بررسی ارتقای سطح نزاع بین ایران و اسرائیل
جنگ در منطقه خاکستری
رامین فرهودی زرنق در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: هر چند بر اساس نظرات کارشناسان حوزه منطقه خاکستری هر آن امکان ارتقای سطح منازعه از زیر سطح جنگ به جنگ بین ایران و اسرائیل وجود دارد اما ایرانی ها بسیار سنجیده تر از دشمن خود در حال مدیریت ریسک ها هستند و تلاش دارند تا با تطبیق دادن شرایط محیط با شرایط داخلی خود، رژیم صهیونیستی را دچار فرسایش و فروپاشی داخلی کنند.
صاحبخبر - نویسنده: رامین فرهودی زرنق، کارشناس ارشد علوم سیاسی – مدیر اندیشکده ترند دیپلماسی ایرانی: چرا منطقه خاکستری؟ بالا بودن سطح ریسک، هزینه های اقتصادی، تلفات انسانی، محدودیت های ناشی از قوانین بین المللی در برخوردهای مستقیم نظامی و علاقمندی به دوری از انتقاد و دخالت دولت های جامعه ملل موجب شده است تا از سال 2009 به این سو مفهوم جدیدی در دنیای درگیری های سخت و شیوه های آن مورد بهره برداری قرار گیرد؛ این مفهوم را «منطقه خاکستری» نامیده اند. محققان نظامی مفهوم منطقه خاکستری را مفهومی نوپدید در این عرصه نمی دانند بلکه ریشه های تاریخی آن را تا قرون شانزدهم و هفدهم میلادی، یعنی تلاش های اسپانیا برای ترور ملکه بریتانیا و اخلال در سیادت دریایی بریتانیا توسط دزدان دریایی مورد حمایت پادشاه اسپانیا یا دسیسه های کاردینال ریشلیو برای تضعیف قدرت هابسبورگ در طول جنگ سی ساله نیز جستوجو کرده اند. با این حال آن چه در سیر تاریخی شکل گیری مفهوم منطقه خاکستری بیش از همه خودنمایی می کند استفاده از نیروهای نیابتی، توسل به اقدامات ترکیبی و مهم تر از همه بهره گیری از عنصر ابهام در مقابله طرفین درگیر است. رابرت ورک، معاون وقت وزیر دفاع ایالات متحده، در کنفرانسی که در آوریل 2015 در کالج جنگ ارتش ایالات متحده برگزار شد، به حاضران گفت که دشمنان آمریکا به طور غیرمستقیم برتری نظامی ایالات متحده را با استفاده از ترکیب عواملی نظیر شبه نظامیان، فریب و نفوذ به چالش می کشند و انکار مستمر برای شناسایی این رویکردها بسیار دشوار است و در آنچه برخی افراد آن را «منطقه خاکستری» مینامند، عمل میکنند. برخی مانند لارنس فریدمن اصطلاحات مربوط به جنگ منطقه خاکستری را ناشی از رویدادهای اخیر جهان از جمله الحاق کریمه به روسیه در سال 2014 و متعاقب آن تحریک شورش های جدایی طلب در شرق اوکراین از سوی مسکو می داند و آفشون استوار نیز استفاده ایران از نیروهای متحد (به ویژه گروه شیعه حزب الله لبنان) با کمک نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنوب غربی آسیا را باعث شکل گیری چنین مفهوم جدیدی می داند. اختلافات ایران و اسرائیل اختلافات شدید ایران و اسرائیل بر سر مسائل منطقه ای نظیر مسئله فلسطین، انرژی هسته ای، برنامه موشکی ایران، حمایت از گروه های مقاومت در فلسطین اشغالی و لبنان، استقرار ایران در سوریه و عراق موجب شده است تا این دو واحد سیاسی در غرب آسیا به تقابلی چندین ده ساله علیه یکدیگر دست بزنند و منافع یکدیگر را مورد تهدید و حمله قرار دهند. آزمایشهای موشکی ایران و بازسازی حمله به مراکز حساس در اسرائیل نظیر نیروگاه اتمی دیمونا نگرانی های فزاینده ای برای اسرائیلی ها در بر داشته است اما به نظر می رسد انجام چنین رزمایش هایی تنها جنبه روانی علیه دشمن را پیگیری می کند و عملا کارکرد عملیاتی به دلایل اجتماعی و انسانی در جغرافیای کوچک اراضی اشغالی فلسطین را نخواهد داشت. ارتش و دولت اسرائیل نیز تلاش دارد تا با نشان دادن حسن نیت خود به شهروندان ایرانی افکار عمومی داخل ایران را به نفع خود همراه کند، پس بعید به نظر می رسد که این دولت نیز به فکر استفاده از بمب اتم علیه مراکز شهری و در کل جغرافیای ایران باشد. دلیل دوم اجتناب اسرائیل از استفاده بمب اتم علیه ایران ممانعت از ضریب دادن به شکل گیری اجماع نظر ملی در نابودی اسرائیل و گسترده تر شدن جنگ با شرکای جدید علیه آن است. اما نگرانی های اسرائیل از فعالیت برنامه موشکی ایران بیراه نیست. توجه به محدودیت های عملیاتی دوربرد در خاک اسرائیل، ایرانی ها را بر آن داشته تا با توسعه برنامه موشکی و بومی خود امکان هدف قرار دادن اهداف سلولی و جزء در خاک دشمن را داشته باشند. ایران با برنامه موشکی خود می کوشد تا با حفظ سطح منازعه در زیر خط جنگ به عنوان محور منطقه خاکستری، بیشترین صدمات را به زیر ساخت های حیاتی و اقتصادی اسرائیل وارد کند. اسرائیلی ها نیز اکنون با درک این مطلب در تلاش برای فرار از این تله هستند. سید حسن نصرالله سالها قبل با اشاره به تمرکز مخازن آمونیاک در بندر حیفا تهدیدی علنی علیه شهروندان اسرائیلی را بیان داشت. دولت وقت اسرائیل اقدام به پراکنده کردن این مخازن در چارچوب برنامه پدافند غیرعامل ملی خود کرد. اما اکنون هر یک از این مخازن هدفی با دایره تاثیر و تخریب در اقصی نقاط اراضی اشغالی شده اند که تنها با موشکهای دقیق و هدایت شونده ایرانی نظیر الماس می توان آنها را در هر کجا مورد اصابت قرار داد. به عبارتی دیگر نگرانی کنونی اسرائیلی ها از جنگ هسته ای به جنگ شیمیایی تغییر یافته است. استفاده جمهوری اسلامی ایران از نیروهای متحد خود در عراق و لبنان علیه اهداف اسرائیلی و آمریکایی تا کنون تلفات سنگینی برای اسرائیل و هم پیمان اصلی آن، آمریکا، ایجاد کرده است. از این رو اسرائیلی ها کوشیده اند تا با برگزاری 11 رزمایش مختلف از مه سال 2022 تا اوت 2023 با شریک نظامی عمده خود برنامه های مختلف حمله به ایران برای توقف برنامه های هسته ای و موشکی آن را تمرین کنند. البته در این مدت اقدامات تروریستی اسرائیل علیه دانشمندان ایرانی فعال در برنامه های موشکی و هسته ای و همچنین نفوذ به تاسیسات هسته ای و نظامی فعال بوده و با قدرت ادامه داشته است. در مقابل جمهوری اسلامی ایران نیز با حملات سایبری به زیر ساخت های حیاتی اسرائیل، حمایت از گروه های نظامی مقاومت نظیر حماس چالش های سختی برای صهیونیست ها اجرا کرده است. طرح عملیاتی مابام اسرائیلی ها برای پیش برد این نبرد در منطقه خاکستری طرح عملیاتی «مابام» (به معنی جنگ جنگ ها در زبان عبری) را طراحی و به اجرا در آورده اند. این طرح بر اصول زیر پایه گذاری شده است: 1- به جای اهداف استراتژیک مبتنی بر گستردگی، بر اهداف عملیاتی به وضوح تعریف شده و محدود تمرکز شود که می توان از طریق نیروی نظامی محدود به آن دست یافت. 2- این نوع کمپین فقط در مکان هایی که امکان حفظ برتری اطلاعاتی که امکان تحلیل عمیق واکنشهای بازیگران مختلف را فراهم میکند و حفظ برتری نظامی وجود دارد دنبال شود. 3- احتمال انتقام گیری موثر کاهش یابد. 4- باید به پذیرش ریسک های حساب شده تمایل داشت، از جمله تشخیص فاصله زیاد بین انجام هر نوع اقدام جنبشی و پایان دادن به یک جنگ تمام عیار. 5- یک کمپین پیام رسانی ظریف ایجاد شود که قابل انکار باشد اما همچنان یک سیگنال بازدارنده واضح به هدف ارسال کند. 6- هدفمند و با دقت باید تلفات نظامی و غیرنظامی دشمن را محدود کرد. 7- یک رویکرد برنامهریزی رو به جلو و تدریجی را باید در نظر گرفت که امکان تکرار گام به گام را فراهم کند. به جای برنامهریزی نظامی سنتیتر که با شناسایی وضعیتهای پایانی شروع میشود و از آنجا به سمت عقب حرکت میکند. 8- دیپلماسی مکمل را باید با دیگر بازیگران بازی دنبال کرد تا فضایی برای اقدام نظامی ایجاد شود. 9- در مورد آنچه یک کمپین تاکتیکی محدود می تواند به دست آورد باید واقع بین بود، و زمانی که دیگر نتیجه ای ایجاد نمی کند، آن را محدود کرد. بازی مهره ها توسط ایران ایرانی ها نیز برای بازی در منطقه خاکستری مهره های مختلفی را به کار گرفته اند و به اقدامات زیر دست زده اند: 1- توسعه برنامه موشکی با افزایش برد و دقت اصابت 2- حفظ برنامه هسته ای علی رغم پیشنهادهای منابع جدید انرژی 3- کنترل آبراه های دریایی در غرب آسیا و شاخ آفریقا 4- حملات سایبری 5- تقویت نیروهای نیابتی پس از عملیات 7 اکتبر حماس علیه اراضی اشغالی فلسطین، اسرائیلی ها سطح واکنش خود را در مقابله با جمهوری اسلامی ایران افزایش داده اند و تلاش دارند تا سطح منازعه را از زیر سطح جنگ به جنگ با ایران بکشند اما دولت ایالات متحده به عنوان منبع تامین هزینه و جنگ افزار این نبرد با شناخت خود از ایرانی ها علاقمندی ای به حضور در این صحنه از خود نشان نمی دهد. مایکل آیزنشتات در پاسخ به چرایی این سوال می نویسد: «استراتژی منطقه خاکستری ایران برای دور زدن یا شکست تلاشهای بازدارنده ایالات متحده، با هدف کسب مزیت طراحی شده است؛ اهرم و افزایش آزادی عمل در حین مدیریت ریسک به منظور جلوگیری از تشدید و اجتناب از جنگ.» این افسر و عضو سابق ستاد فرماندهی ایالات متحده که سابقه حضور در ترکیه، اسرائیل و عراق را در کارنامه نظامی خود دارد تقسیم بندی استراتژی های ایران در منطقه خاکستری را شامل تعدادی عنصر اصلی می داند که عبارتند از: انعطاف تاکتیکی، ثبات استراتژیک، بی جهتی، ابهام و صبر، عمل متقابل، متناسب و سطح بندی شده از زور، طولانی کردن به جای تشدید درگیری ها، فعالیت های سریع و بافاصله، تنوع و گسترش گزینه ها و در نهایت تقسیم و محاصره دشمنان. در شرایط کنونی اسرائیل از آستانه صبر خود خارج شده و در تلاش برای کشیدن پای دیگران به جنگی تمام عیار برای معامله رسمیت و موجودیت خود در غرب آسیاست اما نه جمهوری اسلامی ایران و نه ایالات متحده آمریکا هیچ علاقه ای به خروج از آستانه صبر و مبهم نگه داشتن شرایط ندارند. هر چند بر اساس نظرات کارشناسان حوزه منطقه خاکستری هر آن امکان ارتقای سطح منازعه از زیر سطح جنگ به جنگ بین ایران و اسرائیل وجود دارد اما ایرانی ها بسیار سنجیده تر از دشمن خود در حال مدیریت ریسک ها هستند و تلاش دارند تا با تطبیق دادن شرایط محیط با شرایط داخلی خود، رژیم صهیونیستی را دچار فرسایش و فروپاشی داخلی کنند. امری که هم اکنون در کف خیایان های اراضی اشغالی علیه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در حال انجام است و واکنش های سیاسی در ساختار سیاسی آنان و تلاش برای برکناری دولت فعلی را موجب شده است.∎