به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدهادی حاضری، استاد حوزه علمیه، 21 آبان ماه در نشست «تمهیدی بر فلسفه قانون از منظر حکمت اسلامی با تأکید بر علامه طباطبایی» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، با بیان اینکه مسئله قانون یکی از موضوعات کهن فلسفی غربی و اسلامی است، گفت: البته این مسئله در دنیای اسلام به شکل جدید و فلسفه تحلیلی مسبوق به سابقه نیست زیرا فلسفه تحلیلی نسبتاً مستحدث است ولی به صورت کلی نگاه به قانون سابقه تاریخی زیادی دارد و افلاطون و ارسطو و ... نسبت به آن سخن دارند.
وی با اشاره به مفهومشناسی قانون، افزود: مفهوم اولیه فلسفه قانون است؛ به لحاظ فلسفی، قانون جوهره و بنیان و بنمایه دارد چنان که این ضرورت برخاسته از ذات و درون شیء و غیر تحمیلی از بیرون است لذا چارچوب قانون را میتوان بر همه علوم اجتماعی تطبیق کرد. در قانون فلسفی چون موضوع فلسفه وجود است ضرورت از وجود شیء برمیخیزد و قانون به این معناست و اساساً قانومندی شیء از طبیعت برآمده است.
حاضری با بیان اینکه فلسفه تماما تاریخ است برخلاف سایر علوم که تاریخشان بخشی از آن علم است نه قوامبخش یک علم، گفت: ما در فیزیک و شیمی مجبور نیستیم که تاریخ آن علوم را مطالعه کنیم زیرا جزیی از آن نیست ولی فلسفه تماماً تاریخ و تاریخ عقل است لذا غرب هم حضور دارد و اصولاً فلسفه اسلامی در مواجه با یونان شکل گرفت و شخصیت پیدا کرد و تابع و سایه باقی نماند.
استاد حوزه علمیه با اشاره به این پرسش که چرا در دوره مشروطه کسانی مشروطهخواه شدند که بیشتر غربدیده بودند و چرا آخوندزادهای هست که حکم به غربیشدن میدهد، اظهار کرد: حتی میرزای نائینی و آخوند خراسانی هم مشروطهخواه هستند گرچه تفکر آنان با غربگرایان یکسان نبود؛ باید ببینیم که چه فرایندی برای قانون طی شده است؛ ارسطو معتقد بود که قانون یک ضرورت است و این روند تداوم یافت تا جایی که هگل هم بر آن تأکید دارد (آخرین فیلسوف دوره مدرن که بعد از او دوره پستمدرنها است و از این جهت اهمیت دارد و فلاسفه معاصر ما هم او را خیلی مهم در نظر میگیرند و کتاب در مراوده علمای اسلامی و هگل مینویسند) زیرا فلسفه هگل با مسئله روح مطلق پیوند خورده است.
قانون؛ اراده مقدس
حاضری اظهار کرد: در فلسفه هگل، انسان به عنوان سوژه، ابژه را هم در اختیار میگیرد؛ شاید انسان مدرن، انسان خالق جهان میشود چنان چه کانت وجود را هم یکی معقولات 12گانه قرار داد. او معتقد بود خدا قابل اثبات نیست. قانون در اندیشه هگل متصل به یک اراده مقدس و غیرقابل اغماض و خدشه است؛ اطاعت از قانون مساوی اطاعت از خویشتن است به همین دلیل در غرب حتی بدون وجود نظارتهای دوربینی و بیرونی و در نیمه شب هم اطاعت از قانون وجود دارد زیرا او با احترام به قانون در حقیقت آن را تکریم خود میداند و قانون را به مثابه فرزند خود تلقی میکند.
حاضری با بیان اینکه غربیها معتقد به تقدم فرهنگ هستند، اضافه کرد: آنها معتقدند فرهنگ است که قانون میسازد و نه قانون، فرهنگ را؛ منتسکیو در جایی از کتابش شرایط قانونگذاری را اعلام کرده و گفته است برای قانونگذاری باید به فرهنگ جامعه توجه شود زیرا فرهنگ، اصالت دارد و قانون تابع آن است لذا برای ایجاد فرهنگ، نباید قانونگذاری کرد زیرا قانون زیر پا گذاشته خواهد شد؛ مردم زمانی قانون را دلخواهانه اطاعت میکنند که خودشان آن را بنا کرده باشند از این رو غربیها توجه ویژهای به وضعیت جامعه دارند و براساس آن قانون میگذارند.
استاد حوزه علمیه با اشاره به مفهوم حکمت اسلامی، گفت: موضوع فلسفه و مسئله اصلی آن وجود بما هو وجود است؛ در جهان اسلام وجود، دقیقاً مطابق با تلقی خاصی از وجود در فرهنگ اسلامی شد لذا وجود، منصرف به مسئله الهی است؛ برخی فلسفه اسلامی را فلسفه مسلمانان میدانند و این فلسفه شخصیتی مستقل برای خودش دارد.
وی با اشاره به اینکه ارسطو معتقد بود که انسان مدنیبالطبع است و از روی طبیعت زندگی اجتماعی را انتخاب کرده است به مسئله قانون در حکمت اسلامی اشاره کرد و افزود: از بدو تولد فلسفه اسلامی مسئله قانون در ذهن فلاسفه ما به طور خاص فارابی مطرح شد. فارابی مدینه را براساس وجودشناسی اسلامی و مراتب وجود، وجود مراتبی برای مدینه قائل شد که تابع عقل در مراتب مختلف است یعنی عقول مراتبدار وجود شهروندان این مدینه را ترسیم کردند. از کلام فارابی، برتری رسول اسلام به خاطر برتری در اختیاراتی است که از ناحیه خدا دارد؛ به تعبیر دیگر نبی در فلسفه اسلامی جایگاه گرانسنگی دارد.
قانون در متن و بطن فلسفه اسلامی
استاد حوزه بیان کرد: مسئله قانون در متن فلسفه اسلامی از جمله نبوت خوابیده است؛ ابنسینا هم بعد از اینکه اشاره به مدنیبالطبع کرده است به قانون اشاره دارد و از طریق آن وجود عقل بالفعل نبی را ضروری میداند زیرا امیال و هر چیزی که ضد عدالت است عامل ظلم میشود و برای جلوگیری از ظلم، وجود قانون ضروری است و قانونگذار آن هم باید انسانی باشد که والاتر از همه انسانها است و والایی انسان هم به عقل او است.
وی با بیان اینکه چرا دین و شریعت آمده است زیرا زندگی بشر محتاج قانون است به دیدگاه ملاصدرا در اسفار رابعه اشاره و اظهار کرد: ابتدای سفر و منتهای آن خلق است و انسانی که سه سفر را طی کرده است و دوباره به میان خلق آمده است انسانی عاقل و اندیشمند و متأله است؛ برخی استادان معتقدند که مسئله قانون در مشروطه و قاجار فرزند توجهات و نظرپردازیهای ملاصدرا در اسفار اربعه و فلسفه صدرایی است؛ انسان ایرانی مسلمان به مرتبهای رسیده است که میتواند خود را عاقل و فهمیده تلقی کند.
وی افزود: در اینجا انسان ایرانی و مسلمان با هم پیوند خورده است و هر دو به مسئله قانونخواهی مرتبط هستند؛ از قبل مشروطه بنای قانونخواهی در ایران سر داده شد؛ اشاره شد چرا روشنفکران غربدیده ما دیدگاه خود را بر دیگران غلبه دادند زیرا اگر انسان ایرانی به چنان بلوغی دست نیافته بود سؤالی هم برای او ایجاد نمیشد؛ کشورهای دیگری مانند چین و هند و ... در کنار ما بودند ولی شاهد این تحول در بین آنان نیستیم لذا انسان ایرانی در این مقطع به این نتیجه رسیده است که ما میتوانیم قانون داشته باشیم؛ این افراد دنبال قانون میروند اما قانون غربی را مدنظر دارند زیرا هنوز برای تولید قانون بومی به این حد از خودکفایی و اعتماد به نفس نرسیده است و این شاید از اسرار بحران مسئله قانون در ایران باشد.
مسیر حکومت در نظرگاه علامه طباطبایی
حاضری با اشاره به نظر علامه طباطبایی در مورد قانون و حکومت، اضافه کرد: مسیر حکومت از نظر علامه طباطبایی از پایین به بالا و از مردم است یعنی ایجاد حکومت وابسته به میل و خواسته مردم است؛ دوره مدرن قانون را وابسته به انسان کرد؛ در اندیشه علامه طباطبایی به عنوان یکی از نمایندگان برجسته حکمت اسلامی گویا قانون از ورای اراده مردم برمیآید.
وی افزود: علامه مسئله شوراییبودن حکومت را مورد تأکید قرار داده است و میفرماید قانون از طریق شور تدوین و از طریق ولایت اجرا میشود لذا مجلس شورا در نظریه ایشان جایگاه بالا دارد و رکن رکین است و حکومت هم ابزاری برای اجرای قانون و اراده مردم است و از جمله قرائن این بحث، آیه زنا است که فرموده است: فاجلدوا؛ ایشان مخاطب این حکم را مردم میداند که البته اجرای حکم بر عهده ولی است. بنابراین از منظر علامه، حکومت و قانون برآیند و مولود اراده مسلمانی است که معتقد به اسلام هستند.
انتهای پیام