شفقنا – شبهه ای درباره «دفاع حضرت فاطمه سلام الله از فدک» مطرح میشود که استاد مطهری در پاسخ به آن دو تفکر را بیان میکند.
به گزارش شفقنا ، استاد مطهری درپاسخ به شبهه مربوط به «دفاع حضرت فاطمه سلام الله از فدک» مطرح میکند:
یادم هست که از وقتی بچه بودم گاهی میدیدم بعضی افراد برایشان یک شبهه پیدا میشود که چرا حضرت زهرا با آن مقام عصمت و قداست رفت در مسجد پیغمبر و از مسئله فدک دفاع کرد، در حالی که آنها کسانی بودند که: وَ یطْعِمونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتیماً وَ اسیراً. انَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللهِ [1]، یا علی خودش میگوید: وَ ما اصْنَعُ بِفَدَک وَ غَیرِ فَدَک و به قول شاعر فارسی:
آن که رست از جهان فدک چه کند
آن که جست از جهت فلک چه کند
بعد من رسیدم به این جا که دو مسئله است: رفتن دنبال حق مغصوب برای نجات دادن حق یک مسئله است، یک ارزش بسیار عالی اسلامی و انسانی است، و رفتن برای این که گرسنه ماندهام، میخواهم شکمم را سیر کنم که صرفا انگیزه حیوانی داشته باشد مسئله دیگری است. اگر صرفا مسئله سیر شدن شکم باشد بله مسئله مهمی نیست. چنین انسانهایی که در حالی که گرسنه هستند آنچه دارند به دیگران میدهند آنجا هم میگفتند مال دیگران است. اما نه، یک وقت من مال و ثروت دارم، ایثار میکنم، حق خودم را خودم میدهم و به دیگری ایثار میکنم؛ ارزش این کار [محفوظ است.[ یک وقت حق من را دیگری به زور میگیرد، اینجا اگر حقم را نگیرم ضد ارزش است، اگر بگیرم ارزش است. دنبال حق رفتن ارزش است.پس این نظریه دیگر بر این اساس است که روانشناسی انسان را بر جامعهشناسی او مقدم میدارد یعنی انسان دو وجدان دارد: وجدان فطری و وجدان اکتسابی؛ قسمتی از وجدان خودش را از جامعه میگیرد ولی وجدان انسانی او و ریشههای انسانی وجدانش در سرشتش نهاده شده است که قرآن روی این موضوع خیلی تکیه میکند: وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ روحی [^2]. یعنی یک جنبه ماورایی، خدایی، ارزشی، متعالی، قبل از آن که انسان از جامعه خودش تأثر بپذیرد به طور بالقوه-
مثل بذری که بالقوه در خود چیزی دارد که قابل رشد است- در نهاد انسان هست. انسان نوار خالی نیست که بخواهد از بیرون پُر شود، بذری است که برای رشدش نور و حرارت میخواهد، یعنی در ذاتش به طور بالقوه این استعداد هست و آن همان انسانیت انسان است. انسان در ذات خودش یک موجود دو قطبی است، هم حیوان است و هم انسان. کشمکش میان جنبههای انسانی و حیوانی در فرد پیدا میشود و یک فرد به مقام انسانی یعنی به مقام استقلال انسانیت میرسد. میدانید که از خواص تکامل این است که یک موجود متکامل به هر اندازه که کاملتر میشود نیازش از محیط کمتر میشود به این معنا که تسلط محیط بر او کمتر و تسلط او بر محیط بیشتر میشود. یک گیاه تسلطش بر محیط بیشتر است از یک جماد؛ جماد اساسا تسلط ندارد. یک حیوان بیش از یک گیاه بر محیط خودش مسلط است و کمتر از یک گیاه تحت تأثیر محیط خودش قرار میگیرد، و انسان از حیوان بیشتر و انسانِ تکاملیافته یعنی انسانِ به ایمان و عقیده و آرمان رسیده، انسان حق جو و حق طلب، انسانِ به ایدئولوژی رسیده، او دیگر برایش مبارزه شکل دیگری دارد.
انتخاب شفقنا از کتاب آینده انقلاب اسلامی ایران
ویدیو زیر مربوط به پاسخ استاد مطهری درباره این شبهه است: