به گزارش خبرنگار اعزامی ایمنا به کربلای معلی، سالها منتظر چنین روزی بودم تا در آستانه اربعین امام حسین (ع) از ثواب پیادهروی در مسیر عاشقی برای سید و سالار شهیدان سهمی داشته باشم و بالاخره «آقا طلبید»
کولهپشتی سفر را برای حضور در بزرگترین پیادهروی جهان بستم و همچون بسیاری از عاشقان حسینی راهی کربلا شدم؛ طریق الحسین (ع) دل ناآرامم را به آرامش دعوت کرد و از همه حلالیت طلبید تا با کولهباری سبک در این همایش بینالمللی حاضر شوم.
چه شیرین است لحظه لحظه قدم گذاشتن در مسیر پیادهروی اربعین و زیارت کربلا که بهرغم دشواریهای آن با دو پای عشق و معرفت به حسین (ع) شدنی است و به قولی کاری است که از دل برمیآید و در این میان خدمترسانی به خیل عاشقان اباعبدالله نیز عشقی همسنگ آن میطلبد.
بعد از حدود ۱۵ ساعت به مرز مهران رسیدیم و پس از اقامه نماز صبح سوار اتوبوسهای شهری راهی گیتها برای انجام امور مربوط به گذرنامه و ورود به کشور عراق شدیم. هوا به شدت گرم بود، اما دستگاههای مهپاش به تعداد زیاد آنجا نصب شده بود.
در مسیر کربلا تعداد زیادی در حال پیادهروی بودند و موکبهایی به فاصله حدود ۲۰۰ متر با تصویری از شهدای مدافع حرم، عزیزان از دست رفته خودشان، شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس ایجاد شده بود که مشغول پذیرایی از زائران امام حسین (ع) بودند.
واقعیت این است که در عراق هر کسی هر چیزی دارد را میآورد و اگر کسی توان مالی کمی دارد در حد خودش پذیرایی میکند. روستائیانی که در مسیر حضور دارند وضع مالی خوبی ندارند، در این فصل که در عراق خرمای خارک در حال رسیدن است، همین خرماها را بهصورت خوشهای میآوردند و بچهها از آنها خرما میگرفتند که باعث خوشحالی زائد الوصف عراقیها میشد.
در جایی مقداری نان کعک و خرما آوردند و بچهها با مقداری آب مشغول خوردن آنها شدند که میزبانان روستایی خیلی خوشحال شدند و یک سینی نان دیگر آوردند. بعضی بچهها هم روی زمین نشسته بودند. ما هم برای استراحت وارد یکی از خانههای عراقی شدیم. اهل خانه هرآنچه داشتند را بر سر سفره قرار دادند و اصرار میکردند که ما از آن خوراکیها بخوریم. بعد از ما عده دیگری هم وارد خانه شدند.
واقعیت این است که زمانی که در سفر اربعین میدانید و احساس میکنید که شخص دیگری برنامه ریز این پذیرایی است، احساس میکنید اکرام «ابا عبدالله الحسین (ع) به این است که شما از دست کودکی که وضعیت مالی بالایی ندارد، پذیرایی بشوید که همین مسائل باعث خوشحالی شما و آنها میشود.
زیارت خواهر و برادری در مسیر عاشقی
افسانه سروری از آذربایجان غربی که تجربه پیادهروی اربعین در سال ۹۵ را دارد، میگوید: «آن سال را همراه برادرم به مراسم پیاده روی اربعین رفتم؛ خاطرم هست در مسیر در موکب امام رضا (ع) توقف کردیم و برادرم گفت قبل از اذان صبح در جلوی موکب منتظر باش تا نماز را در مسیر میخوانیم که به گرمای روز نخوریم.
بهوقت قرارمان بیرون موکب منتظر برادرم ماندم، اما خبر یاز او نشد و به امام رضا متوسل شدم. او بعد از حدود دو ساعت خواب آلود از موکب بیرون آمد و تا من را گریان دید متوجه ماجرا شد و گفت من را ببخش. در آن سال به لطف امام رضا (ع) سفر خوبی داشتیم.»
آرزوهایم در کربلای حسین برآورده شد
صفیه کبیری که از یزد عازم کربلا شده بود، میگوید: «پیادهروی اربعین یکی از آرزوهای همیشگی من بود که برآورده شد. واقعاً جنس حسین (ع) و یارانش چقدر فرق میکند؛ این تفاوت را با ازدحام جمعیت فقط در یکی از راههای مرزی ایران به عراق قابل مشاهده کردیم، وقتی پشت گیتهای این مرز با صفهای طولانی و بانظم آن هم در چندین ردیف مشتاقان حسینی قرار گرفته بودند و جالب اینکه باز هم هر یک عجله برای رفتن به این سرزمین داشتند. بعد از اینکه مسیر پیادهروی اربعین را تمام کرده و وارد شهر کربلا شدیم، اول حرم حضرت عباس (ع) را دیدیم که بسیار لذتبخش بود.»
او میگفت: «در این سفر معنوی چه چیزها که دیده نمیشود؛ از برپایی مواکب ایرانی در نقطه نقطه مسیر منتهی به کربلا و استقبال گرم خادمانی که خود را نوکران آقا اباعبدالله الحسین (ع) مینامند و میگویند برای عشق به حسین (ع) جان میدهیم.»
مهماننوازی موکبداران عراقی بینظیر است
ابراهیم کریمی که از کرمان عازم کربلا شده است، میگوید: «برای من در سفر پیادهروی اربعین همان لطف و محبت موکبداران عراقی به زائران قابل تأمل بود؛ آنها همه داشتههای خود را به میدان میآوردند تا خستگی را از تن به در کنند و خوش به سعادتشان که چنین لیاقتی را پیدا کردند. لحظهای که گنبد حضرت عباس (ع) را بعد از ورود به شهر کربلا ببینم، با هیچ لحظهای از عمرم عوض نمیکنم.»
آری؛ از شکوه پذیرایی این مواکب در نقطه به نقطه طریق نجف به کربلا هر چه بنویسیم، بیشک باز هم حرکتی از این نوکران حسینی جا خواهد ماند.
از نوزاد، کودک دو ساله تا شش ساله و نوجوان ۱۰ تا ۱۴ ساله نباید غافل شد که چگونه بر دوش مادران و پدران خود که معتقدند راه حسین (ع) باید ادامه داشته باشد و نسل به نسل انتقال داده شود.، دستان پدربزرگها، داخل کالسکه و چرخ دستی در این سفر همراه بزرگان خود شدند.
زهرا نیکآیین که بهگفته خودش بهخاطر حضور هر سالهاش به کربلا بین دوستانش لقب «کبوتر حرم» گرفته است، اظهار میکند: «به محرم و صفر که میرسیم، در خانه بند نمیشوم و فقط میدانم که باید بیاییم کربلا، چون عشقم به امام حسین (ع) یک عشق معنوی و خاص هست و وجودم را با حضورم در کربلا و اربعین آن سیراب میکند.
این سفر معنوی همچنان با حضورم در وعدهگاه زائران ادامه دارد و آرام آرام میروم تا در این سیل خروشان که گامی برای نذر ظهور و سلامتی منجی عالم بشریت، حضرت صاحبالزمان (ع) است، سهیم شوم و اربعین حسینی در بینالحرمین قرار گیرم و فریاد دلدادگی عشق به حضرت سیدالشهدا (ع) و آقا ابوالفضل العباس (ع) سر دهم.
اربعین کربوبلا لذت دیگر دارد
چند روز دگر، شهر چه دیدن دارد
کاروان، پای پیاده، حرم، بسم الله
ذکر لبیک حسین (ع) به چه شنیدن دارد
گزارش از: راضیه کشاورز
نظر شما