فیلمنامه نویس فیلم های سینمایی «قاعده بازی» و «پاتال و آرزوهای کوچک» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس اظهار داشت: بخشی از مشکلات ما فیلمنامه نویسان شامل این مسأله است که هیچ گونه امنیت شغلی نداریم و هر کسی به نظر و صلاحدید خویش می تواند خود را فیلمنامه نویس بپندارد و در این حوزه فعالیت کند. زندگی ما درگیر این ماجرا شده و متأسفانه هیچ تدبیری هم از سوی مسئولان ذیربط برای برون رفت از این اتفاق اندیشه نمی شود.
این سینماگر یادآور شد: این عارضه ای قدیمی است که گریبان گیر سینمای کشورمان شده؛ البته قطعاً چنین اتفاقی نمونه هایی در خارج از کشور هم دارد و حتی موفق ترین صنایع فیلمسازی دنیا مانند آمریکا هم شاهد چنین معضلاتی هستند اما قطعاً تفاوت بسیار زیادی است بین کمپانی یونیورسال با یک تهیه کننده یا نهاد ایرانی که می خواهد با پول دولتی با گرفتن اسپانسر فیلم تولید کند.
سجاده چی خاطرنشان کرد: این ماجرا منجر به این شده که فیلمنامه نویسان از یکی از بزرگترین امکانات بالقوه پیشرفت خود محروم شوند. امروز وضعیت در سینمای کشور ما به گونه ای شده که کم پیش می آید فیلمنامه نویسی وقتی اثر نهایی را روی پرده سینما می بیند بتواند تشخیص دهد فیلمنامه آن کار متعلق به خودش است! متأسفانه وضعیت به گونه ای شده که همه فیلمنامه ها به صورت کاملاً غیر اصولی دستکاری می شوند.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا نویسندگان به این مقوله معترض نمی شوند و در قبال این رفتار سکوت پیشه کرده اند تصریح کرد: گهگاهی صدای این اتفاقات در می آید؛ نمونه اخیرش نویسنده «بامداد خمار» بود؛ ببینید ایشان را چقدر اذیت کرده اند که آمد و عنوان کرد حتی یک خط از این فیلمنامه متعلق به من نیست. این در حالی است که به هر حال همه ما می دانیم که بخشی از فیلمنامه متعلق به ایشان است اما اینقدر اثر او را بنا به سلیقه خودشان تغییر داده اند که این بنده خدا می گوید خر من از کره گی دم نداشت و فیلمنامه برای خودتان!
رئیس کانون فیلمنامه نویسان سینمای ایران در بخش دیگری از این گفتگو متذکر شد: آدم هایی که این کاره نیستند به راحتی فیلمنامه می نویسند. حتی آدم هایی که در حرف دیگر مشغول به کارند دست به قلم شده و می نویسند و بازنویسی می کنند. گویا اصلاً در سینمای ایران کسی اهمیت زیادی برای فیلمنامه قائل نیست و تهیه کننده به خاطر اینکه محصول نهایی اش ارزیابی واقعی نمی شود راحت تر است با کارگردان مدعی بازنویسی کنار آید که برایش مشکلی در ساخت فیلم پیش نیاید. تهیه کننده با این کار یک امتیازی به کارگردان داده و از سوی دیگر امتیازی از او می گیرد مبنی بر اینکه مثلاً از تعداد لوکیشن ها و هزینه تولید فیلم کم کند. البته در نهایت این اتفاق منجر به آن می شود که محصول نهایی به شدت لطمه بخورد اما گویا این هم برای کسی مهم نیست.
سجاده چی یادآور شد: دلیل این اتفاق سرمایه هایی است که با بودجه عمومی به برخی پروژه ها اختصاص پیدا می کند؛ فیلم هایی ساخته می شوند و اصلاً نمایش داده نمی شوند؛ محصول نهایی به درستی ارزیابی نمی شود و برای همه تنها درآمدزایی از طریق سینما حائز اهمیت شده است.
فیلمنامه نویس فیلم های سینمایی «سوفی و دیوانه» و «روز سوم» افزود: متأسفانه حتی آن دورانی که کارگردانان فیلمنامه می نوشتند گذشته! الآن بسیاری از آقازاده های سینما این کار را می کنند. همین چند وقت قبل بود که یکی از کسانی که چند سال قبل با ثروت هنگفتش وارد سینما شد با افتخار اعلام کرد دختر من که هیچ تخصصی در سینما ندارد مسئول خواندن متون و اعلام نظر در خصوص فیلمنامه ها است! این یک مورد است اما متأسفانه کم کم دارد عمومیت پیدا می کند.
وی خاطرنشان کرد: اینقدر فیلمنامه از نظر این افراد سطحی و سردستی است که گویا هر کسی از نظر این ها می تواند کار کند. یک زمانی این منش در اقتصاد و سیاست کشور بود و حالا وارد حوزه فرهنگ و هنر و سینما شده است. آدم های بی صلاحیت به دلیل اینکه ژن پدر یا مادرشان را دارند و محصول آن ها هستند حق دارند فیلمنامه بازنویسی کنند و فیلمنامه بنویسند.
این نویسنده در پاسخ به این پرسش که چرا تاکنون کانون فیلمنامه نویسان سینمای ایران در قبال این پدیده شوم موضع جدی نگرفته و تلاشی نکرده تا با این روش مقابله کند اظهار داشت: در دو دولت مختلف من رئیس هیأت مدیره کانون فیلمنامه نویسان بودم و در واقع در سه دوره مدیریت اخیر سازمان سینمایی این مسئولیت بر عهده بنده بوده است. ما طی این مدت نامه های رسمی به سازمان سینمایی ارسال کردیم؛ کف خواسته مان این بود که هر کسی فیلمنامه اش پروانه ساخت می گیرد یا در پلتفرمی مجوز تولید می گیرد توسط تنها صنف قانونی این کشور آن شخص تأیید شود اما آن ها هرگز حتی پاسخی به نامه ما ندادند.
سجاده چی متذکر شد: هدف ما این نبوده که بخواهیم یک بروکراسی جدید ایجاد کنیم و کسی را گیر بیندازیم تا مثلاً عضو صنف ما شوند؛ هدف ما این بوده که افراد مسئولیت پذیری در قبال کارشان داشته باشند چرا که وقتی عضو یک نهاد قانونی می شوند فرق می کند و آنجا در قبال کارشان مسئولیت خواهند داشت. اسفا که اصلاً به این نامه ها جواب داده نشد یا سر یک اختلاف کوچکی که با صنف ما داشتند به آن رسیدگی نکردند.
وی تصریح کرد: شک نکنید که مدیران سینمایی هم می خواهند تهیه کنندگان را راضی نگه دارند و فیلمنامه نویس برایشان مهم نیست. حقیقت فدای این می شود که با چه کسی می توانند معامله کند. آن ها با تهیه کنندگان معامله می کنند و نگاه شان این است که آن ها را راضی نگه دارند.
این سینماگر یادآور شد: اینکه شما می بینید در قبال تخلفات عدیده شکایت چندانی نمی شود دلایل متعددی دارد. یکی از دلایل آن این است که مثلاً یک فیلمنامه نویسی که کار کمدی پر فروشی داشته صرف نظر از اینکه آیا آن اثر ارزش سینمایی دارد یا نه از تهیه کننده شکایت نمی کند چون فیلمش خوب فروخته و در گیشه موفق شده است و اگر بگوید اثر من را عوض کرده اند آینده را از دست می دهد و دیگر کسی تره هم برایش خرد نمی کند. یک عده ای هم که اعتراض نمی کنند چون حس ناامیدی دارند و می دانند کسی قرار نیست به نفع آن ها رأی دهد.
سجاده چی در همین راستا افزود: می گویند چرا باید شکایت کنیم وقتی می دانیم شکایت مان سرنوشت خوشی ندارد. وقتی نویسنده امیدی نداشته باشد که اعتراضش به ثمر بنشیند و گوشی برای شنیدن اعتراضش وجود ندارد و جایی هم نیست که به درد او رسیدگی کند مجبور می شود تن به این خفت داده و سکوت کند. بدترین اتفاق آن است که نویسنده اگر اعتراض کند به عنوان شخصی دردسر ساز کنار گذاشته می شود. امروزه رادیکال ترین، عصبی ترین و پرخاشگر ترین و خشمگین ترین صنف فیلمنامه نویسان هستند چرا که مجبورند فشارها را تحمل کنند و بسوزند و بسازند یا حرفه شان را عوض کنند و بروند تهیه کننده و کارگردان شوند.
وی در خاتمه این گفتگو افزود: من از خبرگزاری سینماپرس برای اینکه به این مقوله مهم ورود کرده و در این خصوص پرسش می کند و دغدغه این امر مهم را دارد سپاسگزارم و امیدوارم سایر رسانه ها نیز مطالبه گر و پیگیر این اتفاق شوم در سینمای کشور باشند.