«حقالناس» مهمترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانیترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز میفرمایند: «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمهای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.»
اوج جلوهگاه توجه به حقالناس در مکتب اسلام و اهلبیت(ع) را میتوان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند، برداشت، چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت میدانستند.
همین رویداد مهم و درسآموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا با آغاز ماه محرم امسال به موضوع مهم «حقالناس» بپردازد و بخشهایی از کتاب «حقالناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی» نوشته آیتالله مظاهری را به نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش هفتاد و نهم با عنوان «حقالناس فرهنگی؛ سرقت علمی، ادبی یا هنری» را میخوانید.
سرقت علمی، ادبی یا هنری
نقل و انتشار سخنان، ایدهها، افکار و آثار دیگران به نام خود، نوعی دستبرد است و از مصادیق حقالناس فرهنگی به شمار میرود. این سرقت، گاهی در کتاب، مقاله و پژوهشهای علمی در علوم و فنون مختلف اتفاق میافتد که به آن «سرقت علمی» گفته میشود. گاهی متون یا عبارات و ایدههای ادبی بدون اجازه از صاحبش استفاده میشود و به آن «سرقت ادبی» میگویند؛ نظیر آنکه یک شعر یا چند بیت از شعر یک شاعر تصاحب شود و به نام شخص دیگری منتشر گردد.
در مواردی نیز یک اثر هنری، سرقت یا کپیبرداری میشود که «سرقت هنری» نام دارد. مثلاً اگر کسی نقاشی دیگران را که برخاسته از یک فکر و ایده خلاق است، در مقابل بگذارد و عین آن را بکشد و آن اثر را به نام خود ثبت کند، در واقع، به آن اثر دستبرد زده است.
در این نوع حقالناس، تفاوتی ندارد که انسان، یک اثر علمی، ادبی یا هنری را به طور کامل سرقت و تصاحب کند یا بخشی از آن را در اثر خود نقل کند، حتی اگر مثلاً در یک کتاب، برخی عبارات و مفاهیم ارزنده را از کتاب دیگر نقل کند و به صاحب آن نسبت ندهد، صحیح نیست. حتی گاه دیده میشود، برخی افراد کتاب مینویسند و نام خودشان را نیز به عنوان مؤلف، بر روی آن درج میکنند، اما آن کتاب حاصل جمعآوری مطالب از کتابها و مقالههای دیگران است و از خودشان هیچ ایده یا تحقیقی ندارند. این کار دزدی و حقالناس است.
البته استفاده از عبارات سخنان و پژوهشهای دیگران در آثار علمی و ادبی، مانعی ندارد؛ ولی باید آنچه استفاده شده به صاحبش نسبت داده شود. مثلاً در کتاب یا در پینوشت آن درج گردد که این مطلب یا این ایده از فلان کتاب یا فلان شخص نقل شده است.
نویسندگان بزرگ و سرشناس به خصوص در بین علما، اگر مطلب پسندیدهای را در آثار دیگران مشاهده کنند و قصد نقل آن را در کتاب خود داشته باشند، آن مطلب را از قول صاحبش بیان کنند، در این خصوص، معمولاً از عباراتی شبیه «قال...» یا «حُکی...» استفاده میکنند تا به خواننده بفهمانند، این بخش از متن مربوط به مؤلف اثر نیست. مراعات امانتداری و رعایت حق دیگران تا این حد لازم است.
حتی، تغییراتی مثل تخلیص، شرح یا ترجمه، مجوز تغییر نام صاحب اثر نمیشود. این خدمات مفید است، اما عامل آن باید نام صاحب اثر را برای ثبت آن حفظ کند و خدمت خودش را نیز بر آن بیفزاید، مثلاً بنویسد که این اثر تألیف فلانی است و توسط من، ترجمه یا شرح یا خلاصه شده و منتشر میگردد. البته در این گونه موارد کسب اجازه از صاحب اثر نیز لازم است و باید مالکیت فکری یا مالکیت معنوی اشخاص، محترم شمرده شود. ارائه مقالات و پایاننامههای درسی و پژوهشی نیز چنانچه حاصل تحقیق خود شخص نباشد، علاوه بر حقالناس، نوعی تقلب و فریبکاری است.
دانشجویی که باید در فلان موضوع، تحقیق و پژوهش کند و نتیجه آن را ارائه دهد، حق ندارد، به آثار علمی دیگران دستبرد بزند و به نام خود تحویل دهد و با آن نمره و امتیاز بگیرد. حتی اگر کسی پژوهش دانشجو را بر عهده بگیرد و با دریافت پول، مقاله یا پایاننامه را تنظیم کرده به وی بفروشد یا به نحوی از تحویل آن راضی باشد، باز هم، چون تقلب است، باید از آن صرفنظر گردد. تمام این اعمال نوعی فریبکاری و حقهبازی در صحنهها و محیطهای علمی است و تأثیر سوء آن، به مراتب از سرقت اموال مردم بیشتر خواهد بود. گاهی هم اساتید از پژوهش دانشجویان یا شاگردان خویش استفاده کرده و به نام خود منتشر میکنند. در این موارد نیز حق آن محقق یا پژوهشگر پایمال میشود. راهکار ادای حق آن افراد و جلوگیری از دستبرد علمی، ثبت اسامی و تقدیر از افرادی است که برای تدوین آثار همکاری داشتهاند.
انتهای پیام
نظر شما