شناسهٔ خبر: 68456253 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

شبکه‌های اجتماعی سرشار از نام و یاد و سروده‌های محمدعلی بهمنی شد

اینجا برای  از تو نوشتن  هوا کم است

روزنامه جوان

گله‌ای نیست من و فاصله‌ها همزادیم | گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی است | من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه | برگی از باغچه‌ی شعر بچینم، کافی است | فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز | که همین شوق مرا، خوب‌ترینم! کافی است.

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: درگذشت شاعر برجسته معاصر استاد محمدعلی بهمنی شبکه‌های اجتماعی را سرشار از سروده‌های او کرد. صفحات اینستاگرامی، توییتر و کانال‌های مختلف مجازی سروده‌هایی از این شاعر بزرگ معاصر را به اشتراک گذاشتند. استاد بهمنی متولد ۲۷ فروردین ۱۳۲۱ بود که حالا در ۹ شهریور ۱۴۰۳ دنیا را بدرود گفته است. در ادامه تلاش کردیم بخش‌هایی از آنچه کاربران به اشتراک گذاشته‌اند، جمع‌بندی و مرور کنیم.

 عباس باقرپور:
گله‌ای نیست من و فاصله‌ها همزادیم | گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی است | من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه | برگی از باغچه‌ی شعر بچینم، کافی است | فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز | که همین شوق مرا، خوب‌ترینم! کافی است.
 تینا امین:
‏ «زنده‌ها خیلی براش کهنه بودن | خودش رو تو مرده‌ها جا زد و رفت». آقای محمدعلی بهمنی، شاعر دوست‌داشتنی و خاطره‌ساز... رحمت خدا بر او.
 احسان بداغی:
‏خلاصه‌تر بکن‌ای مرگ داستانم را | که خسته‌تر نکنم گوشِ دوستانم را | به شیوه‌ای که خلاف آمدی در آن باشد | ـ شبیهِ بوسه گرفتن ـ بگیر جانم را | تو مرگ نیستی؛ آغازِ تازه‌ها هستی | بیا که با تو بیاغازم؛ آن جهانم را.
 محمد اکبرزاده:
«‏گفتم بدوم تا تو همه فاصله‌ها را | تا زودتر از واقعه گویم گله‌ها را»، «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است | با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام | باز به دنبال پریشانی‌ام»، «بهار بهار، صدا همون صدا بود، صدای شاخه‌ها و ریشه‌ها بود» بدرود شاعر عاشقانه‌های خاطره‌ساز.
 سیدعلی پورطباطبایی:
«رودخونه‌ها رودخونه‌ها منم میخوام راهی بشم | برم به دریا برسم، ماهی بشم، ماهی بشم» و در ۹ شهریور ۱۴۰۳ سراینده این ترانه رفت و به دریا رسید.
 نگار کریمی:
پر نقش‌تر از فرش دلم بافته‌ای نیست | از بس که گره زد به گره حوصله‌ها را | یک بار هم‌ای عشق من از عقل میندیش | بگذار که دل حل بکند مسئله‌ها را...
 مرضیه رجبی:
«کجا دنبال مفهومی برای عشق می‌گردی؟ | که من این واژه را تا صبح معنا می‌کنم هرشب» یا «رودخونه‌ها رودخونه‌ها منم میخوام راهی بشم | برم به دریا برسم، ماهی بشم، ماهی بشم» چقدر خاطره دارم و داریم با شعرش. سفرت سبز یا خوابت خوش آقای ‎محمدعلی بهمنی.
 فاطمه موسوی:
«نشد که لحظه‌ی فرّار مهربان شدنت را | بـــه یادگار، برای همیشه قاب بگیــــرم» تسلیت به جامعه ادبی.
 فاطمه محمدی:
گر تو مجذوب کجا آباد دنیایی من، اما | جذبه‌ای دارم که دنیا را بدینجا می‌کشانم… | عقل یا احساس حق با کیست؟ | پیش از رفتن‌ای خوب | کاش می‌شد این حقیقت را بدانی یا بدانیم... سفر به سلامت آقای واژه‌ها.
 محمدجعفر محمدزاده:
هنوز زنده‌ام و زنده بودنم خاری است | به چشم‌تنگی نامردم زوال‌پرست. 
 محمدعلی میرزایی:
«اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است | دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است» روحت شاد ان‌شاءالله... غزل‌سٌرای شریف...
 معصومه بازگیر:
اول صبح یاد این بیت شما افتادم بی‌اختیار اشک ریختم. آخه هرچی تصویر از شما تو ذهنمه جز لبخند و مهربانی نیست. هرگز یاد ندارم توی جلسه‌ای به کسی با تندی صحبت کرده باشید. روحتون شاد، سفرتون به سلامت استاد. «اگرچه بود و نبودم یکی ست، باز مباد | تو را عذاب دهد گاه جای خالی من»
 محمد علیوم:
در دوران نوجوانی و جوانی، آثار مرحوم ناصر عبداللهی خیلی جذبم می‌کرد. هر مجموعه و قطعه خوبی که از او منتشر می‌شد، می‌گشتم دنبال شاعر و خیلی وقت‌ها می‌رسیدم به یک نام. روحت شاد استاد ‎محمدعلی بهمنی. 
 مهدی موسوی:
استاد ‎محمدعلی بهمنی هم رفت. جز مهربانی و خوبی و حمایت از او ندیده بودم. با وجود تمام نقد‌هایی که گاهی نسبت به بعضی عملکرد‌های او داشتم و پنهان نمی‌کردم او با غزل‌های ساده و زیبایش در دل مردم تا همیشه ماندگار است.

نظر شما