به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از سجاد بلوکات*/// ترکیب جالبی داشت؛ شبنم نعمت زاده معروف به دختر مظلوم وزیر با مبینا نعمت زاده دومین دختر مدال آور تکواندو ایران. کسی که در کنار فردی در تاریخ ایستاد که مثل یک معما عجیب بود! کیمیا علیزاده. پناهنده ای که نه بی محلی دید، نه کم لطفی مالی دید، بیشترین جایزه ای که مسئولان دولتی به یک ورزشکار دادند تا سالها در اختیار او بود. حالا این سه اسم چه ارتباطی با هم دارند؟

ما از عملکرد مبینا نعمت زاده خوشحالیم، از ساروی همچنین، از پهلوانی میرزاده هم. اما نگرانیم. از فردایی که روزنامه ها تیتر جدیدتری برای خود دارند و ورزشکاران میمانند و هزاران فکر. حالا ربطش به دختر وزیر چیست؟

واقعیت این است جدای از قصور و اختیاری که هر ورزشکار را در ماندن و رفتن به تصمیم می رساند و همچنین از انگیزه های مالی و کم لطفی جایزه های مسئولان، یک عنصر مهم دیگر وجود دارد که میتواند هر مبینا نعمت زاده ای را به کیمیا علیزاده تبدیل کند آنهم با کاتالیزور سرعت بخشی مثل شبنم نعمت زاده! وقتی خبر تبعیض ها، قاچاق ها، آقا زاده بازی ها از جنس شبنم نعمت زاده یا هر فرد و رجل سیاسی  شنیده می شود یک علامت سوال در ذهن قهرمان ایجاد می شود. یک صدمه ذهنی جدی!

آن چیزی نیست جز صدمه دیدن قله ای به نام حماسه و حب به وطن

مشکل از کجا شروع شد. از آنجایی که علما برای درمان به لندن رفتند، فرزندان مسئولانی مثل خزعلی، کی نژاد، سفیر ایران در ونزوئلا، لاریجانی و خیلی های دیگر، ساکن دیار کفر شدند. دیاری که ما به مردمان گفتیم همه باهم می‌مانیم و در مقابل آنها می ایستیم.

حب وطن و حماسه دقیقا در همین نقطه صدمه دید

جایی که ما به مردم گفتیم همه در یک کشتی هستیم اما عده ای یواشکی از کشتی با قایق های تک نفره پیاده می شدند تا به ساحل آرامش بروند.آنچه قهرمانان را به پناهنده ها تبدیل میکند مشکل ده تا سکه طلا یا یازده تا نیست. کمرنگ شدن حماسه است. به خاطر همین وقتی بیشترین هدایا به کیمیا علیزاده داده می شود او باز هم می رود. رفتن کیمیا فضا را برای دیگران هموار می‌کند آنهایی که سال ها حرص هدایای کیمیا را می‌خوردند و از این تبعیض ناراحت بودند، هم در ماراتن فرار قرار میگیرند.

مسئولان که ریشه ماجرا را نمی‌دانند حس میکنند توجه بیش از حد دلیل رفتن ستاره ها است و سال ها بعد از کیمیا جوایز ورزشی و دیده شدن قهرمانان به فرسخها قبل از کیمیا هم نرسید و دیگر کسی دختر ایران و پسر ایران نمی شد چون در بالا می ترسیدند از آنها یک کیمیا علیزاده دیگر در بیاید.

*فعال رسانه