اصطلاح بازماندگی از تحصیل برای گروه سنی بین ۶ تا ۱۵ سال به کار میرود که یا هرگز به مدرسه نرفتهاند یا پس از گذر چند سال با ناملایمات و شرایط زندگی مجبور به ترک محل آموزش و تحصیل شدهاند، یعنی در زمان ساعت فعالیت مدارس، خارج از مدرسه هستند و به هر دلیل وارد چرخه آموزش نشدهاند یا پس از مدتی کوتاه از آن خارج شدند.
در واقع بازماندگی از تحصیل پدیدهای است که هزاران کودک را در جای جای ایران از دسترسی به فرصتهای برابر آموزشی دور میکند و اگرچه هر کدام از وزرای آموزش و پرورش که شروع به کار میکنند، از شعار عدالت آموزشی غافل نمیشوند، اما آمارها نشان از افزایش تعداد این کودکان میدهد.
۵ استان پیشتاز در آمار بازماندگان از تحصیل
علی تیرگیر؛ مدیرکل دفتر توسعه عدالت آموزشی و آموزش عشایر وزارت آموزش و پرورش با اشاره به تعداد کل دانشآموزان عشایر گفت « ۲۲۴ هزار و ۵۰۴ نفر دانشآموز عشایر در ۲۶ استان کشور داریم و نزدیک به هزار نفر، یعنی حدود ۹۶۰ نفر از دانشآموزان جامعه عشایری کشور بازمانده از تحصیلاند که این تعداد با نام و مشخصات دقیق احصا شدهاند و سن آنها بین ۷ تا ۱۲ سال است و بیشتر آنها در سیستان و بلوچستان هستند.
همان سال مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گزارشی به این موضوع پرداخت. در این گزارش آمده است تعداد کل افراد بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ برابر با ۷۷۷ هزار و ۸۶۲ نفر بود که طی سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ به ۹۱۱ هزار و ۲۷۲ نفر افزایش یافت و پنج استان سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، تهران، خوزستان و آذربایجان غربی دارای بیشترین آمار دانشآموزان بازمانده از تحصیل هستند که البته از این میان استان سیستان و بلوچستان وضعیت بغرنجتری دارد.
سیستان و بلوچستان بیشترین نرخ را دارد
این مرکز در گزارشی دیگر با اشاره به آمارهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نوشت؛ در سال ۱۳۹۹، حدود ۷۰ درصد از کودکان بازمانده از تحصیل در دهک یک تا پنج قرار داشتند. دهک دوم با ۲۲ درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص داده، ضمن آنکه استان سیستان و بلوچستان با ۱۶/۷۳ درصد دارای بیشترین نرخ فقر کودکان بازمانده از تحصیل در میان خانوارهای دارای کودک بازمانده از تحصیل را داشته است.
بر اساس این گزارش استان سیستان و بلوچستان از سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ تاکنون بیشترین فراوانی مطلق و نسبی را در شاخص کودکان بازمانده از تحصیل را به خود اختصاص داده است و برخی آمارها از وجود ۶۰ تا ۷۰ هزار بازمانده از تحصیل در این استان حکایت دارد؛ کودکانی که در سن ۶ تا ۱۵سال از تحصیل باز میمانند و یا ترک تحصیل میکنند؛ البته آمارهای رسمی منهای آمار کودکان بدون شناسنامه است!
بنا بر اظهارات معینالدین سعیدی، نماینده مردم چابهار در مجلس شورای اسلامی از هر ۱۰۰ نفر دانشآموز در سیستان و بلوچستان، کمتر از ۴۰ نفر موفق به کسب دیپلم میشوند و عمدتاً این ریزش تحصیلی نیز در میان دختران رخ میدهد.
به گفته وی «کمبود معلم و فضاهای آموزشی ، وسعت جغرافیایی، فقر اقتصادی و سیل مهاجران از کشورهای همسایه از جمله دلایلی به شمار میرود که سبب شده است سیستان و بلوچستان به عنوان جوانترین استان کشور با معضل بازماندگان از تحصیل دست و پنجه نرم کند».
چالش جدی
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل سیستان و بلوچستان با اشاره به اهمیت نظام آموزش رسمی در توسعه پایدار هر جامعه اظهار میکند: باید بپذیریم که مسئله اجتماعی پوشش فراگیر آموزش و پرورش همگانی در سیستان و بلوچستان، با وجود اصل ۳۰ قانون اساسی و منویات رهبر معظم انقلاب کماکان با چالش جدی مواجه است که ضرورت دارد همه نهادهای متولی با رویکردهای اقتصادی، حمایتی، فرهنگی - اجتماعی، هویتی و اطلاعاتی و زیرساختی، نهایت تلاش خود را در پوشش حداکثری اشتغال به تحصیل در بازه سنی ۷تا ۱۸سال انجام دهند.
غلامرضا نجفی با تشریح علل تسهیلگر پدیده بازماندگی از تحصیل در سیستان و بلوچستان، افزود: آمایش نامناسب مدارس به ویژه در مراکز جمعیتی روستایی، برخی از فرهنگهای سنتی مرتبط با دانشآموزان دختر مقاطع متوسطه اول و دوم، معضلات معیشتی خانوارها و ضرورت اشتغال به فعالیت اقتصادی نوجوانان به ویژه در شهرهای نوار مرزی به واسطه فقر خانوارها، کمبود مدارس یا کادر آموزشی مقاطع متوسطه اول و دوم در مراکز روستایی، کودک همسری و ضعف در برخی شیوههای فرزندپروری و معضلات مرتبط با هویت یا منع خدمات، برخی از مهمترین چالشهای ترک تحصیل دانشآموزان این استان محسوب میشود.
ترک تحصیل ۲۴ درصد دانشآموزان متوسطه
نجفی ادامه داد: در مجموع نرخ بازماندگی از تحصیل دانشآموزان مقطع ابتدایی۴۲هزار و ۸۴۵نفر، ترک تحصیل مقطع متوسطه اول ۳۷هزار و۹۵۸نفر و در مقطع متوسطه دوم ۶۸هزار و ۶۴نفر است. بنابراین ۱۴۸هزار و ۷۶۹کودک و نوجوانان هفت تا هجدهساله به دلایل گوناگون از آموزش همگانی محروم هستند که از این تعداد ۸۱هزار و ۳۲۵دختر و ۶۷هزار و ۴۴۴نفر هم دانشآموزان پسر هستند.
به گفته وی این آمار در مقطع متوسطه دوم نگرانکنندهتر است، به طوری که ۲۴درصد کودکان ۱۵تا ۱۷از مدارس ترک تحصیل کردهاند که بدون شک این پدیده در بلندمدت علاوه بر بروز آسیبهای اجتماعی نهادینه شده، میتواند منشأ بسیاری از چالشهای اجتماعی و موانع توسعه پایدار و درونزا را رقم بزند.
ریشهکنی پدیده بازماندگی از تحصیل
در این رابطه معاون پیشین آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش معتقد است ریشه کن کردن بازماندگی از تحصیل بیشتر از بودجه نیازمند مدیریت و برنامهریزی است.
ابراهیم سحرخیز در گفت وگو با قدس اذعان کرد: وزارت آموزش و پرورش میتواند از طریق کدملی تعداد دقیق کودکان لازمالتعلیم بازمانده از تحصیل هر استان راشناسایی و با بررسی دلایل بازماندگی از تحصیل آنها زمینه بازگشت آنها به تحصیل را فراهم کند.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش با اشاره به اینکه برخی از کودکان بازمانده از تحصیل در استانهایی همچون سیستان و بلوچستان حتی شناسنامه ندارند، افزود: در ایران تحصیلات تا پایان دوره متوسطه اول اجباری است و آموزش و پرورش باید با کسب اطلاعات زاد و ولد از طریق ثبت احوال در مناطق مختلف تعداد کودکان لازم التعلیم و سرپرست آنها را شناسایی کند و مانند سایر کشورها با ایجاد محرومیتهای اجتماعی برای والدین این کودکان، آنها را وادار به بازگرداندن فرزندشان به مدرسه کند.
دانشآموزان استثنایی و عشایر
سحرخیز تصریح کرد: بخشی از آمار دانشآموزان بازمانده از تحصیل مربوط به دانشآموزان استثنایی و کمتوان ذهنی است که نمیتوان آنها را در آمار بازماندگان از تحصیل لحاظ کرد. اما از این دانشآموزان که بگذریم دلایل بازماندگی از تحصیل در استانهای مختلف متفاوت است. به عنوان نمونه دلیل عمده بازماندگی از تحصیل کودکان در تهران و خراسان رضوی ورود زودهنگام کودکان به بازار کار – کودکان کار- و بد سرپرستی است که از طریق سازمان بهزیستی میتوان این مسئله را حل کرد.
وی با بیان اینکه بخشی از آمار دانشآموزان بازمانده از تحصیل به دانشآموزان عشایری اختصاص دارد، گفت: ضرورت دارد آموزش و پرورش بر وضعیت تحصیلی کودکان خانوادههای عشایری کشور نظارت دقیق داشته باشد تا این کودکان به بهانهییلاق و قشلاق دچار محرومیت از تحصیل نشوند.
ضرورت گسترش مدارس شبانهروزی در مناطق محروم
معاون پیشین آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش دلیل عمده بازماندگی از تحصیل کودکان در سیستان و بلوچستان و استانهای مرزی را مشکلات اقتصادی خانواده و دسترسی نداشتن کودکان به مدرسه عنوان کرد و افزود: دانشآموزان بعضی از روستاها به دلیل نبود مدرسه بهویژه متوسطه اول و دوم ناچارند برای تحصیل به دیگر روستاها رفتوآمد کنند که در بسیاری از مواقع این مسئله موجب بازماندگی از تحصیل دانشآموزان دختر میشود و ضرورت دارد با گسترش مدارس شبانهروزی در این مناطق مانع بازماندگی از تحصیل این دانشآموزان شد و بکوشیم انسداد بیسوادی طی دوره ابتدایی در کشور به طور کامل صورت گیرد تا مجبور نشویم در آینده علاوه بر هزینهای که بابت آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر از ناحیه افراد بیسواد به جامعه تحمیل میشود، سازمانی همچون نهضت سوادآموزی داشته باشیم.
سحرخیز ادامه داد: آموزش و پرورش در قبال فرزندان این مرز و بوم مسئول است و باید به آمار جمعیت کودکان بین ۶ تا ۱۷ سال مناطق مختلف کشور دسترسی داشته باشد و اجازه ندهد حتی یک کودک از تحصیل محروم بماند. وی با اشاره به اینکه طبق آمارهای موجود بیشتر دانشآموزان بازمانده از تحصیل مربوط به مقطع متوسطه دوم و کودکان کار است، گفت: اینکه آموزش و پرورش اعلام میکند کودکان بازمانده از تحصیل شناسایی نشدهاند، یک شوخی است و ضرورت دارد آموزش و پرورش نسبت به رفع دلایل بازماندگی از تحصیل دانشآموزان اقدام کند و از دانشآموزانی که به دلیل مشکلات اقتصادی خانواده محروم از تحصیل شدهاند، حمایت کند و در صورت استمرار والدین بر ممانعت از تحصیل فرزندانشان مانند سایر کشورها از طریق قانون و اعمال محرومیتهای اجتماعی با آنها برخورد قانونی کند.
مقایسه قبل و بعد از انقلاب
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش که تفاوت علل بازماندگی از تحصیل دانشآموزان امروز با علل این پدیده قبل از پیروزی انقلاب چیست، اظهار کرد: به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست. چرا که ما پس از پیروزی انقلاب به لحاظ کمی رشد بسیار خوبی داشتهایم و امروز بحث عدالت آموزشی متوجه کیفیت است.
سحرخیز ادامه داد: اکنون پوشش تحصیلی ما در مقطع ابتدایی به مرز ۹۹ درصد رسیده و در متوسطه اول نزدیک به ۹۰ درصد است و پوشش تحصیلی متوسطه دوم بین ۸۰ تا ۸۵ درصد است و در واقع بیشتر بازماندگان از تحصیل مربوط به متوسطه دوم هستند که دلیل عمده بازماندگی از تحصیل دانشآموزان دختر این مقطع ازدواج زودهنگام و دلیل عمده بازماندگی از تحصیل پسران بین ۱۵ تا ۱۷ سال ورود به بازار کار است که بعضی از آنها به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی خانواده و برخی دیگر به دلیل پدیده رو به رشد تحصیلکردگان بیکار انگیزه برای تحصیل ندارند و به انتخاب خودشان وارد بازار کار میشوند که در هر صورت باید با این پدیده مقابله کرد تا پوشش تحصیلی ما تا پایان دوره متوسطه به مرز ۱۰۰ درصد برسد.
معاون پیشین آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش دلیل بازماندگی از تحصیل دانشآموزان قبل از انقلاب را کمیت آموزشی عنوان کرد و گفت: پیش از انقلاب با وجود کیفیت مطلوب محتوای آموزشی، پوشش تحصیلی دختران ما در حدی نبود که قابل گفتن باشد و به دلیل اینکه تعداد دبیرستانهای شهرها و مراکز استانها نیز انگشتشمار بود بسیاری از پسران قبل از ورود به دبیرستان ترک تحصیل میکردند و وارد بازار کار میشدند.
استانهای کمبرخوردار در جستوجوی عدالت آموزشی
ترک تحصیل و بازماندن از فراگیری علم و دانش از سوی کودکان، چالشی است که طی چند سال گذشته درپی رکود اقتصادی و وضعیت نامناسب معیشت مردم در مناطقی از کشور به ویژه مناطق محروم بروز کرده است.
صاحبخبر -
∎