شناسهٔ خبر: 68311182 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: مسیر اقتصاد | لینک خبر

در راستای نظام چندقطبی

ظرفیت بریکس در به چالش کشیدن هژمونی غرب

کشورهای بریکس به عنوان اقتصادهای نوظهور با نفوذ جهانی بالا، ظرفیت تغییر ساختار قدرت جهانی را دارند؛ به طوری که آنها در مجموع ۴۰ درصد از جمعیت و حدود یک چهارم تولید ناخالص داخلی جهانی را به خود اختصاص می‌دهند. در همین راستا، آن‌ها به طور مداوم از اصلاحات در ساختارهای حکمرانی جهانی، از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد، برای انعکاس بهتر واقعیت‌های کنونی جهانی حمایت می‌کنند.

صاحب‌خبر -

مسیر اقتصاد/ گروه بریکس متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، نماینده یک ائتلاف ژئوپلیتیکی و اقتصادی مهم با پتانسیل به چالش کشیدن هژمونی غرب است. کشورهای بریکس به عنوان اقتصادهای نوظهور با نفوذ جهانی قابل توجه، آماده تغییر ساختار قدرت جهانی هستند که عمدتاً تحت سلطه کشورهای غربی، به ویژه ایالات متحده و اتحادیه اروپا است.

ظرفیت اقتصادی و سیاسی بریکس در برابر قدرت غرب

یکی از قانع‌کننده‌ترین شاخص‌های پتانسیل بریکس، توان اقتصادی آن است. در مجموع، کشورهای بریکس بیش از ۴۰ درصد از جمعیت جهان و حدود یک چهارم تولید ناخالص داخلی جهانی را به خود اختصاص می‌دهند. این قدرت اقتصادی فقط از نظر تولید ناخالص داخلی نیست، بلکه منابع طبیعی قابل توجه، طبقات متوسط ​​رو به رشد و پیشرفت‌های روزافزون تکنولوژیک را نیز شامل می‌شود.

در حال حاضر، رشد سریع اقتصادی چین این کشور را به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان معرفی کرده و پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که احتمالا در دهه آینده از ایالات متحده پیشی بگیرد. هند همچنین رشد اقتصادی قوی را تجربه می‌کند که براساس برآوردها تا سال ۲۰۳۰ به سومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل می‌شود.

کشورهای بریکس علاوه بر قدرت اقتصادی، سرمایه‌گذاری زیادی در پیشرفت‌های فناوری و نوآوری می‌کنند. چین و هند در زمینه‌های هوش مصنوعی، اکتشافات فضایی و انرژی‌های تجدیدپذیر پیشرفت‌های چشمگیری دارند. این پیشرفت‌های فناوری نه تنها اقتصاد آن‌ها را تقویت می‌کند، بلکه نفوذ ژئوپلیتیک آن‌ها را نیز افزایش می‌دهد.

بانک توسعه جدید (NDB) با هدف بسیج منابع برای پروژه‌های زیرساختی و توسعه پایدار در کشورهای عضو و سایر اقتصادهای نوظهور توسط بریکس تأسیس شده است که می‌تواند به عنوان جایگزینی برای موسسات مالی تحت تسلط غرب مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول عمل کند.

علاوه بر این، کشورهای بریکس از نفوذ سیاسی جمعی خود برای ایجاد نظم جهانی چندقطبی‌تر استفاده می‌کنند. آن‌ها به طور مداوم از اصلاحات در ساختارهای حکمرانی جهانی، از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد، برای انعکاس بهتر واقعیت‌های کنونی جهانی حمایت کرده‌اند. به عنوان مثال، هند و برزیل هر دو کاندیدای قوی برای کرسی‌های دائمی در شورای امنیت هستند، تحولی که ساختار کنونی تحت سلطه غرب را تغییر می‌دهد.

چالش‌های بریکس در مقابله با هژمونی غرب

با این حال، ائتلاف بریکس در تلاش برای به چالش کشیدن هژمونی غرب با چالش‌های قابل توجهی مواجه است. یکی از مسائل مهم تنوع داخلی و منافع ملی متفاوت کشورهای عضو آن است. هرچند چین و هند در حال افزایش قدرت اقتصادی هستند، اما رقابت ژئوپلیتیکی آن‌ها به ویژه بر سر اختلافات مرزی، تهدیدی برای اتحاد بریکس ایجاد می‌کند. به طور مشابه، برزیل و آفریقای جنوبی اولویت‌های منطقه‌ای و چالش‌های اقتصادی خود را دارند که احتمالا همیشه با دستور کار بریکس همسو نباشد.

علاوه بر این، سیستم‌های سیاسی و اقتصادی در کشورهای بریکس از حکومت دموکراتیک در هند و برزیل تا سیستم‌های خودکامه در چین و روسیه بسیار متفاوت است. این تفاوت‌ها می‌تواند منجر به رویکردهای متناقض در مورد مسائل جهانی شده و مانع از توانایی ائتلاف برای ارائه یک جبهه متحد شود. علاوه بر این، فشارهای خارجی به ویژه از سوی ایالات متحده و متحدانش، با هدف کاهش نفوذ بریکس از طریق مشارکت‌های استراتژیک و سیاست‌های اقتصادی در این روند تاثیرگذار است.

باوجود این چالش‌ها، اهمیت بریکس در صحنه جهانی همچنان افزایش می‌یابد. پتانسیل این گروه برای به چالش کشیدن هژمونی غربی در توانایی آن برای اعمال اهرم رشد اقتصادی، پیشرفت‌های تکنولوژیکی و نفوذ سیاسی نهفته است. با پرداختن به تفاوت‌های داخلی و ارائه یک استراتژی منسجم، بریکس می‌تواند نقشی محوری در شکل‌دهی نظم جهانی متعادل‌تر و چندقطبی ایفا کند.

در نتیجه، ائتلاف بریکس دارای پتانسیل قابل توجهی برای به چالش کشیدن هژمونی غرب از طریق قدرت اقتصادی، پیشرفت‌های تکنولوژیکی و نفوذ سیاسی خود است. هرچند تنوع داخلی و فشارهای خارجی چالش‌هایی را ایجاد می‌کند، اما ادامه همکاری و همسویی استراتژیک بین کشورهای بریکس می‌تواند به یک چشم‌انداز جهانی چندقطبی منجر شود و سلطه قدرت‌های غربی را کاهش دهد.

منبع: مدرن دیپلماسی

انتهای پیام/ اقتصاد بین‌الملل

نظر شما