شناسهٔ خبر: 69681301 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: فرارو | لینک خبر

غیبت مایک پامپئو و نیکی هیلی

در حال حاضر مقامات ایران منتظر مشخص شدن رویکرد دولت جدید ترامپ هستند و غیبت دو شخصیت پامپئو و هیلی می‌تواند در این رویکرد تاثیرگذار باشد.

صاحب‌خبر -

فرارو- مشاوران و اطرافیان یک رئیس جمهور یا رهبر سیاسی، به اندازه میزان نفوذی که روی او دارند می‌توانند در سیاست‌هایش موثر باشند. این تاثیر می‌تواند خود را در گرفتن تصمیم‌های سخت و لحظه‌ای یا تعیین یک راهبرد سختگیرانه نشان بدهد. تحلیلگران بر این باورند که حداقل سه نفر از حلقه اصلی مشاوران و مدیران ارشد ترامپ شخصیت‌هایی به شدت ضدایرانی بودند: جان بولتون مشاور امنیت ملی، مایک پمپئو رئیس سیا و سپس وزیر خارجه و در نهایت نیکی هیلی سفیر و نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد. از این سه نفر، پمپئو و بولتون پس از دوره مسئولیت‌شان در تجمع اروپایی سازمان منافقین نیز حاضر شدند و به سخنرانی پرداختند. هیلی زمانی که در ماموریت دیپلماتیک نیویورک به سر می‌برد، نقش زیادی در ادعا‌های مربوط به دخالت ایران در جنگ یمن و اجماع‌سازی علیه کشورمان داشت.

به گزارش فرارو، ترامپ چند روز قبل به طور مشخص از عدم حضور هیلی و پامپئو در دولت جدید خود خبر داد. مساله‌ای که به خصوص مورد توجه تحلیلگران و کارشناسان حوزه سیاست خارجی در ایران قرار گرفت. چرا که در حال حاضر مقامات ایران منتظر مشخص شدن رویکرد دولت جدید ترامپ هستند و غیبت این دو شخصیت می‌تواند در این رویکرد تاثیرگذار باشد. خبر قطعی از حضور یا عدم حضور جان بولتون در دولت دوم ترامپ نیز وجود ندارد. بولتون در چهارسال گذشته انتقادات زیادی نسبت به ترامپ مطرح کرده بود. هیلی آخرین نامزد رقیب ترامپ در رقابت‌های درون‌حزبی جمهوری‌خواهان بود، اما حذف پامپئو با سوالاتی مواجه شده است. 

مواضع وزیر پامپئو

وزیر خارجه سابق آمریکا مواضع ضدایرانی زیادی در دوران مسئولیت کاری خود داشت. او وزیر خارجه آمریکا در زمانی بود که ترامپ دستور ترور سردار قاسم سلیمانی در بغداد را صادر کرد و ایران او را به عنوان یکی از عوامل این ترور می‌شناسد. او همچنین یکی از حامیان اصلی خروج ترامپ از توافق هسته‌ای با ایران بود. مرور دو موضع و رفتار این سیاستمدار آمریکایی می‌تواند جالب توجه باشد.

پامپئو آذر سال ۹۹ در گفتگو با العربیه «ایران را تهدیدی مشترک برای کشور‌های منطقه غرب آسیا خواند و بر کمک واشنگتن به این کشور‌ها برای مقابله با این تهدید تاکید کرد. واقعیت این است که کشور‌های (حاشیه جنوبی) خلیج (فارس) و اسرائیل این را فهمیده‌اند که آنها با تهدید مشترک ایران مواجه هستند. هر کشوری که خواهان یک وضعیت بهتر برای مردمش است، با به رسمیت شناختن اسرائیل همراهی خواهد کرد.

وزیر خارجه آمریکا در دفاع از مواضع ضد ایرانی دولت دونالد ترامپ هم صحت کرد و گفت، سیاست آمریکا در قبال ایران تغییر نکرده و در کل دوره دولت ترامپ سیاستی منسجم بوده است.

دیپلمات ارشد دولت آمریکا و رئیس سابق سیا افزود: «ما تک تک تعهداتی را که به کشور‌های خاورمیانه داده بودیم، عمل کرده‌ایم، ما از آمریکایی‌ها حفاظت کرده‌ایم و با شرکایی که خواهان مشارکت با ایالات متحده آمریکا هستند، شریک شده‌ایم. هیچ دلیلی ندارد که این موضوع تا زمانی که رئیس جمهور ترامپ در منصب است، تغییر کند.» (العالم، ۱۳۹۹)

غیبت پامپئو و هیلی

وزیر خارجه سابق آمریکا مهر ۱۳۹۸ نیز در نشست سازمان منافقین و گروه‌های تجزیه‌طلب در نیویورک حاضر شد و به سخنرانی پرداخت. این حضور به غیر از دیدار او با مریم رجوی در سال ۱۴۰۱ و سخنرانی در اجتماع آلبانی است. حضور وزیر دولت ترامپ در نشست نیویورک، با واکنش برخی رسانه‌های آمریکایی مواجه شد.

واشنگتن پست در گزارشی راجع به حضور این سیاستمدار آمریکایی نوشت: «دالیا داسا کای، مدیر برنامه سیاست عمومی خاورمیانه مؤسسه رند است که اقدام وزیر خارجه آمریکا را «بسیار نابخردانه و خطرناک» توصیف کرده است.

براساس یادداشت واشنگتن‌پست، داسا کای تصریح کرده سخنرانی پامپئو در نشست والاس این پیام را مخابره خواهد کرد که برخلاف اظهارات ترامپ، تغییر رژیم در ایران همچنان در دستورکار مقامات دولت آمریکا قرار دارد. به‌گفته مدیر برنامه خاورمیانه مؤسسه رند، باوجود ابهامات موجود درباره اهداف سیاست آمریکا درقبال ایران، اقدام وزیرخارجه ایالات متحده، بیش‌ازپیش این پرسش را مطرح می‌کند که آمریکا پس از خروج از توافق هسته‌ای با ایران، چه هدفی را می‌خواهد دنبال کند.» (هابیلیان، ۱۳۹۸)

غیبت پامپئو و هیلی

کنفرانس خبری نیکی هیلی

نیکی هیلی زمانی که یکی از نامزد‌های جمهوری‌خواه برای ریاست‌جمهوری این کشور بود، مواضع ضدایرانی زیادی گرفت. اما نام او بیشتر با کنفرانس خبری که آذر ۱۳۹۶ در واشنگتن برگزار کرد، گره خورده است. در آن زمان تحلیلگران این رفتار‌های سران دولت آمریکا را نشانه‌هایی برای زمینه‌چینی جهت خروج از برجام می‌دانستند. 

«رئیس جمهور آمریکا روز ۲۱ مهرماه استراتژی خود در قبال توافق هسته‏‌ای ایران را اعلام کرد که بر اساس آن، پایبندی ایران به این توافق تأیید نشد. در چنین شرایطی، طبق «قانون بررسی توافق هسته‌‏ای ایران» مصوب کنگره در سال ۲۰۱۵، کنگره آمریکا باید در طول ۶۰ روز راجع به سرنوشت این توافق تصمیم می‌گرفت. در واقع، ترامپ توپ را به زمین کنگره انداخت تا هزینه‏‌های ماندن یا نماندن در این توافق متوجه کنگره شود. در ۲۱ آذر مهلت ۶۰ روز به پایان رسید و کنگره به هیچ تصمیمی در این مورد نرسید. به این ترتیب، ترامپ باید کمتر از یک ماه دیگر باز هم در مورد تأیید یا عدم تأیید پایبندی ایران به برجام تصمیم بگیرد. احتمال اینکه وی بخواهد پایبندی ایران را تأیید کند، پایین است.

بنابراین، ممکن است قصد خروج از برجام را داشته باشد و نمایش نیکی هیلی نیز جزئی از برنامه خروج از این توافق و در واقع، بهانه‏‌ای برای توجیه این امر باشد. ناکامی دولت ترامپ در ایجاد اجماع علیه برجام و مقابله با جمهوری اسلامی ایران می‌‏تواند دلیل دیگری باشد. دولت کنونی آمریکا تا کنون تلاش زیادی در راستای ضربه‌‏زدن به برجام و امنیتی ‏کردن ایران به‏‌ویژه برنامه موشکی و سیاست‏های منطقه‌‏ای کشورمان انجام داده است و در واقع کنش گفتاری این دولت در رابطه با ایران هدفی جز این پیگیری نکرده است. با این حال، موفقیت چندانی به‏ دست نیاورده و نتوانسته مخاطبان کنش گفتاری خود را قانع کند که برجام توافق بدی است و تهدید ایران برای امنیت آن‏ها فوری است. در چنین شرایطی، اقدام نیکی هیلی اجرای نوعی نمایش است که تلاش دارد سنجه‏‌های عینی برای اثبات کنش گفتاری دولت ترامپ در مورد ایران برای این مخاطبان ارائه دهد. بوزان و همکاران معتقدند سنجه‏‌های عینی امنیت از مهم‏ترین «شرایط تسهیل‏‌کننده» کنش گفتاری امنیتی هستند. به نظر آن‏ها، اگر بتوان به امور مشخصی که عموماً تهدیدکننده تلقی می‏‌شوند اشاره کرد، احتمال قوی‏تری وجود دارد که بتوان تهدید‌های امنیتی را مجسم ساخت.» (پژوهشکده مطالعات راهبردی، ۱۳۹۶) 

چرا کنار گذاشتن آنها به نفع ایران است؟

روزنامه هم‌میهن درباره این موضوع نوشت: ««مایک پمپئو» وزیر خارجه‌ی سابق آمریکا و مدیر سابق سی‌آی‌ای یکی از ایران‌ستیزترین سیاستمداران آمریکاست. پمپئو پس از خروج زودهنگام از دولت آمریکا با تک‌دوره‌ای شدن ریاست‌جمهوری ترامپ، اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم» کرد که به تجربیاتش در دوران خدمت در دولت آمریکا پرداخته است.

او در این کتاب به صراحت نوشته است که در طول دوران وزارتش، دو بار به ترامپ پیشنهاد کرده که به ایران حمله کند. نیکی هیلی نیز در دوران مبارزات مقدماتی انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا گفته بود: «ایران حامی حماس، حزب‌الله و سایر گروه‌های شبه‌نظامی در خاورمیانه است و اگر حمایت ایران نباشد، حماس و حزب‌الله و حوثی‌ها نبودند و نیرو‌های مقاومت عراق و سوریه نیز نیرو‌های آمریکایی را هدف قرار نمی‌دادند.» نیکی هیلی سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل در مناظره مقدماتی جمهوری‌خواهان در میامی فلوریدا مدعی شد که «پکن و مسکو، تهران را تامین مالی می‌کنند. چین با خرید نفت از ایران و روسیه با خرید پهپاد از این کشور در حال حمایت مالی از جمهوری اسلامی هستند. هیلی با پیش کشیدن موضوع آزادسازی منابع بلوکه‌شده ایران، ضمن انتقاد از دولت جو بایدن، مدعی شد باید با ایران از موضع قدرت وارد شد ولی دولت بایدن درصدد بازگشت به توافق هسته‌ای است. واشنگتن به تل‌آویو نیاز دارد و نباید به آن امر و نهی کند، بلکه باید از اسرائیل برای نابود کردن حماس حمایت کند.»

غیبت پامپئو و هیلی

مایک پمپئو پس از پیروزی بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری و به خصوص در جریان اعتراضات ایران در سال ۱۴۰۱ با حضور در محافل اپوزیسیون، با انتقاد از سیاست دولت بایدن درباره ایران خواستار بازگشت فشار حداکثری و اعمال شدیدتر تحریم‌های نفتی بر ایران شد. پمپئو بار‌ها در گردهمایی سازمان مجاهدین حضور یافته است و سخنان ضدایرانی مطرح کرده است.

گفته می‌شود که او یکی از معدود مقامات ارشد آمریکایی بود که با عملیات ارتش آمریکا برای ترور سردار قاسم سلیمانی در عراق موافق بوده و بر انجام این عملیات تاکید داشت. مایک‌پمپئو عضو جنبش تی‌پارتی در حزب جمهوری‌خواه آمریکا است و در سمت راست طیف سیاسی جمهوری‌خواهان قرار می‌گیرد.

به رسمیت شناختن اشغال اسرائیل بر بلندی‌های جولان، پشتیبانی از محمد بن‌سلمان پس از قتل جمال خاشقجی، اخراج بازرس وزارت امور خارجه، خروج از توافق هسته‌ای با ایران، فشار بر رئیس‌جمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی برای ارائه مدارک علیه جو بایدن از اقدامات پمپئو در حمایت از ترامپ است و از مبتکران طرح نامه سرگشاده در سال ۲۰۱۵ (میلادی) درباره ضرورت لغو توافق هسته‌ای بود که ۱۹۰ ژنرال و افسر ارشد پیشین و آن هنگام آمریکا، آن را امضاء کردند.»