ششصدوسومین برنامه از سری برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش فیلم سینمایی «خورشید آن ماه» به کارگردانی ستاره اسکندری اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور جواد طوسی منتقد سینما، رضا صمیم جامعهشناس و کارگردان فیلم برگزار شد.
«خورشید آن ماه» که نخستین فیلم به زبان بلوچی در سینمای ایران است، داستانی عاشقانه در درون بافتار اجتماعی-فرهنگی جامعه سیستان و بلوچستان را روایت میکند و با کنار گذاشتن تصاویر غالب و کلیشهای سینمای ایران از این استان و مردمان آن میکوشد واقعیتهای راستین بلوچستان را به نمایش بگذارد.
جواد طوسی در این نشست گفت: فیلم با فضای امروز از جهاتی انطباق دارد. متاسفانه به دلایل مختلف امکان نمایش چنین فیلمهایی در یک شرایط معمول و طبیعی وجود ندارد. اکنون عمده فیلمهایی که در نمایش عمومی شاهد آن هستیم، در حال سوق پیدا کردن به مسیری است که روی سلیقه مخاطب منفعل امروز نیز تاثیر مخربی میگذارد.
وی افزود: شخصا مشکل و مخالفتی با یک سینمای عامهپسند ندارم اما اگر به یک عدالت فرهنگی معتقد باشیم، اقتضا میکند که در کنار آثاری که الان وجهه غالب نمایش عمومی را به عهده گرفتند، شاهد اکران مناسب فیلمهایی همچون «خورشید آن ماه» نیز باشیم. در واقع با اکران حداقلی آثاری این چنین بستر مناسبی برای پیدا کردن مخاطب آنها فراهم نمیشود تا بازگشت سرمایه حداقلی و آبرومندانه برای آنها رخ دهد. در حالی که سازنده اثر در یک رابطه دوطرفه میتواند موجودیت معاصر خود را محک بزند و مسیر برای فیلم بعدی را انتخاب کند.
این منتقد سینما بیان کرد: فیلم «خورشید آن ماه» ویژگی مشترکی با گذشته من دارد. فیلم در منطقهای ساخته شده که مراحل اولیه شغل قضایی من نیز در همان جغرافیا سپری شده است. من سه چهار سال در شهرستان ایرانشهر خدمت قضایی داشتم و کاملا با بافت محیطی آن منطقه آشنا هستم و متاسفانه در ژورنالیسم رسانهای مقداری شکل زمخت و خشونتآمیز این منطقه مورد توجه قرار گرفته است اما اگر فرصتی برای شما فراهم شود و با این مناطق بیشتر آشنا شوید، میبینید که چقدر این بکر بودن به خصوص در ریشههای قدیمیتر کاملا شما را به یک حضور هرچه سمپاتیکتر مایل میکند. ریشهها، باورها و صداقتی که در این مناطق وجود دارد، با یکسری آیینها آمیخته شده اما هنوز اصالت خود را حفظ کردهاند.
طوسی اظهارداشت: خودم در دورانی که جانشین دادستان و بازپرس بودم، در برخی از پروندههای قتل، وقتی به مرحله نهایی میرسید، مجازات قصاص در نظر گرفته میشد، افراد رضایت میدادند اما سپس خودشان برای مقابله به مثل اقدام میکردند. یعنی عدم اعتماد به قانونمندیهای معمول و اجتماعی در آنها وجود دارد. خب چه کسی میتواند کمی این شرایط را متوازن کند؟
وی گفت: کمترین ارزش فیلم خانم اسکندری، فرهنگسازی و جهانبینی است که ارائه میدهد. فیلم اگر مسائلی را مطرح میکند، خیلی ذوق زده مسائل و مفاهیم دیگری همچون فمنیسم نمیشود. فیلم در پایانبندی میتوانست در همان چرخه نگاه آرمانخواهانه بعد از آن تکنوازی پیر مراد به عنوان خرد آن سرزمین، زن میتواند شرایط را تغییر دهد اما بازی تصویری خانم اسکندری، ترکیبی از جبر و اختیار را به ما نشان میدهد و این اتفاقی قابل توجه به شمار میآید.
دیدن «خورشید آن ماه» یک تکلیف است
رضا صمیم در ادامه این نشست گفت: فیلم را یک مرتبه دیدم و بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. با توجه به اینکه چند سال از ساخت فیلم میگذرد، باید بگویم جای تاسف دارد که شرایط اکران این اثر به صورتی نبوده که آنچنان که باید دیده شود و ما نتوانستیم این فیلم را ببینیم.
وی افزود: در شرایطی که شاهد اکران فیلمهای کمدی سخیف هستیم، چنین فیلم شاعرانه و درجه یکی که به جغرافیا و فرهنگی میپردازد که کمتر به آن پرداخته شده، دیدن این فیلم تکلیفی است که باید همه آن را اجابت کنیم. گرچه زبان شخصیتهای فیلم متفاوت از ماست اما شخصا حس میکنم که هیچ تفاوتی در آن بنیادهای انسانی با شخصیتهایی که به تصویر کشیده شدهاند، ندارم. به شدت با انسانهای درون فیلم احساس نزدیکی میکنم. دو سه مرتبه به بلوچستان سفر کردهام اما باور کنید که در این سفرها با فرهنگ و انسانهای آن منطقه احساس دوری میکردم. بزرگترین کارکرد این فیلم برداشتن فاصله شخص من با مردم بلوچستان است.
صمیم بیان کرد: در طول دیدن فیلم، در حال فکر کردن به این موضوع بودم که خانم اسکندری، چرا بلوچستان را انتخاب کرده است؟ فیلم در مورد غیرت، ناموس و شکلی از مرد سالاری است اما چرا باید در این جغرافیا نقش ببندد؟ بلوچستان اکستریمترین حالت اعمال چنین موانع، احساسات و ویژگیهایی است.
این جامعهشناس اظهارداشت: مردسالاری و تعصب در بلوچستان نسبت به بقیه مناطق بیشتر است. در نهایت به این نتیجه رسیدم که جامعهشناسانه به آن نگاه نکنم. بلوچستان جایی است که میشود این قصه را در آن منتقل کرد. فرهنگ آن به شدت موسیقایی بوده و با شهرهای دیگری چون یزد متفاوت است. به دلیل آمیختگی شدید فرهنگ بلوچی با موسیقی که در این فیلم نیز شاهد آن هستیم. رنگها و تصویر در بلوچستان نقش فوقالعادهای بازی میکند.
به جادوی بلوچستان دچار شدم
ستاره اسکندری در ادامه این نشست گفت: همانطور که در مصاحبههای مختلف گفتهام، اینجا نیز باید بگویم که من به جادوی بلوچستان دچار شدم. این یک واقعیت است که همه ما به عنوان مرکزنشینها کمتر با فرهنگ و قوم بلوچ آشنا هستیم.
وی گفت: اولین بار که برای جشنواره لباس به بلوچستان دعوت شدم، ترسیدم و فکر کردم چه کسی در میانه قاچاق، ترور و آنچه که تاکنون در ادبیات و سینمای ما از بلوچستان نشان داده شده، چنین کاری میکند؟ بنابراین با اصرار به آنجا رفتم و به عنوان یک اهل فرهنگ خیلی شرمزده شدم؛ زیرا متوجه شدم که چقدر با تکهای از وطنم بیگانه هستم. بعدا در مطالعات بیشتر مواجه شدم با اینکه اساسا این یک نگاه حاکمیتی است که سیستان و بلوچستان خصوصا در بخش فرهنگی در محاق نگه داشته شود اما شخصا با فرهنگی بسیار غنی و ثروتمند مواجه شدم و از همین رو شگفتزده و شرمگین بودم.
اسکندری افزود: در منطقه آزاد چابهار، در آن زمان آقای عبدالرحیم کردی ریاست را برعهده داشت. باتوجه به اینکه در آنجا جشنواره لباس برگزار شده بود، به آنها گفتم شما چارهای جز نمایش ندارید؛ جواب اتفاقات سینمایی، سینما و هنر نمایش است. بنابراین شما مکلف به این کار هستید.
کارگردان «خورشید آن ماه» بیان کرد: بر همین اساس اولین ماشین خیمهشببازی را با سیاوش ستاری راهاندازی کردیم. برای ایجاد رویا و لبخند کودکانی که در منطقه محروم هستند، این کار را شروع کردیم و در نتیجه سیاوش ستاری حدود ۴۰۰ اجرای خیمهشببازی را در آن منطقه روستا به روستا انجام داد. در آنجا هر چه از مردم بلوچستان دیدم، مهر و هنر؛ آغوش باز و فرهنگ غنی بود. در بلوچستان لیکو خواندم که هماورد آن هایکو ژاپن است. اتفاقا در بسیاری از بخشها شاهد رخدادهای مدرنی نسبت به مرکز هستیم. در نتیجه به آقای دکتر کردی، پیشنهاد ساخت فیلمی را دادم که نه برای تبلیغ سیستان و بلوچستان بلکه برای نشان دادن بخشی از واقعیت آنجا که از گذشته پنهان و در محاق مانده، ایجاد شود.
وی اظهارداشت: این فیلم نه به سفارش بلکه با باور و آنچه من در بلوچستان دیدم ساخته شده است. پدیدههایی که به لحاظ سیاسی و حاکمیتی اتفاق میافتد، کرامت مردمان یک قوم را نشانه میگیرد و از آن مهمتر رویاهای کودکان آن را نادیده گرفته و به آنها تصویر اشتباهی از خودشان ارائه میدهد.
اسکندری گفت: «خورشید آن ماه» را در شرایط بسیار ویژهای؛ لای چرخدندههای شرایط فعلی ساختم و باید بگویم فیلمی همچون «خورشید آن ماه» در وضعیت سینمای موجود، چارهای جز له شدن ندارد. البته من به عنوان ستاره اسکندری بازیگر توانستم سال گذشته اکران محدودی بگیریم که در میان آثار دوستان بیشتر برای از سر باز کردن بود. زیرا فیلم با کمترین سانس ممکن اکران شد. من این فیلم را در یک سینمای سیار و به همراه ماشین خیمهشببازی خود شهر به شهر در بلوچستان گرداندم. فقط بنا به وظیفه کنشگری اجتماعی که برای خود لازم میدانستم.
وی افزود: در این سالها شغلم بازیگری بوده اما آرمانهایم متفاوت شده است؛ زیرا سینمای ما به سوی دیگری رفته است. من دستپرورده علی رفیعی، بهرام بیضایی و… بودهام، طبیعی است که در زندگیم به لحاظ سلیقه از شرایط موجود فاصله گرفته است.
کارگردان «خورشید آن ماه» بیان کرد: بنابراین باید بگویم که در ساخت این اثر، یک کنشگری اجتماعی انجام دادم که با آموختههایم از دوستان ترکیب شده است. بنابراین من را به عنوان کسی که در حال انجام مسئولیت اجتماعی خود است و به عنوان کسی که یک پل ارتباطی بین فرهنگ سیستان و بلوچستان و مرکزنشینانی که هیچ چیز از بلوچستان نمیدانند، ببینید. چون این مسئله در کردستان هم وجود دارد اما با توجه به اینکه بازیگران و فیلمسازان کردی داشتیم که مطرح شدهاند، شرایط متفاوت شده است اما سیستان و بلوچستان به طرز عجیبی مغفول و مهجور مانده است.
فیلم سینمایی «خورشید آن ماه» به صورت آنلاین در شبکه نمایش خانگی اکران میشود و تمام درآمد حاصل از فروش این فیلم به ساخت کتابخانه در بلوچستان اختصاص پیدا میکند.