به گزارش خبرنگار ایکنا، آیین پاسداشت حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاریان به واسطه بیش از نیم قرن خدمات علمی و فرهنگی ایشان، امروز پنجشنبه 17 آبانماه مصادف با سالروز ولادت حضرت زینب(س) و همزمان با زادروز هشتاد سالگی این عالم دینی با حضور مسعود پزشکیان، رئیسجمهور؛ محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی؛ سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی دیگر از مسئولان لشکری و کشوری، شاگردان و دوستداران ایشان در تالار وحدت برگزار شد.
بستر عرضه دین اخلاق و عرفان است
در این مراسم سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن تشکر از استاد انصاریان که اجازه برگزاری این مراسم را دادند، گفت: استاد انصاریان یک مکتب تربیتی را در 60 سال اخیر ساخته و پرداختهاند. این مکتب تربیتی اصول، ابعاد و اجزایی دارد که من به دو عنصر آن اشاره میکنم؛ ایشان اعتقاد دارند و این اعتقاد را عملی کردند که بستر عرضه دین اخلاق و عرفان است و اگر میخواهید جامعه و فرد متدین پرورش دهید از مسیر اخلاق و عرفان باید تربیت کرد و دوم اینکه اسلام را با طعم محبت و عاطفه منتقل کنید.
وزیر ارشاد تأکید کرد: اینکه طعم محبت و عاطفه را از اسلام و تربیت دینی و اخلاقی نگیریم نظریه مهم ایشان در سلوک تربیتی است و اینکه ایشان در 60 سال اخیر میتوانند اینقدر در حوزه تربیتهای فردی و جمعی تأثیرگذار باشند به نکاتی از این گذارهها در سلوک علمی و مبانی نظری تربیت اخلاقی ایشان بوده بازمیگردد.
وی ادامه داد: حجتالاسلام انصاریان نیاز به معرفی مثل بندهای ندارند و اگرچه ایشان بیشتر با وجه خطابه و منبر در فضای عمومی معرفی میشوند و خود ایشان هم به این عنوان افتخار میکنند و واقعاً 60 سال در این فضا خدمت کردن مایه افتخار است و تأثیرات گستردهای را بر جا گذاشتهاند، اما این وجه ایشان بر وجوه دیگر شخصیت ایشان سایه انداخته است.
صالحی ادامه داد: جناب آقای انصاریان یک عالم اسلامی، مجتهد اسلامی، محقق بزرگ و ارجمند هستند و سالیان سال دروس عالیه حوزه را نزد اساتید بزرگی تحصیل کردند. برای من این تعبیر حضرت آیتالله خوانساری در اجازه روایتی که به ایشان داده بودند قابل توجه بود که ایشان در آن اجازه روایت میفرمایند: «قد استجازنی العالم الکامل». مرحوم سید احمد خوانساری شخصیتی بود که به احتیاط مشهور بود هم در گفتار و هم در رفتار؛ چنین شخصیتی از ایشان با تعبیر «العالم الکامل» یاد میکند.
وی با اشاره به اینکه آخوند ملاعلی همدانی در همدان ستارهای کم نظیر از بسیاری از جهات بود، گفت: در اجازه روایت آخوند ملاعلی همدانی برای جناب آقای انصاریان این تعبیر آمده است که «قد استجازنی العالم العامل ابوالفضائل». اینکه آخوند ملاعلی همدانی برای ایشان چنین تعبیراتی را به کار ببرد مسئله سادهای نیست و اینها واژههای سادهای نیست. کسانی که این عزیزان را بهتر میشناسند میدانند این کلمات چه جایگاهی دارند و کلمات شاعرانه و مبالغهآمیز نیستند.
در ادامه آیتالله حسینی بوشهری طی سخنانی ضمن قدردانی از برگزارکنندگان این نکوداشت، گفت: آمدهام بگویم که استاد انصاریان از شخصیتهای حوزوی ما است و علاوه بر اینکه از شخصیتهایی است که به عنوان سفیر حوزه مطرح است، همانطور که مرحوم آیتالله حاج سید خوانساری به عنوان سفیر حوزه به تهران آمد ایشان هم به عنوان سفیر حوزه به پایتخت کشور آمد.
وی با اشاره به سخن حضرت علی(ع) که میفرمایند: هرگاه خداوند متعال خیر بندهای را بخواهد زمینه را اینگونه فراهم و او را موفق میکند که عمر گرانبهایش را صرف بهترین کارها کند. چه کاری بالاتر از تبلیغ دین خدا. استاد انصاریان این دانشمند و محقق مفسر دارای ذوق و قریحه شعر و اهل ادب و صاحب نثر روان و تألیفات گرانسنگ امروز در میان ماست ایشان شخصیتی است که حقیقتاً تمام عمرش را وقف دین و مرزبانی اعتقادی و اخلاقی کرده است.
در ادامه مراسم یادداشتی که شیخ حسین انصاریان نوشته و درخواست کرده بودند در این مراسم قرائت شود، توسط مجری مراسم قرائت شد.
در بخشی از این یادداشت آمده است: فارغ از اینکه نمیدانم این جهد اندک مقبول نظر او افتاده یا نه، همه تلاش انجام شده برای تبیین فرهنگ و معارف الهیه را لطف بیکران محبوب ازل و ابد به خود میدانم. آنچه در این ایام عمر به حسب فرمان عشق صورت گرفت جز به جذبه معشوق و خواست و اراده او نبود.
محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز طی سخنانی با اشاره به آیه ۳۹ سوره احزاب که میفرماید: «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا؛ همان كسانى كه پيامهاى خدا را ابلاغ مى كنند و از او مى ترسند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند و خدا براى حسابرسى كفايت مى كند»، گفت: تاریخ پرفراز و نشیب شیعه را که مرور میکنیم همواره بر آسمان آن ستاره درخشانی از روحانیت شیعه را میبینیم که در مواجهه با حکام جور و هرگونه انحراف در معارف دینی و رنجهای فراوان تودههای مردم، از هر صنف و قوم و قبیلهای، خود را در مهلکه انداخته و لنگرگاه اهالی رنج و دغدغه بودند.
وی افزود: ایشان در سالهای پیش از انقلاب مقابله با رژیم طاغوت را محدود به مبارزات معمول سیاسی نکرد، بلکه شیوه علمای سلف خود را در ارائه خدمات اجتماعی به مردم پی گرفت. یکی از ویژگیهای اساسی این مرد بزرگ، عقلانیت انقلابی ایشان است. عقلانیت انقلابی در ترویج دین و مکتب اهل بیت دارای بروز و ظهوری است که از سویی در مبارزه با هرگونه تحجر، صف آرایی میکند و از سوی دیگر کنشگری سیاسی روحانیت را محدود به مخالفت یا حمایت از نظام نمیکند.
غلامرضا اعوانی، رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران نیز با مطرح کردن این مسئله که استاد انصاریان هم برای خواص و هم برای عوام حرف برای گفتن دارند، اظهار کرد: دین برای همه است. از همین توده که ما آنها را عوام میبینیم اولیا و انبیایی برخواستهاند و این معجزه دین است که اکسیر وجودی انسان را مبدل میکنند. مردمی بودن، در میان مردم زیستن، ساده زیستی و دوری از تکلف از خصلتهای ایشان است.
در ادامه مراسم حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاریان به سخنرانی پرداخت و گفت: زبان سپاسگزاری از شما ندارم؛ از رئیسجمهور محترم، رئیس محترم مجلس و وزیر فرهیخته و دانشمند ارشاد. بنا نبود من سخنرانی کنم ولی برعهده من گذاشتند اجازه گرفتم 10 دقیقه داستانی را که در یکی از شهرهای معروف ایران برای من اتفاق افتاد برای رفع خستگی شما عرض کنم. از ابتدای جوانی تاکنون با این آیه عمر گذراندم: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ».
در جامعه اسلامی وظیفه ما رحمایی است
وی ادامه داد: ما با کافران و منافقان به شدت مخالفت داریم و باید داشته باشیم از باب تبری اما رحماء بینهم یعنی بین جامعه اسلامی که مومن کامل، مومن متوسط و ضعیف و مرد و زن گنهکار دارد. وظیفه ما وظیفه رُحمایی است. در طول عمرم محبت و مهرورزی به هر نوع قشری و هر انسانی جواب خیلی عالی داده است و اگر بشود این مهر و محبت را از طریق صدا و سیما در کشور عمومی کنیم که همه عاشق هم زندگی کنند و مهربان به یکدیگر باشند یقیناً با تجربهای که دارم بسیاری از مشکلات قابل حل است. در یک شهر مشهور ایران 10 شب منبر دعوت داشتم. دو روز مانده به آخر منبر این حادثه اتفاق افتاد روز هفتم منبر بود که یکی از روحانیان شهر دیگری به من زنگ زد و گفت نزدیک ما آمدی چرا به من خبر ندادی؟ گفتم حالا که خبر شدی دوست داری بیا... و وی آمد. دو روز مانده به آخر منبر به من گفت از دست تو خسته شدهام از صبح که بیدار میشوی مینویسی نماز ظهر میخوانی، غذا میخوری و نیم ساعت میخوابی و بعد مینویسی تا وقت منبر من ناراحتم. گفتم مشکلی نیست قلم را زمین گذاشتم. ایام حضور منافقان هم بود. گفتم برویم قدم بزنیم. 10 دقیقه از قدم زدن ما گذشته بود فولکس واگنی نو ترمز کرد و راننده لباس نازک شیک آستین کوتاه پوشیده بود و خیلی به خودش رسیده بود بلند گفت کجا میروی؟ گفتم هرکجا شما بروی؟ گفت بیا بالا. این روحانی بزرگوار ترسید عبای من را از بغل کشید که سوار نشو به او گفتم تو پشت بنشین. نمیخواست بیاید اما من مجبورش کردم و سوار ماشین شد. راننده گفت حالا کجا ببرمتان گفتم هر جا دلتان بخواهد گفت من تنهام، لاستیک فروشم، وضعم هم خوب است و ازدواج هم نکردهام برویم خانه ما. گفتم برویم. در آینه دیدم رنگ دوست روحانی من پریده و فکر کرد که به قتلگاه میرویم.
انصاریان ادامه داد: به خانه او رفتیم چهار طرف خانه عکسهای نیمه عریان ستارگان هالیوود، ایران، مصر و ... بود. دوست شیخم به من گفت؛ من کجا را نگاه کنم چه طوری اینجا مینشینی؟ به شوخی گفتم شیخ تو میدانی که قیامت حوری به ما نمیدهند حداقل اینجا بهره ببر. جوان داخل آمد و گفت خیلی از اخلاق تو خوشم آمد در یخچال چند مدل شراب خارجی هست هر کدام را میخواهی بیاورم. تریاک هم دارم صد درصد خالص. گفتم: من نمیگویم که مشروب نیاور تریاک نیاور اما چون یک ساعت به غروب مانده رفیقی دارم در شهر شما خیلی عاشق او هستم با او اول اذان دم مسجد جامع شهر قرار دارم اگر مشروب بخورم و تریاک بکشم بوی شراب و تریاک از من به رفیقم برسد رابطهاش را با من قطع میکند و من تحمل فراق او را ندارم. چای و میوه خوردیم و بیرون آمدیم. دم مسجد جامع آمد وقتی که ترمز کرد مؤذن داشت میگفت؛ اشهد ان لا الله الا الله. گفت رفیقت آمده؟ گفتم بله. گفت کو؟ گفتم اسمش را دارند میبرند. اشهد ان لا الله الا الله... اگر من مشروب میخوردم و تریاک میکشیدم با او میخواستم چه کنم؟ گفت فردا بیایم شما را در شهر بگردانم گفتم بیا. فردا آمد و سوار شدیم. گفت والله تمام عکسها را آتش زدم، مشروبها را در چاه ریختم و تریاکها را نابود کردیم تو از دیروز تا حالا من را کشتهای. ما را به مناطق سرسبز شهر برد و برگرداند. شب آخر مراسم کمیل اعلام کرده بودند. گفتم بیا و او را به کمیل بردم. از کلاس ششم تا حالا کمیل را در تاریکی مطلق میخوانم. او را هم کنار خودم نشاندم. کمیل تمام شد چراغها را روشن کردند پای چشم این جوان از بس گریه کرده بود زخم شده بود هر کاری کرد اسمم را به او نگفتم و خداحافظی کردم و برگشتم. شش ماه بعد به مشهد رفتم و دیدم همان روحانی در مشهد است. گفت همان جوان را در حرم دیدم لباس مناسب داشت و به من گفت خانه و مغازه را فروخته و کنار امام رضا(ع) آمده و ازدواج کرده و با همسرش نماز شب میخوانند. اگر رفیقت را دیدی خوشحالش کن و بگو آدم شدم.
انصاریان در پایان سخنانش دعا کرد و گفت: خدایا به حقیقت اباعبدالله همه عالم را با نابودی اسرائیل و هم پیمانانش خوشحال کن. تمام دستاندرکاران را توفیق علم کامل و خدمتگذاری عنایت کن و رهبر و مردم را از هر حادثه تلخی حفظ فرما.
رونمایی از آثار جدید حجتالاسلام انصاریان و تمبر یادبود ایشان بخش بعدی این مراسم بزرگداشت بود و در پایان مراسم نیز مسعود پزشکیان، رئیس جمهور کشورمان با اشاره به داستانی که حجتالاسلام انصاریان تعریف کرد، گفت: آیا ما میتوانیم با اخلاق و رفتار بد و برخورد خشن جامعه را به راه راست هداست کنیم؟ پیامبر اسلام حرف خدا را منتقل میکرد و خدا میفرماید حرف خدا را اگر با اخلاق بد میگفتی دور تو جمع نمیشدند.
وی با تأکید بر اینکه با رفتار نامناسب اگر جامعه از ما نگریزد و ضد ما نشود، هدایت هم نمیشود، گفت: خداوند میگوید از آنها بگذر و با همینها مشاوره کن و بعد به خدا توکل کنید و کار را انجام دهید. همین رفتار بود که باعث شد اسلام در تمام منطقه نفوذ کند.
رئیس جمهور تصریح کرد: نمیشود مدرسه دانشگاه، رسانه و کتاب دست ما باشد و در جامعه این مشکلات را داشته باشیم؛ باید بگردیم و ببینیم چرا اینطور شد؟ چرا وقتی استاد(انصاریان) حرف میزنند مردم در خیابان هم مینشینند و گوش میکنند اما وقتی من حرف میزنم اینطور نمیشود؟ به خاطر حرف استاد آن فرد منحرف هدایت نشد به خاطر رفتار ایشان بود و این چیزی است که ما کم داریم. نمیشود با محصل و دانشجو رفتار مناسبی کرد و آنها از ما دور شوند. مشکل دانشجو نیست مشکل منم که با رفتارم نمیتوانم انصاف، عدالت و ... را نشان دهم. هر قدر آیه و حدیث بگوییم مردم از رفتار ما حقیقت را میفهمند.
انتهای پیام