1. کاهش مراقبتهای بهداشتی و درمانی
تحقیقات سال 2024 دانشگاه شیکاگو نشان میدهد به طور متوسط فشار اجتماعی برای رفتار مردانه باعث میشود، مردان کمتر به پزشک مراجعه کنند، نشانههای بیماری را جدی نگیرند و با توجه به مسئولیت بالاتر اقتصادی در زندگی اضطراب بیشتری را تحمل کنند یا کمتر مراقبتهای بهداشتی و درمانی را رعایت کنند. در نتیجه مردانی که بیشتر طبق فرهنگ مردانگی رفتار میکنند بیشتر دچار بیماریهای قلبی-عروقی میشوند، البته بیماریهای جسمانی دیگر مانند دیابت کمتر از فرهنگ مردانگی تاثیر میپذیرند.[1]عدم مراقبت از سلامتی عمدتا به این دلیل است که مردان دوست دارند خودشان را دارای بدن قوی نشان دهند و علاوه براین سعی میکنند زمان خود را بیشتر برای کارهای جدی مانند رشد شغلی قرار دهند و کمتر به مراقبتها در بهداشت، درمان، تغذیه و ورزش بپردازند. برای افزایش تناسب اندام، سلامت بلند مدت و ارتقا قدرت بدنی مردانه و زندگی کم هزینهتر و راحتتر در بلندمدت، مراقبت در بهداشت، درمان، تغذیه و ورزش ضروری است اما زیادهروی در این کارها به زندگی عادی آسیب میزند و نشان دهنده ترس زیاد از زندگی طبیعی است، که خلاف صفت شجاعت و قدرت مردانه است.[2]
2. اجتناب از کمک گرفتن
مطالعات نشان میدهد مردانی که به دنبال صفات مردانه مانند استقلال، عزت نفس، شجاعت و رقابت جدی هستند، کمتر از دیگران کمک میخواهند و سعی میکنند تا حد ممکن مستقل مشکلات خود را حل کنند. هرچند این صفات مردانه بسیار مردان را جذاب میکند و در کل برای جامعه مفید است اما شبکهسازی میان دوستان و همکاران از مهارتهای لازم زندگی و شغلی است و لازمه این مطلب این است که مردان از یکدیگر کمک بگیرند. این مسئله موجب سرکوب عاطفی در بخشی از مردان نیز شده و افسردگی و اضطراب خود را پنهان میکنند و پیگیر درمان مشکلات روانی نیستند. یکی از دلایل اینکه در اغلب کشورها خودکشی مردان بیشتر از زنان است سرکوب عاطفی است.کمک گرفتن از دوستان مردی که آزمون خود را در وفاداری پس دادهاند یا کمک گرفتن از روانپزشکان مرد توانمند برای مردان ضروری است. مطالعات نشان میدهد داشتن گروه دوستان مردانه برای گرفتن مشاوره و نشاط کافی ضروری است و باعث کاهش مشکلات مردان میشود. بنابراین بهتر است، پسران و مردان گروهی از دوستان مرد برای تفریح و فعالیت مشترک اجتماعی برای تمام عمر داشته باشند.[3]
3. رفتار خشونت آمیز در خانواده
یکی از جنبه های مهم مردانگی سمی، تمجید از پرخاشگری و خشونت به عنوان مهمترین ابزار برای ابراز قدرت یا حل تعارض است. در این فرهنگ به مردان آموزش داده می شود که برای اثبات مردانگی خود باید از قدرت بدنی یا ارعاب استفاده کنند. البته بهتر این است که مرد توانایی ارعاب و خشونتورزی داشته باشد اما فقط درهنگام ضرورت و برای دفاع و پیشگیری از حمله، استفاده کند. علاوه براین بعضی از افراد هر نوع غیرتورزی مردانه را خشونت خانگی میدانند که به نظر میرسد جز افراطهای فمینیستی است. اما به هر حال اگر طبق توافق همسران، مرد رئیس خانواده باشد، بازهم حق سواستفاده از این موقعیت را ندارد. البته این بحث ممکن است خشونت علیه فرزندان نیز باشد که باز هم قائده عدم ظلم در موقعیت بالاتر را شامل میشود.[4]در گزارشی با عنوان "جعبه مرد"[5] در سال 2017 بیش از 34 درصد مردان ایالات متحده معتقد بودند باید در رابطه، خود حرف آخر را بزنند و 46 درصد معتقد بودند که مردان سزاوار این هستند که همیشه بدانند همسرشان کجاست. البته این دو ویژگی اگر توافق همسران از اول زندگی باشد لزوما خشونت حساب نمیشود. اما اگر حالت تجسس و تنبیه کردن پیدا کند میتواند مصداق خشونت باشد.
4. مصرف مواد مخدر و رفتارهای خطرناک
حضور پسران در محلاتی که جمع پسرانه و مردانه همراه با رفتارهای خشونتآمیز و خطرناک آمیخته شده، مردانی میسازد که برای جامعه پذیری درجمع، رفتارها آسیبزا برای خودشان و جامعه انجام میدهند. سیگارکشیدن، مصرف مواد مخدر، مشروب خوردن، تفریحات خطرناک با خودرو یا موتور، استفاده از اسلحه گرم و سرد در درگیری محلی، استفاده افراطی از خالکوبیو رابطه جنسی آزاد از انواع مختلف در این جمعهای مردانه است که معمولا در محلات متوسط یا فقیر بیشتر دیده میشود.[6]5. کاهش عملکرد تحصیلی
در فرهنگ مردانگی قدرت بدنی، مهارت عملی، ثروت بیشتر و کارهای شجاعانه ارزشهای بیشتری دارد. بنابراین درس خواندن عموما کار پسران عینکی با بدنی ضعیف است. بنابراین در مطالعات انجام شده پسرانی که بیشتر مبتنی بر فرهنگ مردانگی زندگی میکنند کمتر درس میخوانند و اغلب حتی دانشگاه نیز نمیروند. البته نظام آموزشی در دبیرستان و دانشگاه نیز اصولا مبتنی بر امنیت و آرامش طراحی شده است و با میل به هیجان و قدرت مردانه در تضاد است.[7] اما مردانگی در نسخه سالمتر میتواند انگیزه برای تحصیلات بیشتر هم باشد مانند اینکه مردان میتوانند از طریق تحصیلات به جایگاه سیاسی بالاتر برای حل مسائل بزرگ کشور دست پیدا کنند و از طرفی میتوانند با تحصیلات بیشتر به درآمد بیشتر در رشتههای تخصصی فکر کنند. ضمن اینکه این مسئله با قدرت بدنی بیشتر و کسب مهارتهای عملی و کارهای شجاعانه حین و بعد تحصیل در تضاد نیست.[8]6. خشونت علیه زنان
در بعضی از خرده فرهنگهای مردانگی باور به این وجود دارد که مردان برتر از زنان هستند. علاوه براین بعضی معتقدند زنان شرورتر از مردان هستند و مرد باید همیشه در موضع قدرت و احتیاط باشد تا آسیبی نبیند. حتی بعضی از جنبشها از زنان نفرت دارند و این را به تمام زنان تعمیم میدهند. این باورها زمینه خشونت علیه زنان و حتی کشتن زنان را فراهم میکند.[9] البته بعضی از زنان مخالفت بعضی از مردان با تفکرات فمینیستی یا قوانینی که به نفع زنان در حال اجراست و واقعا حقوق مردان را ضایع میکند نیز جز خشونت علیه زنان میدانند. به نظر میرسد نباید افراط در گسترش مفهوم خشونت علیه زنان را داشت. مردان دانشمندی زیادی هستند که رفتار بسیاری خوبی با همسر و خانواده و تمام زنان اطراف خود دارند و در عین حال منتقد فمینیسم یا فعال حقوق مردان هستند.7. مردان ضد ازدواج
بخشی از مردان در غرب و حتی در کشوری مثل کره جنوبی به جنبش جهانی مردان علیه ازدواج پیوستهاند. یکی از مهمترین دلایل این گروهها برای گرفتن چنین موضعی این است که قوانین ازدواج در اغلب کشورها علیه مردان است. علاوه براین جنبش معروف به جنبش مگتا معتقدند در فرهنگ و قوانین امروز خیانت زنان بیشتر و کم هزینه شده است و بنابراین نباید خودمان را در معرض آسیب قرار دهیم.[10]8. اجتناب از خانهداری و کارهای زنانه
طبق نظرسنجی سال 2017 از مردان آمریکایی، 22 درصد از مردان ایالات متحده معتقد بودند که نباید کارهای خانه انجام دهند، 44 درصد معتقد بودند که باید تنها درآمد زا باشند و بهتر است زن کار نکند و 28 درصد معتقد بودند که نباید چیزهایی مانند آشپزی، نظافت و مراقبت از کودک را به پسرها آموزش داد.[11]البته اینکه اینگونه رفتارها و باورها را مردانگی سمی بدانیم یا نه بستگی به این دارد که توافق بین زوجین چگونه باشد. در مواردی که زوجین هردو به تقسیم کار سنتی باور داشته باشند، زنان نیز به اینگونه رفتارهای مردان کاملا همراه هستند. معمولا این رفتارهای زمانی مشکلزا میشود که توافق اولیه بین زوجین نباشد یا در طول زندگی یکی از طرفین خلاف توافق عمل کند.
[1] https://jamanetwork.com/journals/jamanetworkopen/fullarticle/2825342
[2] https://www.webmd.com/sex-relationships/what-is-toxic-masculinity
[3] https://www.healthline.com/health/toxic-masculinity
[4] https://digitalcommons.memphis.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1610&context=etd
[5] https://www.equimundo.org/wp-content/uploads/2017/03/TheManBox-FullReport.pdf
[6] https://psycnet.apa.org/record/2018-18237-001
[7] https://paa2015.populationassociation.org/papers/152814
[8] https://documents1.worldbank.org/curated/en/111041644611110155/pdf/Educational-Underachievement-Among-Boys-and-Men.pdf
[9] https://www.theatlantic.com/health/archive/2019/02/toxic-masculinity-history/583411/
[10] https://en.wikipedia.org/wiki/Men_Going_Their_Own_Way
[11] https://www.webmd.com/sex-relationships/what-is-toxic-masculinity