شناسهٔ خبر: 68131795 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

سارق: می‌خواستم خودم را  به شوهرم ثابت کنم! + گفت‌وگو با متهم

روزنامه جوان

المیرا ۲۹ ساله است و هیچ سابقه‌ای در پرونده‌اش ثبت نشده است. او می‌گوید شوهرش سارق حرفه‌ای است و به او هم آموزش سرقت داده است. 

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: زن جوانی پس از سرقت کیف دستی از داخل خودرو از مالباخته درخواست مژدگانی ۵ هزار دلاری کرد و در قراری صوری به دام افتاد. متهم در بازجویی‌ها به سرقت‌های سریالی با همدستی شوهرش اعتراف کرد و مدعی شد برای اینکه خودش را به شوهرش ثابت کند برای اولین بار تنهایی سرقت کرده است. 
چندی قبل مردی در تهران با اداره پلیس تماس گرفت و از سرقت کیفی دستی‌اش از داخل خودرویش شکایت کرد. 
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران پلیس به محل حادثه در یکی از خیابان‌های شمال شهر رفتند و متوجه شدند دقایقی قبل سارقی شیشه خودروی ماشین مدل بالای وکیل جوانی را شکسته و کیف دستی او را که مدارک مهمی داخلش بوده، سرقت کرده است. 
وکیل جوان گفت: «برای انجام کاری به شرکت یکی از دوستانم رفته بودم. لحظاتی بعد صدای آژیر دزدگیر خودرویم را از داخل خیابان شنیدم و به سرعت به طرف خودرو رفتم. شیشه خودرویم شکسته شده بود و کیف دستی‌ام که مدارک مهم و با ارزشی داخل آن داشتیم، سرقت شده بود.»

 زنی با تیپ مردانه 
پس از شکایت وکیل جوان، مأموران برای شناسایی سارق دست به تحقیقات فنی زدند و در نخستین گام دوربین‌های مداربسته محل حادثه را بررسی کردند. دوربین‌ها تصویر سارقی با جثه‌ای کوچک را ثبت کرده بودند که به خودروی شاکی نزدیک می‌شود و با الماس شیشه‌بری، شیشه خودرو را می‌شکند و پس از سرقت کیف دستی از آنجا فرار می‌کند. سارق جوان هرچند لباس مردانه به تن داشت و صورتش را پوشانده بود، اما به نظر می‌رسید زن جوانی است که برای فریب مأموران لباس مردانه پوشیده است. 

 درخواست مژدگانی 
تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت تا اینکه چند روز بعد وکیل جوان دوباره به اداره پلیس رفت و گفت زنی با او تماس گرفته و اعلام کرده کیف دستی‌اش را پیدا کرده و اگر به او مژدگانی بدهد کیفش را تحویل می‌دهد. 
او گفت: «ساعتی قبل زنی با شماره تلفن همراهم تماس گرفت و گفت کیف دستی‌ام را بین شمشاد‌های پارکی در شمال تهران پیدا کرده است. او گفت مدارکم داخل کیف است و شماره‌ام را از طریق همان مدارک به دست آورده است و از من خواست برای تحویل کیف دستی‌ام مژدگانی ۵ هزار دلاری به او بدهم. من احتمال می‌دهم این زن همان سارق خودرویم باشد که مدعی است کیف دستی‌ام را پیدا کرده است.»

 قرار صوری 
مأموران پلیس با اطلاعاتی که از شاکی به دست آوردند از طریق او با زن جوان داخل پارکی قرار صوری گذاشتند. شاکی داخل پارک رفت و مأموران هم محل را تحت نظر گرفتند و زن جوان را هنگام گرفتن مژدگانی صوری به دام انداختند. بررسی‌ها نشان داد زن جوان همان سارقی است که تصویرش را دوربین‌های مداربسته هنگام سرقت ثبت کرده بودند. زن جوان در بازجویی‌های اولیه منکر جرم خود شد، اما وقتی با مدارک و شواهد روبه‌رو شد به سرقت‌های سریالی با همدستی شوهر معتادش اعتراف کرد. سپس مأموران شوهر او را به نام سیروس بازداشت کردند. تحقیقات از متهمان ادامه دارد. 

گفت‌وگو با متهم/ شوهرم به من آموزش سرقت داد 
المیرا ۲۹ ساله است و هیچ سابقه‌ای در پرونده‌اش ثبت نشده است. او می‌گوید شوهرش سارق حرفه‌ای است و به او هم آموزش سرقت داده است. 

المیرا چه شد که با مردی سارق ازدواج کردی؟ 
سیروس بچه‌محل ما بود و من از قبل او را می‌شناختم. وضع مالی‌اش خوب بود و در مغازه سوپرمارکت پدرش کار می‌کرد. من با او آشنا شدم و تصمیم رفت و آمد داشتم که با هم ازدواج کنیم، اما او معتاد شد و از مغازه پدرش بیرون آمد. پس از این او با خلافکاران رفت و آمد داشت تا اینکه من هم معتاد به موادمخدر شدم و به پاتوق معتادان و خلافکاران رفت و آمد داشتم که دوباره در پاتوق سیروس را دیدم و شش ماه قبل با هم ازدواج کردیم. 

تنهایی سرقت می‌کردی؟ 
نه من و شوهرم با هم سرقت می‌کردیم. ما همیشه با هم بودیم، اما آن روز شوهرم همراهم نبود و من هم تصمیم گرفتم تنهایی سرقت کنم. 

چرا؟ 
می‌خواستم خودم را به شوهرم ثابت کنم. او همیشه می‌گفت من هیچ وقت سارق حرفه‌ای نمی‌شوم و باید همراه او به سرقت بروم. با اینکه خودش به من آموزش داده بود، اما به من اعتماد نداشت. 

شوهرت به تو آموزش سرقت داده بود؟ 
بله، ما دو نفری با هم سرقت می‌کردیم و او هر روز به من آموزش سرقت می‌داد، چون خودش حرفه‌ای بود. ما معمولاً خودرو‌های مدل بالا را سرقت و چند ساعتی با آن تفریح و دور‌دور می‌کردیم و وقتی بنزینش تمام می‌شد وسایل داخلش را برمی‌داشتیم و خودرو را در خیابان رها می‌کردیم. آن روز سیروس برای کاری از من جدا شده بود و من تنها بودم که تصمیم گرفتم خودروی مدل بالا را سرقت کنم. 

اما خودرو را سرقت نکردی؟ 
بله، آن روز شاه‌کلید همراهم نبود. شوهرم چند عدد شاه‌کلید داشت و هر شاه‌کلید مخصوص یک مدل خودرو بود و شاه‌کلید‌ها را هم از پاتوق خلافکاران می‌خرید. آن روز وقتی داخل خیابان پرسه می‌زدم، چشمم به خودروی مدل بالا افتاد و با الماس شیشه‌بری شیشه‌اش را شکستم تا خودرو را سرقت کنم، اما آژیر دزدگیرش به صدا درآمد. ترسیدم گیر بیفتیم برای همین فقط کیف دستی داخل آن را سرقت کردم. 

چرا لباس مردانه پوشیده بودی؟ 
لباس مردانه نپوشیده بودم. لباسم کوتاه بود و کلاه هم به سر داشتم و در تصویری که دوربین گرفته بود به نظر می‌رسید لباس مردانه پوشیده‌ام. 

چه شد که تصمیم گرفتی از مالباخته مژدگانی بگیری؟ 
وقتی کیف دستی را سرقت کردم، متوجه شدم مدارک مهمی داخل آن است، اما برای من ارزش مالی نداشت، به همین دلیل فکر کردم صاحبش برای به دست آوردنش مژدگانی خوبی می‌دهد، وسوسه شدم و شماره او را که فهمیدم وکیل است، به دست آوردم و با او تماس گرفتم و درخواست مژدگانی کردم.

نظر شما