به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، کمتر از سه دهه پیش، از اینترنت و فضای مجازی تنها به عنوان یک پدیده حاشیهای و موازی با زندگی واقعی سخن به میان میآمد و این فضا اغلب به عنوان محیطی محدود به سرگرمی و ابزارهایی برای دریافت اطلاعات سطحی و غیررسمی قلمداد میشد. با گسترش فزاینده فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، اما، سرانجام مرز میان واقعیت و فضای مجازی به سرعت محو و این فضا به جزیی لاینفک از زندگی واقعی انسانها تبدیل شد. در این میان، ظهور فناوریهای نوین مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، بهویژه با پیشرفتهای چشمگیر اخیر، به این روند شتاب ویژهای بخشیده و مرزهای جدیدی را در درک و دریافتِ انسان از واقعیت به وجود آورده است. درواقع، هوش مصنوعی به عنوان نقطهعطفی در این تحولات تکنولوژیک، که آثارش بهطور روزافزون در حال تعمیم و تسری به تمامی جنبههای زندگی بشر، از فرهنگ و تجارت و اقتصاد تا آموزش و سیاست و هنر است، فرصت بزرگی در اختیار ما قرار داده است. با این حال، در کنار همین فرصت بینظیر و بزرگ، چالشهای بزرگی هم شکل گرفته است. برای مثال بیم آن میرود که بهتدریج عاملیت و مزیت انسان، که پیشتر بر خلاقیت، خردورزی و قابلیتهای تصمیمگیریاش استوار بود، با تکیه بیمحابا بر هوش مصنوعی و بهویژه توانمندی بیسابقه این نوع فناوری در تحلیل و پردازش سریع و وسیع دادهها، از بین برود و بهطور ناگهانی دگرگونیهای عظیمی در تمامی ابعاد انسانی، اجتماعی و فرهنگی به وجود آید. به بیان سادهتر، آنچه اکنون به عنوان ابزاری برای بهبود و تسهیل امور انسانها دیده میشود، ممکن است در آینده به تهدیدی برای خودمختاری بشر تبدیل شود و پرسشهایی جدی درباره جایگاه انسان در دنیای آینده مطرح سازد.
هوش مصنوعی در یک نگاه
اگر بخواهیم نگاهی خیلی گذرا به تاریخچه هوش مصنوعی و تمام تحولات بنیادین آن بیندازیم، این فناوری نه امروزی، که تاریخی دستکم 74 ساله دارد و ثمره سرمایهگذاریهای گسترده مالی و همکاری دانشمندان بسیاری در زمینه ریاضیات، رایانه، عصبشناسی، زبانشناسی، روانشناسی و فلسفه است. دانشمندانی که در شناسایی الگوهای پیچیده و خودکار دادهها، طراحی سیستمهای پیچیده برای پردازش حجم عظیم اطلاعات، مطالعه عصبشناختی ساختار مغز انسان، کاربست مفاهیم مربوط به نحوه یادگیری و تصمیمگیری، و سرانجام پیگیری مباحث اخلاقی و فلسفی به ویژه در زمینههای تصمیمگیری خودکار و استفاده از دادههای شخصی به جد و جهد بسیار کوشیدهاند. به گفته منابع معتبر، از جمله تارنمای دانشگاه هاروارد، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین با ریشههایی که به دهههای 1950 و 1960 میلادی بازمیگردد، به تدریج مسیر تحولی خود را طی کرده است. در این مورد، آلن تورینگ در سال 1955 با معرفی «آزمون تورینگ» به عنوان معیاری برای سنجش هوش ماشینها، نخستین گام اساسی را برداشت. در دهه 1960، برنامهنویسان با هدف ایجاد سیستمهایی که قادر به انجام وظایف خاص باشند، به طراحی الگوریتمهایی پرداختند که قادر به یادگیری از دادهها بودند. با پیشرفت در قدرت پردازش رایانهها و افزایش دسترسی به دادههای کلان در دهههای 2000 و 2010، یادگیری ماشین به مرحلهای جدید رسید. در این زمان، استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی و الگوریتمهای پیشرفتهای چون «یادگیری عمیق» به یکی از ابزارهای اصلی در توسعه مدلهای پیچیده تبدیل شد. این تحولات تا جایی پیش رفت که هوش مصنوعی رفتهرفته وارد زندگی روزمره شود و در صنایعی چون بهداشت، حمل و نقل، پزشکی، صنعت، تجارت و هنر مورد استفاده قرار گیرد. اما در این بین، آنچه باعث شد عموم مردم متوجه حضور ملموس این فناوری در زندگی خود شوند، نه استفادههای نوعی، که نخستین مدل بزرگ زبانی بود که عرضه عمومی آن در سال 2021 انجام گرفت. مدلی که بر اساس دادههای بسیار بزرگ از متون، آموزش دیده و بهطور خاص برای پردازش و تولید زبان انسانی طراحی شده بود و روی شبیهسازی مهارتهای زبانی انسان تاکید داشت.
دانش عمومی مسوولان درباره هوش مصنوعی
حدود دو سال پیش در «نشست رییسجمهور با جمعی از دانشمندان یک درصد برتر جهان»، یکی از اساتید دانشگاه نوشیروانی بابل در اظهارنظری ناشیانه، که تعجب و تأسف همگان را برانگیخت، از زبان برنامهنویسی پایتون به عنوان «یک شبکه قدرتمند جهانی» یاد کرد که میتوان با آن پدیدههای پیچیدهای مانند تحولات سیاسی، نظامی و اقتصادی آینده را پیشبینی و حتی کنترل کرد. این روزها نیز در ایران کمتر نطق، سند رسمی یا حکم انتصابی مییابیم که در آن از لزوم بهکارگیری فناوری هوش مصنوعی سخن به میان نیامده باشد. اما در بیشتر این اسناد و اوامر کوچکترین اشارهای به ماهیت این فناوری و چگونگی بهرهبرداری از آن دیده نمیشود. این مساله نشان میدهد که دانش اغلب مسوولان ما از فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی، متأسفانه فراتر از دانش روزمره یک کاربر عادی نیست. به گونهای که برخی از آنان هنوز تمایزی روشن بین هوش مصنوعی و فناوریهای وابستهای همچون یادگیری ماشین و مدلهای زبانشناختی ندارند. علاوه بر این، در محافل رسمی، به دلیل نگاهی سطحی و جزئی به فناوری هوش مصنوعی، تأثیرات اجتماعی و اقتصادی آن نادیده گرفته میشود. برای مثال، برخی مسوولان شاید تصور کنند که هوش مصنوعی بهطور مستقیم و بیواسطه به نفع کشورهایی چون ایران خواهد بود، بدون اینکه چالشهای بینالمللی، محدودیتهای فناورانه، و تحریمها را مدنظر داشته باشند؛ عواملی که میتوانند مانعی جدی در مسیر بهرهبرداری موثر از این فناوری باشند. همین کژفهمیها و سوءبرداشتها از ماهیت این فناوری هم هست که بیتردید به تصمیمگیریهای ناقص و نامتوازن منجر شده و توسعه واقعی و پایدار این حوزه را با مخاطرات و برداشتهای نادرست روبهرو میسازد.
هوش مصنوعی در دستور کار دولت چهاردهم
در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری مسعود پزشکیان، رهبری با ابراز نگرانی از اینکه غفلت از توسعه زیرساختهای هوش مصنوعی میتواند ایران را از قافله رقابت جهانی عقب نگه دارد، بر اهمیت این فناوری برای آینده کشور تأکید کرد. وی همچنین هشدارهایی درباره شکلگیری نهادهای بینالمللی برای نظارت و محدودیتهای دسترسی به این فناوری مطرح نمود، که در جای خود بسیار مهم مینمود و بر مسوولیت دولت در این مورد میافزود. واقعیت این است که برای پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی، ایران باید همزمان با سرمایهگذاری و ارتقای زیرساختهای پژوهشی و آموزشی، از سادهانگاری و سوءبرداشت در برخورد با این فناوری بپرهیزد. عدم توجه به توسعه هوش مصنوعی میتواند فاصله علمی و اقتصادی ایران را با کشورهای پیشرفته بهشدت افزایش دهد. در این میان، تحریمها و قطع ارتباط با کشورهای غربی، دسترسی به منابع و فناوریهای ضروری مانند دادههای کلان و الگوریتمهای پیچیده را محدود کرده و توسعه فناوریهای نوین را به تعویق میاندازد. دیگر بر کسی پوشیده نیست که امروزه، پیشرفت علمی و فناورانه بهشدت وابسته به همکاریهای بینالمللی است؛ بنابراین، تحریمها میتواند مانعی جدی بر سر راه این مبادلات و بهویژه در دستیابی به فناوریهای پیشرفته باشد. این محدودیتها به کاهش دسترسی به محصولات و خدمات پیشرفته و محدود شدن سرمایهگذاری در پروژههای نوآورانه منجر شده و فشارهای اقتصادی را افزایش میدهد. هوش مصنوعی میتواند در بخشهای مختلفی از زندگی، دگرگونیهای عمیقی ایجاد کند. در آموزش و پرورش، این فناوری به شرط فهم دقیق میتواند روشهای تدریس و ارزیابی را بهبود ببخشد؛ در آموزش عالی، به شرط نظارت درست، سرعت تحقیقات و دقت پیشبینی نتایج را افزایش دهد؛ و در پزشکی به تشخیص و درمان بیماریها کمک کند. همچنین در هنر، برخی هنرمندان امروزه از الگوریتمهای پیچیده و ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای آفرینش آثار جدید بهره میبرند که میتواند به گسست جدی از هنر پیش از خود منجر شود و دیدگاههای تازهای از هنر و خلاقیت را به ارمغان آورد.
نقش تحریمها در زوال علمی و اقتصادی
تحریمهای بینالمللی، که پیشتر تنها بر اقتصاد و معیشت ما فشار وارد میکردند، اکنون تهدیدی تمامعیار برای آینده کشور نیز به شمار میآیند، زیرا پیشرفتهای هوش مصنوعی سرعتی بیسابقه یافته و فاصله ما با کشورهای پیشرفته در حال افزایش است. در همین راستا، بهتازگی سوندار پیچای، مدیرعامل گوگل، افشا کرد که 25درصد از کدهای جدید این شرکت توسط هوش مصنوعی تولید میشود؛ کدهایی که سپس توسط مهندسان بررسی میشوند تا این ابزار بهطور موثر به تسریع فرآیندهای پیچیده و افزایش بهرهوری کمک کند. این تغییر رویکرد به ما یادآور میشود که هوش مصنوعی، فراتر از یک فناوری، به محرکی کلیدی در پیشرفتهای علمی و اقتصادی بدل شده است. از سوی دیگر، شرکت متا اخیرا دسترسی به مدلهای هوش مصنوعی خود را به ارتش امریکا و پیمانکاران دفاعی آن اعطا کرده است؛ تصمیمی که تا پیش از این برای کاربردهای نظامی ممنوع بود. این اقدام با هدف مقابله با تهدیدات فزاینده از سوی کشورهایی مانند چین انجام شده است که بهشدت در هوش مصنوعی سرمایهگذاری کردهاند. این تغییر استراتژی متا اهمیت نقش هوش مصنوعی در امنیت ملی و تسلیحات مدرن را برجسته میکند و نشان میدهد که فناوری هوش مصنوعی چقدر میتواند به ارتقاء سطح رقابت نظامی و پیشرفتهای دفاعی کمک کند. این شواهد انکارناپذیر روشن میسازند که در جهانی که هوش مصنوعی مسیر آینده را تعیین میکند، پافشاری بر انگارههایی مانند مقاومت در برابر تحریمها، میتواند ما را در معرض عقبماندگی جبرانناپذیری قرار دهد. از این رو، بایسته است که برای بهکارگیری و توسعه فناوریهای نوین، دیپلماسی انعطافپذیر و آیندهنگرانهای در پیش بگیریم و مانع از زوال علمی و اقتصادی کشور شویم. زیرا جهانی که به سرعت در حال پوست انداختن است، هیچ توقفی برای رسیدن ما نخواهد کرد.
منبع: اعتماد
انتهای پیام/
∎