اگر قرار است به کارمندی بیشتر لطف شود در امتیازات اجتماعی و تسهیلات اداری و کاری به جز حقوق لطف شود نه درپرداختها که کمر برخی کارکنان زیر بار تورم وگرانی بشکند و تا ۱۵ هر ماه دوام نیاورند و به سختی و رنج، گذران امور کنند و برخی دیگر در همسایگی زندگی و محل کارهمکاران دیگرشان از بهترین شرایط دربافتیها و حقوق کافی و عالی برخوردار باشند و غم و غصهای نداشته باشند. اگر مملکت ندار است و بودجه نیست باید برای همه باشد نه برای افرادی که هیچ در امد و شغلی به جز همین کارمندی ندارند. این مسأله درست مثل پرداخت یارانهها شده که برخی با کمترین درآمد از دریافت مبالغ ناچیز یارانه و سهام عدالت محرومند و برخی با داشتن امکانات و درامد بالا و حقوقهای حتی نجومی همچنان یارانه بگیر دولت هستند. دولت حتی آمار درست و دقیقی از تعداد کارکنان خود ندارد و مبالغ هنگفت را در جایی و برای کسانی که نباید هزینه کند هزینه میکند و از تزریق حداقل اعتبار و تخصیص کمترین مبالغ برای ترمیم حقوقها و جبران دریافتی کم قشر زحمت کش کارگر و معلم طفره میرود. جناب آقای دکتر پزشکیان که مدعی و داعیه دار اجرای نظم و عدالت در کشور است و سنگ اصلاحات را بر سینه میزند اصلاح امور مملکت را باید از همین پرداختهای نامتعارف شروع کند و کلید بزند و دریافتیهای زیاد را یا کم کم کند و یا پرداختیهای کم رازیاد کند و به یک عدالت در پرداختهای کارکنان برسد و پای همه تبعات آن هم بایستد و شجاعانه حق را به حق دار برساند. وارونگی در پرداختها؛ معلمان را در قعر، و کارکنان وزارتخانهای مثل وزارت نفت را در صدر قرارداده است و این عادلانه نیست زیرا صورت و فهرست مخارج انان صورت و فهرست مخارج اینان نیز هست. پس چرا باید با چنین اقداماتی بر تشدید نارضایتیها و کم کاریهای بسیاری از کارکنان دولت بیافزاییم؟.
∎سید محی الدین حسینی ارسنجانی
شکاف در پرداخت حقوق کار کنان دولت؛ چرا؟
اگر قرار است به این تبعیضها پایان دهد باید برابر مدرک و میزان سابقه و تعداد اولاد و شرایط شهر و روستا و منطقه برخوردار و غیر برخوردار به پرداخت حقوقها اقدام کند و از تفکر غلط کارکنان فلان وزارتخانه مصرفیاند و کارکنان فلان دستگاه تولیدکنندهاند دست بردارد.
صاحبخبر - شفاآنلاین: اقتصاد > یکی از چالش‌های بزرگ اجتماعی مطرح در بین کارکنان دولت و حقوق بگیران دستگاه‌های مختلف اداری در تنوع و تفاوت شدید دریافتی‌های آنان است؛ به این نحو که برخی از آنان از حداقل حقوق‌ها برخوردار و برخی هم حقوق‌های کافی و بسیار بالاتر از دیگر کارکنان دریافت می‌دارند و کفاف زندگی و هزینه‌های روزمره انان را می‌دهد و تعداد محدود‌تری از کارکنان دولت هم حقوق‌های چند ده میلیونی و نجومی دریافت می‌کنند. به‌راستی چرا باید در پرداخت‌های دولت ودریافت‌های کارکنانش تا این حد از تفاوت و تبعیض دیده شود؟ هر چند عاملی بنام «سختی کار» در بر خی از مشاغل باید لحاظ گردد اما کارمندی که با یک مدرک مثلاً ارشد با کارمند دیگری با همین مدرک و میزان و شرایط و سابقه کاری مثل هم در یک اداره در دل شهر‌ها شاغلند چرا باید میزان تفاوت دریافتی یکی از ان‌ها دو برابر دیگری باشد؟ دولت باید به تعدیل حقوق‌ها اقدام و مبالغ حقوق‌های بی‌حساب و کتاب را کم و حقوق‌های ناچیز را بالا ببرد و اگر قرار است به این تبعیض‌ها پایان دهد باید برابر مدرک و میزان سابقه و تعداد اولاد و شرایط شهر و روستا و منطقه برخوردار و غیر برخوردار به پرداخت حقوقها اقدام کند و از تفکر غلط کارکنان فلان وزارتخانه مصرفی‌اند و کارکنان فلان دستگاه تولید‌کننده‌اند دست بردارد.