از زمانی که سر و کار انسانها با دنیای مدرن بیشتر شد، حسهای دریافتی از محیط اطراف نیز سیر نزولی پیدا کرد. کم کم لذتهای حقیقی از بین رفت و جذابیتهای مجازی جای آنها را گرفت؛ به طوری که دیگر کمتر کسی در جهان امروز از شنیدن صدای باد، رود یا لمس گیاهان لذت میبرد. در دنیای سرشار از تکنولوژی و درگیری بسیاری از مردم با فضای مجازی، افراد از تفکر روزانه درمورد مسائل مختلف، درک محیط پیرامون و استفاده از حواس خود در دنیای حقیقی جا ماندند.
طبق اعلام متخصصان، این موضوع با آمار افزایشی ابتلا به افسردگی رابطه مستقیم دارد چراکه فرد در این شرایط تمام ذهن خود را معطوف به وقایع دنیای مجازی و دور از واقعیت کرده است و به مرور زمان در همان جهان غیرواقعی غرق میشود.
حواستان را پرت کنید
متخصصان با انجام تحقیقات مختلف به این نتیجه رسیدهاند که بر خلاف تفکر عموم، حواسپرتی به معنای غرق شدن در فضای مجازی و فرار از فکر کردن، نه تنها کمکی به بهبود افسردگی و اختلالاتی مشابه آن نمیکند بلکه شدت آن را نیز افزایش میدهد.
در حقیقت معنای صحیح حواسپرتی این است که افراد تلاش کنند دور از هر فضای مجازی، به دنیای حقیقی بپردازند. به این معنا که یک فرد مبتلا به افسردگی باید گوشی خود را کنار بگذارد و حواس پنجگانهاش را در دنیای واقعی به کار بگیرد؛ در خیابان قدم بزند و به صدای آدمها، ماشینها و وزش باد گوش بدهد و به جزئیترین اتفاقات توجه کند. این توجه باعث میشود که مغز فکر کردنهای بیثمر به مشکلات را متوقف و محیط اطرافش را کشف کند. در اصل افراد باید حواسشان را از دنیای مجاز پرت کنند نه از خودشان!
تا زمانی که احساسات جدیدی را به مغزتان وارد نکنید، ذهن بر محور همان مسائل قبل میچرخد و شما را بیشتر در اختلالاتی مثل افسردگی فرو میبرد. در مقابل اگر به کوچکترین موضوعات در محیط پیرامونتان دقت کنید، میتوانید افسردگی را پشت احساسات جدید جا بگذارید.
چراغ همواره روشن احساسات
«روشن نگه داشتن مدار احساسات میتواند مانع محکمی در برابر افسردگی باشد». این یکی از مهمترین نتایج از سلسله پژوهشهای صورت گرفته توسط محققان است که بر رابطه افسردگی با ورود احساسات جدید به ذهن مطالعه کرده است.
نکته قابل توجه این است که احساسات میتوانند به اشکال مختلف به ذهن ورود پیدا کنند؛ چیستی آن حس اهمیت چندانی ندارد، گاهی حتی لمس یک گل میتواند شدت افسردگی را کاهش دهد. این احساسات دقیقا همان چیزی هستند که هر یک از ما معتقدیم در زندگی روزانه به ما حس خوبی منتقل میکنند.
این زنده نگه داشتن احساسات در مواقع دیگر هم کاربردهای فراوانی دارد؛ به عنوان مثال به گفته کارشناسان درک احساسات جدید، تاثیر چشمگیری بر کاهش استرس دارد. بنابراین واضح است که اگر در طول روز حواسمان بیشتر به اطراف و تمرکزمان بر درک احساسات مختلف باشد، بسیاری از استرسها، نگرانیها و دغدغههای روزانهمان هم برطرف خواهد شد.
تلفن همراه، سارق حرفهای احساسات
اگر فکر میکنید درک یک احساس نیازمند جستوجو و طی کردن یک فرآیند دشوار است، پس احتمالا هنوز مفهوم دقیق آن را درک نکردهاید. احساسات همیشه در حوالی ما قرار دارند؛ در هر لحظه و هر موقعیتی که قرار داشته باشید، میتوانید حداقل یک حس را درک کنید.
تصور کنید در یک خیابان شلوغ در حال قدم زدن هستید و هندزفری به گوش در افکار تکراری و کهنه خود غرق شدهاید؛ احتمالا در این شرایط فقط به صدای موسیقی و سرزنشهای ذهنتان توجه دارید و هیچ چیز دیگر توجهتان را به خود جلب نمیکند. با اینکه در همین خیابان پرتردد، موضوعات بسیاری وجود دارد که میتواند حالتان را بهتر و حواستان را از خیالات مبهم پرت کند. نسیمی که هنگام قدم زدن به صورتتان میخورد، بوی قهوه، صدای آدمها، شور و شوق جمعهای دوستانه و کودکان پرجنب و جوشی که قدمهای پدر و مادر برایشان آهسته است و در معبر میدوند، همگی احساساتی هستند که آن موسیقی در گوش و گوشی در دستتان، لذت درکشان را از شما میرباید.
منبع: guardian
ترجمه: تکتم شریفی نژاد – خبرنگار تحریریه جوان قدس
نظر شما