شناسهٔ خبر: 67919645 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

راز ارجاع تاریخی درباره موهبت مردم‌سالاری

ماجرای تنفیذ احکام ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی ایران و به‌خصوص آخرین آن‌ها، حائز نکات مهمی درباره شیوه پرداخت رهبرمعظم انقلاب به مسائل و به‌ویژه در سال‌های اخیر است که یکی از شاخصه‌های جدی آن را می‌توان توجه دادن ملت به تاریخ دانست.

صاحب‌خبر -


اینکه شاهدیم رهبر معظم انقلاب به هنگام سخنرانی در مسائل مختلف کشور، مدام به تاریخ ارجاع می‌دهد از این جهت اهمیت دارد که بدانیم در همین زمان با یک جبهه ضدتاریخ در کشور مواجه هستیم. جالب اینجاست که از قضا نیروهایی در این جبهه دیده می‌شوند که بعضی اوقات در دیگر مسائل، چه بسا دشمن یکدیگر تلقی می‌شوند. این جبهه باوجود اختلاف سلیقه و نظری که در مسائل مختلف می‌توان شاهدش بود، در اینکه باید تاریخ را مسکوت گذاشت یا تحریف کرد، همصدا هستند. به عبارتی منافع همه این گروه‌ها در این است که ما اساساً یا باید تاریخ را انکار کنیم یا اینکه تاریخ را به صورت ایدئولوژیک خوانش کنیم؛ نگاهی که در آن باید تاریخ بیشتر به یک‌مانیفست
 شبیه باشد.
به هر ترتیب نکته مهم فهم نسبت تاریخ با مسئله مردم‌سالاری است. بخش اول صحبت‌های رهبر معظم انقلاب ناظر بر این بود که یک اتفاق بزرگ در ایران اتفاق افتاد و شرایط ویژه‌ای به‌وجود آمد که عادی نبود و در این شرایط بحرانی می‌توانست بهانه‌های زیادی وجود داشته باشد که انتخابات برگزار نشود یا صوری برگزار شود، ولی ملت و مسئولان یک انتخابات پرشور را برگزار و مردم و گروه‌ها در این صحنه درگیر و وارد یک عمل سیاسی واقعاً 
ملی شدند.
رهبری معظم نسبت تاریخ با مسئله مردم‌سالاری را در همین بخش برای مردم باز می‌کنند و از موهبتی که به رهبری حضرت امام خمینی(ره) در ایران بنا گذاشته شد و پیش از آن در ایران وجود نداشت، صحبت می‌کنند. بازخوانی تجربه مشروطه به عنوان حرکتی مردمی که ناکام ماند نیز از همین زاویه دید است؛ حرکتی که به خاطر نداشتن رهبری شجاع و دانا امکان تجمع نیروها و انرژی‌های مردمی در آن، امکان دست‌اندازی بیگانگان را در آن بیشتر کرد و در نهایت منجر به روی کارآمدن رضاخان شد. جالب است در همان دوره و به اصطلاح رایج همان زمان به رضاخان، «مستبد منوّر» می‌گفتند؛ یعنی خود آن‌ها باور داشتند که رضاخان خشن و دیکتاتور است ولی چون او را مترقی‌خواه می‌دانستند می‌گفتند در نهایت به نفع کشور 
خواهد شد.
بنابراین دلیل رجوع به تاریخ از زبان حضرت آیت الله خامنه‌ای، یک نوع پرورش سیاسی عمومی است. ایشان این نکته را یادآور می‌شوند که یک موقعیت خطیر سیاسی وجود داشت که بعضی از کشورها دچارش شدند و نتوانستند از آن خارج شوند، ولی ما یک انتخابات واقعی پرشور برگزار کردیم که در آن اراده ملی تجلی کرد و این به خاطر آن چیزی است که امام(ره) بنا گذاشت. این همان پرورش سیاسی است که یک رهبر شجاع و آگاه دارد انجام می‌دهد. این پرورش است که مردم را همیشه ناظر بر تصمیم‌های بزرگ نگه می‌دارد و اجازه سرگرم شدن آن‌ها را به چیزهای کوچک
 نمی‌دهد.
این نگاه از بیخ و مایه ملی است و به همین دلیل توجه به تاریخ دارد و اراده مردم را واقعاً کارساز می‌داند. این دقیقاً مقابله کردن با آن روایتی از انتخابات یا هر اتفاق دیگری در سال‌های اخیر-به‌‎خصوص از ۱۴۰۱ به این طرف- است که دارد اساساً سیاسی بودن مردم ایران را اولاً انکار می‌کند و ثانیاً مردم ایران را خسته از راهی که پس از انقلاب آمده‌اند، نشان می‌دهد. رودررو شدن با نگاهی است که می‌خواهد توسعه را به عنوان یک نوع رفاه‌زدگی و تمتعی که در سبک زندگی غربی هست در برابر عمل انقلابی و هوشیاری سیاسی قرار بدهد. به همین دلیل هم می‌بینیم در این انتخابات بر آن
 ۶۰ درصد اولی که به هر دلیلی مشارکت نکردند تأکید می‌کند و با ادبیاتی مصادره‌آمیز، آن‌ها را تمام و کمال حائز مطالبات غرب‌گرایانه یا عده‌ای که دوست ندارند مسیر انقلابی را بروند، معرفی می‌کند. این جریان، سیاسی بودن جمهوری اسلامی را نقطه ضعفش می‌داند.
در همین انتخابات نیز دیدیم یک عده مدام می‌خواستند روی نسل «زِد» تأکید کنند و مسئله را از یک تصمیم ملی به یک نحو بده بستان فرهنگی تقلیل دهند. می‌گفتند ما باید بپذیریم نسل جدید و اصلاً اکثر مردم ایران دوست دارند یک سبک زندگی رفاه‌زده‌ای داشته باشند، از درگیری‌ها به معنای درگیری‌های سیاسی خسته‌اند و دوست دارند در یک جایی مثل سوئیس زندگی کنند و ما می‌توانیم ایران را شبیه سوئیس کنیم، ولی ایدئولوژی انقلابی و برخی از آدم‌ها اجازه چنین حرکتی را نمی‌دهند. 
این گفتار و گفتمان به‌شدت ضدسیاسی است و از شکل‌گیری هر جور اراده ملی هراسان است. در برابر این نگاه و این گفتار است که رهبر معظم انقلاب 
سی و چند سال است که همیشه با کشاندن مردم به پای بحث و گفت‌وگو و نقد و نظارت، آن عمل سیاسی بزرگی که از مشروطه شروع شد و در سال ۵۷ به رهبری امام(ره) نتیجه داد را تداوم دادند و اجازه ندادند آن گفتمان غرب‌گرای رفاه‌زده بر گفتمان انقلابی و ملی 
سیطره پیدا کند.

نظر شما