شناسهٔ خبر: 67866028 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

امام حسین(ع) اوج اخلاص در دین‌داری بود

انبیا و اولیا همه خالص و مخلص هستند که اوج آن حسین بن علی است. هرجا از قله حرف می زنیم ۲ نکته در کنارش همیشه هست، سلسله جبال و دامنه. دامنه همراه قله بالا کشیده می‌شود، همراه با امام حسین (ع) علی اکبر و حضرت عباس و حضرت زینب هم بالا می‌روند.

صاحب‌خبر -

حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان کارشناس و سخنران مذهبی در مراسم عزاداری ماه محرم هیئت اصحاب الحسین دانشگاه تهران به تبیین انواع دین داری در تاریخ اسلام پرداخت و گفت: یک دین الله خالص داریم که می‌گوید اسلام ناب را بردارید، از دینی که برای کسی دیگر و مبانی آن غیر از دین اصلی است و تنها رنگی از اسلام به آن زده شده دوری کنید. مراقب اسلامیزه کردن‌ها باشید و در اعمال فردی، اعمال حکومت، نظام، اقتصاد اسلام ناب را بردارید. حال که برداشتید برای خدا به کار ببندید، مخلصاله دینداری کنید و اندیشه و انگیزه ناب را کنار هم داشته باشید.

قله اخلاص اباعبدالله است

وی ادامه داد: ما در دین و دینداری یک حالت خالص داریم یک مشوب یا ناخالص، یک دیندار یک بی دین. در تاریخ این ۴ صنف را می‌بینیم و طبق آن جریان شناسی می‌کنیم. نوع اول هم دین خالص هم دیندار خالص است، کسی که برداشت‌هایش از دین درست است، فرد با این دین نمی‌خواهد دنیا بازی کند، طناب را گرفته است تا بالا برود.

قنبری تصریح کرد: انبیا و اولیا همه خالص و مخلص هستند که اوج آن حسین بن علی است. هرجا از قله حرف می زنیم ۲ نکته در کنارش همیشه هست، سلسله جبال و دامنه. دامنه همراه قله بالا کشیده می‌شود، همراه با امام حسین (ع) علی اکبر و حضرت عباس و حضرت زینب هم بالا می‌روند. دوم اینکه هیچ قله‌ای در کویر پیدا نمی‌شود، بله دارای سلسله جبال است که قبلی‌ها و بعدی‌ها به او تاسی می‌کنند.

این کارشناس دینی افزود: انبیا قبلی از یحیی و زکریا و اسماعیل این قله را دیده بودند، بعدی‌ها هم او را دیدند حججی و سردار سلیمانی و یحیی سنوار هم او را دیده اند و سلسله جبال درست کرده اند. قرآن هم می‌گوید راه شهدا حتماً رهرو دارد و جزو وعده‌هایی که خدا به شهدا داده این است که یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْیَلْحَقُوا بِهِمْ حتماً این شهدا یک الحاقیه و رهرو دارند.

دین بازی عده‌ای، عده‌ای دیگر را دین گریز می‌کند

وی به دومین حالت دینداری اشاره کرد و گفت: دومین حالت اینگونه است که دین خالص و دیندار مشوب یا آلوده است. یعنی کتاب‌هایی که می‌خواند، آنچه می‌شنود، همان چیزی است که از رسول خدا به واسطه مجتهدین به او رسیده اما دیندار مشوب است یعنی انگیزه اش از خواندن و شنیدن و گفتن‌ها دنیا است و خدا نیست. در اینجا دیندار مخلص نیست. ایه ۵۱ اعراف می‌گوید کسانی که دینشان را به بازی می‌گیرند. دین باز در قیافه این روزها یعنی شهید باز، هیئت باز مسجد باز، این بازهایی که گفتم از خیلی بازهای دیگر بدتر است چون مقدس‌ترین های زمین را دستمایه قرار می‌دهد. آدمی که هزار سال هم شهید نمی‌شود ولی از چهره شهید استفاده می‌کند. ولایت باز کسی است که مدام در کلامش حضرت آقا می‌گوید بعد می‌بینی موقع غرامت دادن‌ها مرخصی است، اوامر واضحی را رعایت نمی‌کند، منظومه ولایت را رعایت نمی‌کند، گوشه‌ای را رعایت می‌کند و بخش بزرگی را کنار می‌گذارد.

قنبریان بیان کرد: در تحف العقول آمده امام جعفر صادق (ع) به یکی از پیروانش گفته است جهالت از دیر زمان قوی شده و ریشه‌هایش مهم گشته، جهل مقابل علم یعنی ندانستن که خیلی بد نیست، جهل مقابل عقل یعنی نفهمی که خیلی بد است. این جهلی که امام صادق می‌گوید مقابل عقل است. ایشان می‌فرماید از قدیم ریشه‌ها و اساس جهل قوی شده. ریشه جهل و نفهمی عده‌ای در جامعه به خاطر دین بازی عده‌ای دیگر است. دین بازی کسانی را دین گریز می‌کند. امام در ادامه می‌فرمایند کسی که می‌خواهد با عملش به غیر خدا تقرب بجوید ظالم است. کسی که ظاهراً به نمازجمعه آمده اما در واقع برای پست و مقام آمده است.

وی به تشریح نوع سوم دینداری پرداخت و گفت: در حالت سوم دین مشوب و دیندار خالص است. فرد دینش قاطی دارد ولی خودش قصد قربت دارد. نمونه اش داعشی ها که هم به قصد قربت می‌آمدند. حتماً کسی که خودش را به کشتن می‌دهد قصد قربت کرده اما یکبار عکس دینش را بگیریم ببینیم چه دینی در دست دارد. پیامبر هرکسی را به جنگ می‌فرستاد برایشان منبر می‌رفت و می‌گفت به آئین رسول الله بجنگید، کسی را زنجیر نکنید، بچه نکشید، زن نکشید، مثله نکنید. در گذشته خوارج اینطور بودند و از داعش بدتر، فرقه‌ای از مسیحیان به نام اوانجلیستها هستند که در ارتش آمریکایی‌ها به قصد قربت چنین جنایت‌هایی را در عراق و افغانستان انجام دادند.

امیرالمومنین مدینه روایت شده اما امیرالمومنین کوفه تبیین روایت نشده است

این استاد حوزه با اشاره به رفتار خوارج و ناخالصی دین آنها تصریح کرد: بعد از جنگ صفین که گروهی از خوارج به دهکده ای رفتند و امام جمعه و امیر برای خودشان گذاشتند. امیرمومنان گفت تا وقتی دست به شمشیر نبردند با آن‌ها مدارا می‌کنم. همواره حضرت علی (ع) مدینه روایت شده اما علی (ع) کوفه که امیر بیان است بیان نشده است. در مدینه مشغول جهاد با کفار بود و در کوفه امیر بیان است. با اینکه ۱۲ هزار نفر از سپاه خودش دچار کج فهمی شدند و همه چی فراهم بود تا جمعشان کند اما کاری به آن‌ها نداشت. شب‌ها با آنان به مناظره می‌رفت. آنها ۱۲ هزار بودند و حضرت ۱۰۰ نفری را با خودش برای مناظره می‌برد. وقتی حرت علی (ع) در نماز بود میامدند و چند شبه می‌انداختند و می‌رفتند. حضرت علی فقط در نماز تیر از بدنش جدا نکردند و در سجده انگشتر ندادند، بلکه در جهاد تبیین و در نماز هم با خوارج مبارزه می‌کرد. ایشان در جایی که فرصت داشت سوره یا آیه‌ای در قنوت بخواند جوابشان را می‌داد طوری که آن خوارج می‌گفت خدا تو را بکشد که چقدر فقیه هستی.

وی ادامه داد: ماجرا به اینجا کشید که وقتی خباب را کشتند و شکم زنش را پاره کردند امیرالمومنین (ع) نامه‌ای به خوارج نوشتند یا کشنده خباب را تحویل دهید با شما کاری ندارم یا اگر ندهید همه شما مقصر هستید. آنها گفتند به جنگ امیرالمومنین (ع) می‌رویم و نامه نوشتند همه ما کشنده خبابیم. امیر گفت اگر همه روی زمین به قتل یک بی گناهی اعتراف کنند من با جنگیدن همه ترسی ندارم. ۱۲ هزار نفر را بیرون آورد. دیروز جهاد تبیین بود و امروز جهاد شمشیر و باز در میدان دوباره به سراغ جهاد تبیین رفتند. ۱۲ هزار نفر جلوی ایشان هستند که باز خطبه خواندند. ۸ هزار تن جدا شدند و ۴ هزار نفر مقابل امام باقی ماندند. آیا ما امروز به جهاد تبیین رفته ایم تا هشت هزار نفر را جدا کنیم. بهر انقلاب در جریان اتفاقات سال ۱۴۰۱ گفتند کسی که به خیابان می‌آید و سطل آتش می‌زند جوابش تبیین است.

ابوسفیان به شرک هم اعتقاد نداشت

قنبریان گفت: بعد از جنگ نهروان یکی به حضرت علی گفت تنها ۹ نفر را از خوارج به جای گذاشتید. حضرت علی (ع) گفتند نه، این‌ها در نسل‌های آینده خواهند ماند و آخر کارشان به دزدی و راهزنی می‌کشد.

این کارشناس مذهبی تصریح کرد: گروه چهارم هم دین هم قصدش غلط است. هم دینش قاطی دارد و هم نیتش اشتباه است که این خیلی خطرناک است. نمونه اش دوره معاویه و قبلش ابوسفیان بودند. زمان ابوسفیان نظام شرک بود اما او همان بت‌ها را هم نمی‌پرسید. او به دنبال تجارت در بود. تجارت بدون دولت و سرمایه می‌خواست.

نظر شما