شناسهٔ خبر: 68222836 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: بهار | لینک خبر

امارت اسلامی طالبان به کدام سو می‌رود؟

صاحب‌خبر -
گروه بین الملل: سه سال پس از به قدرت رسیدن طالبان، وضعیت «امارت اسلامی» [طالبان حکومت خود را می‌نامد] تغییر زیادی نکرده است. نه سقوط کرده، و نه از وضعیت موقت به ظاهر دائمی خود بیرون آمده است.
 امارت اسلامی هر چند نتوانسته به وضعیت دائمی دست یابد، و شاید به همین دلیل، بیش از پیش پذیرش ضمنی تقریباً همه همسایگانش را به دست آورده است. حتی در کشورهای غربی، تعداد دولت‌هایی که قصد دارند سفارت‌های خود را دوباره باز کنند و به فعالیت‌های توسعه‌‌ای ادامه دهند، رو به افزایش است. به یک معنا، وضعیت موقت فعلی در کابل این مزیت را دارد که راه تغییرات آینده را باز نگه می‌دارد.
اندک‌اند دولت‌های منطقه و حتی جهان که امارت اسلامی را تهدیدی جدی تلقی می‌کنند. سرسخت‌ترین منتقدان آن، یعنی مسئولان پاکستانی، به نظر می‌رسد که عدم اقدام طالبان در برابر عملیات‌های مرزی جنبش طالبان پاکستان را ناشی از ناتوانی این گروه می‌دانند تا کمبود اراده. اما، ارتش پاکستان بر این باور است که افزایش فشار بر امارت اسلامی ممکن است به نتایج مثبتی منجر شود.
طالبان می‌دانند که با درآمد سالانه کنونی حدود ۲.۵ میلیارد دلار، هرگز قادر نخواهند بود وضعیت سیاسی خود را به طور کامل تثبیت کنند. آن‌ها نمی‌توانند حقوق‌ها را منظم پرداخت کنند و توانایی زیادی برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و پروژه‌های توسعه‌ای ندارند. یکی از اولویت‌های آنها تلاش برای افزایش درآمد از طریق سرمایه‌گذاری است. طالبان به دنبال جذب کسب‌وکارهای افغان و خارجی بوده‌اند، اما تاکنون نتایج چندان موفقیت‌آمیزی به دست نیامده است.
سرمایه‌گذاری در کشوری که دولت آن از سوی هیچ کشوری به رسمیت شناخته نمی‌شود، چندان جذاب به نظر نمی‌رسد. چین، که تلاش‌های بیشتری برای سرمایه‌گذاری در افغانستان انجام داده، به دلیل تنش‌های فزاینده با پاکستان نگران شده و فشارهایی به طالبان وارد کرده است تا به این مسأله رسیدگی کنند.
نیاز طالبان به پذیرش بین‌المللی و ناتوانی آنها در حل مسائل مربوط به آموزش و اشتغال زنان بوضوح نشان می‌دهد که موانع عمده‌ای وجود دارد که مانع از عملکرد مؤثر امارت اسلامی می‌شود. وضعیت موقت حکومت در کابل و عدم وضوح در ساختار نهادی امارت نیز نشانه‌های دیگری از این واقعیت هستند که سیاستگذاری طالبان تحت تأثیر درگیری‌های داخلی قرار دارد.
نقش و قدرت رهبر طالبان، هبت‌الله آخوندزاده، یکی از نقاط اصلی اختلاف است. با اینکه هبت‌الله آخوندزاده در ۱۸ ماه گذشته موقعیت خود را تا حدودی تثبیت کرده، اما هنوز به اندازه کافی قوی نیست که تمام رقبای خود را از کابینه برکنار کند یا آن‌ها را به پیروی وادار نماید. اما او به تدریج در حال کاهش قدرت منتقدان خود است و اکثر مقام‌های ارشد طالبان ترجیح داده‌اند با او درگیر نشوند. تنها استثنا در این میان، وزیرداخله/ کشور سراج‌الدین حقانی است که همچنان به مخالفت ادامه می‌دهد. به نظر می‌رسد رهبر طالبان توانسته است مخالفت‌ها در میان طالبان جنوب را خنثی کند، اما سؤال این است که آیا این می‌تواند برای او پایگاهی کافی برای تثبیت قدرتش فراهم آورد.
هبت‌الله آخوندزاده و رقبای او بارها از رویارویی مستقیم پرهیز کرده و به جای آن به اقدام‌های نمادین روی آورده‌اند. آنها به خوبی می‌دانند که تقابل علنی می‌تواند به تضعیف کلی امارت منجر شود. در نتیجه، بن‌بست سیاسی ادامه دارد و با وجود افزایش ناامیدی و شک و تردیدهای داخلی نسبت به تلاش‌های رقبای طالبان برای جلب حمایت خارجی، وضعیت بهبود نیافته است.
سفر سراج‌الدین حقانی به ابوظبی در ماه ژوئن، که علاوه بر برجسته کردن ارتباط حقانی‌ها با امارات متحده عربی، شایعاتی درباره ملاقات او با آمریکایی‌ها را به وجود آورد، نمونه‌ای از این وضعیت است. همچنین، در میان طالبان، باور عمیقی وجود دارد مبنی بر اینکه عبدالحق وثیق، رئیس اداره امنیت داخلی، مستقیماً از سوی ایالات متحده حمایت می‌شود.
پوشیده نیست که تهران متمایل به جناح هبت‌الله آخوندزاده است، هرچند رهبر طالبان و حامیانش معمولاً از انجام تعهدات رسمی خودداری می‌کنند. اما در مسائلی مانند ضرورت روابط تجاری با چین و اجتناب از نزدیکی بیش از حد به پاکستان، به نظر می‌رسد تمامی طالبان اتفاق نظر دارند.
بازیگران اصلی سیاسی در کابل و قندهار در حال رقابت برای کسب موقعیت‌ هستند، اما تنش‌های قومی افزایش یافته است. حتی طالبان تاجیک و ازبک احساس می‌کنند که در تصمیم‌گیری‌های مرکزی نماینده‌ای ندارند یا مورد توجه قرار نمی‌گیرند. رهبران عمدتاً پشتون امارت اسلامی به نظر می‌رسد مانند پیشینیان‌شان از این مشکل بی‌خبرند.
اما هیچ تمایلی به درگیری جدید در کشور یا منطقه وجود ندارد. حتی ارتش پاکستان که به دنبال حمایت از گروه‌های مخالف طالبان است، به نظر نمی‌رسد در این کار جدی باشد. گروه‌های مختلف مخالف مانند «جبهه مقاومت ملی» از تمام توان محدودشان استفاده کرده‌اند، یا مانند داعش خراسان در انتظار فرصت مناسبتری هستند.
داعش خراسان تمایلی به استفاده از منابع محدود خود برای حمله به طالبان ندارد و ترجیح می‌دهد تا زمانی‌که تنش‌های قومی و قبیله‌ای افزایش یابد و تعداد بیشتری از نیروهای جدید به آن بپیوندند یا منابع مالی بیشتری به دست آورد، صبر کند. طالبان نیز تمایلی به اجرای عملیات گسترده علیه داعش خراسان ندارند، به ویژه از این رو که در صورت شروع چنین عملیاتی، احتمال نارضایتی جوامع سلفی در شرق و شمال‌شرق کشور وجود دارد.
آیا امارت اسلامی همان‌طوری که هست باقی خواهد ماند؟ به نظر نمی‌رسد که تغییری اساسی در آینده نزدیک بوجود بیاید، اما تغییرات تدریجی طی سه سال گذشته رخ داده‌اند و ممکن است دیر یا زود گسست‌هایی ایجاد شود. یکی از کشورهای همسایه، احتمالا چین، ممکن است امسال گام نهایی به سمت به رسمیت شناختن طالبان برود، یا ممکن است یک چارچوب نهادی جدید معرفی شود.
طالبان به تازگی اقداماتی برای تشویق سرمایه‌گذاری در کشور انجام داده‌اند؛ ممکن است یک گام جسورانه دیگر در این مسیر بتواند نقطه عطفی ایجاد کند. اما، طالبان نمی‌توانند تصمیم‌گیری را برای همیشه به تأخیر بیندازند، زیرا این کار می‌تواند آنها را با خطر بحران جدی مواجه کند.
 

برچسب‌ها:

نظر شما