همچنین قدرت خیال را در مخاطب‌شان زنده می‌کنند چون رمان تکه‌ای از آگاهی است که از مؤلفش به دست ما رسیده است و تخیل آن به ما اجازه می‌دهد به افکار دیگران فکر کنیم و احساس آن‌ها را حس کنیم. به باور این محقق این مسئله در آینده‌ای که تمام جهان به هم متصل می‌شود، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.  

وقتی داستان‌هایی را می‌خوانیم و به زندگی درونی و احساسات شخصیت‌ها غور می‌کنیم حتما توانایی ما برای درک احساسات و دیدگاه‌های دیگران بهبود می‌یابد برای همین معمولا آدم‌های کتابخوان زودتر نسبت به محیط پیرامون‌شان واکنش می‌دهند و معمولا آدم‌هایی هستند که احساس نوع‌دوستی بیشتری نسبت به سایر افراد جامعه دارند.   

روی عناوین خاص تمرکز نکنید!

اگر علاقه دارید حس همدلی را در خودتان ایجاد کنید و از قالب «من» بیرون بیایید لازم نیست حتما کتاب‌هایی نظیر «کتاب همدلی»، «نیروی پنهان دوستی و رفاقت»، «درباره خوب بودن» و نظیر این عناوین را بخوانید. فارغ از توصیه‌ای خاص وقتی شاهکارهای درخشانی نظیر «آوای وحش» جک لندن، «بلندی‌های بادگیر» امیلی برونته، «غرور و تعصب»جین آستن، «ناطوردشت» سالینجر، «کوری» ژوزه ساراماگو، «فرداها» ملیسا ده‌کوستا، «تیمبوکتو» پل استر، «خداحافظ گاری گوپر» رومن گاری، «بار هستی» میلان کوندرا، «مترجم دردها» جومپا لاهیری، «کافکا در کرانه» هاروکی موراکامی، «هرگز رهایم نکن» و «کلارا و خورشید» کازوئو ایشی‌گور و ....صدها کتاب دیگری که می‌توان به این لیست اضافه کرد را بخوانید مگر می‌شود دنیا را از دریچه خودتان نگاه کنید و دلتان برای آدم‌های اطرافتان نتپد و با اشک‌هایشان اشک نریزید و با شادی‌شان غرق در لذت نشوید؟!

بدون لحظه‌ای تردید داستان اجازه می‌دهد شخص خودش را در جایی دیگر تصور کند و از نزدیک با افکار و اندیشه‌های سایر آدم‌ها آشنا شود. وقتی مطالعه کتاب عادت روزانه شود این حس همدلی همیشه با کتاب‌خوان همراه خواهد بود. با این تفاسیر، شعار «خواندن برای همدلی» انتخاب خوبی به عنوان شعار هفته کتاب خواهد بود به شرط آنکه خواندن در روتین زندگی همه افراد جامعه قرار گیرد و همین آقایانی که این شعار را انتخاب کرده‌اند پیشرو در این مسیر جذاب اما پرپیچ و خم باشند.